رای قضایی شماره 9309970221800697

رای قضایی شماره 9309970221800697

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970221800697


شماره دادنامه قطعی:
9309970221800697

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/06/05

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
اعتراض به آرای مراجع قانون کار در دادگاه

پیام رای:
آرای صادره از هیات حل اختلاف اداره تعاون کار و رفاه اجتماعی قابل اعتراض در دادگاه نیست زیرا آراء صادره از این هیات قطعی و لازم الاجرا است.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دعوی ق. به طرفیت اداره تعاون کار و رفاه اجتماعی شرق تهران و آقای ج.ح. فرزند الف. به خواسته نقض دادنامه شماره 209 هییت حل اختلاف اداره تعاون کار و رفاه اجتماعی که طی آن حکم به اعاده به کار خوانده دوم به نحو دایم علیه خواهان صادر نموده و خواهان مدعی است که طبع پروژه های ملی و عمرانی توسط خواهان غیردایمی است دادگاه نظربه این که اولا - سوابق و مستندات موجود در پرونده ازجمله آراء رابطه کار و کارگری خوانده دوم با خواهان به حدود 11 سال بوده که پس از انقضای مهلت بدون انعقاد قرارداد جدید به مدت دو ماه مشمول به کار بوده و ثانیا- نظربه این که فحوای دادنامه شماره 3586 مورخ 16/12/91 شعبه محترم 20 دیوان عدالت اداری موید دایمی بودن رابطه کارگری بوده و شعبه هم عرض هییت حل اختلاف نیز پس از نقض دادنامه به تبعیت از رای دیوان عدالت اداری و سوابق دایمی بودن رابطه قراردادی را احراز ننموده و این استنباط نیز بر اساس قوانین کار است زیرا به موجب تبصره دو ماده 8 قانون کار در کارهایی که طبیعت آن ضمیمه مستمر دارد درصورتی که مدتی در قرارداد ذکر نشده و (قرارداد دایمی تلقی می شود و برابر بند د ماده 21 آن قانون قرارداد کار به یکی از دلایل ذیل خاتمه می یابد -- -- -انقضاء مدت در قراردادهای کار با مدت موقت و عدم تجدید صریح یا ضمنی آن) و با عنایت به این که ادامه رابطه کارگری مقید تجدید قرارداد بوده و در تجدید ضمنی مدتی برای رابطه کارگری خوانده تعیین نشده و با عنایت به این که ملک دایمی بودن با موقت بودن طبیعت کار صرفا بر اساس ماهیت کارنبوده بلکه هرگاه کارفرما پروژه های کاری خود را تجدید نموده و بر این اساس از کارگران سابق در عمل پروژه جدید استفاده کند مقید طبع دایمی بودن رابطه قراردادی است لذا دعوی را وارد ندانسته و به استناد مواد فوق حکم به بطلان دعوی خواهان نسبت به خوانده دوم صادر نسبت به خوانده اول به جهت عدم توجه دعوی به استناد بند 4 ماده 84 و 89 قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوی را صادر و اعلام می دارد حکم حضوری و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در دادگاه های محترم تجدیدنظر استان تهران است.
رییس شعبه 126 دادگاه عمومی حقوقی تهران- یعقوبی محمود آبادی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
آن قسمت از دادنامه تجدیدنظر خواسته به شماره 9309970242300179 مورخ 31/2/1393 صادره از شعبه 126 دادگاه عمومی حقوقی تهران که بر بطلان دعوی تجدیدنظر خواه ق... . به خواسته نقض رای شماره 209 مورخ 8/2/1392 صادره از هییت حل اختلاف اشعار دارد قطع نظر از صحت و سقم قضیه مخالف قانون و مقررات موضوعه بوده و مستوجب نقض آن می باشد زیرا که اولا به تصریح ماده 2 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی محاکم دادگستری صرفا مکلف هستند به دعاویی که برابر مقررات درخواست شده اند رسیدگی کرده و حکم مقتضی را صادر و فصل خصومت نماید و تکلیفی در جهت پذیرش دعاویی که برابر مقررات درخواست نشده اند ندارد که در مانحن فیه آنچه خواهان به شرح دادخواست تقدیمی درخواست نموده همانا ابطال رای صادره از هییت حل اختلاف اداره کار بوده که مطابق صراحت ماده 157 از قانون کار رسیدگی به هرگونه اختلاف فی مابین کارگر و کارفرما داخل در صلاحیت هییت تشخیص و هییت حل اختلاف مستقر در اداره کار بوده و آراء صادره از آن هییت (هییت حل اختلاف) نیز بنا بر تصریح ماده 159 از قانون مرقوم قطعی و لازم الاجراء می باشد. ثانیا به لحاظ قطعیت آراء صادره از هییت حل اختلاف اداره کار موجبی برای ورود محاکم دادگستری در جهت رسیدگی به دعوی معنونه آن هم با ورود در ماهیت نمی باشد و رسیدگی در محاکم دادگستری مستلزم تصریح و نص قانون می باشد ازاین رو دادگاه با استناد به قسمت اول از ماده 358 از قانون آیین دادرسی مدنی ضمن نقض دادنامه معترض عنه قرار رد دعوی خواهان نخستین را صادر و اعلام می نماید لیکن آن قسمت از دادنامه تجدیدنظر خواسته که بر قرار رد دعوی تجدیدنظر خواه به طرفیت الف. اشعار داشته در اساس موافق قانون و مقررات موضوعه بوده و اعتراض به شرح لایحه اعتراضیه وارد نبوده و مستوجب نقض آن نمی باشد زیرا که اولا اداره کار و رفاه اجتماعی به عنوان متولی رسیدگی به اختلافات حاصله فیمابین کارگر و کارفرما در قالب تشکیل هیات های تشخیص و حل اختلاف بوده است. ثانیا آراء صادره از هییت حل اختلاف نیز قطعی و لازم الاجرا بوده و قابلیت تجدیدنظر خواهی در محاکم دادگستری را ندارند ازاین رو دادگاه ضمن رد درخواست تجدیدنظر خواهی مستندا به ماده 355 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه معترض عنه را در این قسمت نتیجتا تایید و استوار می نماید. رای صادره حضوری و قطعی است.
رییس شعبه 18 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
امانی شلمزاری ـ کریمی

قاضی:
عزت اله امانی شلمزاری , کریمی , یعقوبی محمودآبادی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 84 - در موارد زیر خوانده می تواند ضمن پاسخ نسبت به ماهیت دعوا ایراد کند: 1 - دادگاه صلاحیت نداشته باشد. 2 - دعوا بین همان اشخاص در همان دادگاه یا دادگاه هم عرض دیگری قبلا" اقامه شده و تحت رسیدگی باشد و یا اگر همان دعوا نیست دعوایی باشد که با ادعای خواهان ارتباط کامل دارد. 3 - خواهان به جهتی ازجهات قانونی از قبیل صغر عدم رشد جنون یا ممنوعیت از تصرف دراموال در نتیجه حکم ورشکستگی اهلیت قانونی برای اقامه دعوا نداشته باشد. 4 - ادعا متوجه شخص خوانده نباشد. 5 - کسی که به عنوان نمایندگی اقامه دعوا کرده از قبیل وکالت یا ولایت یا قیمومت و سمت او محرز نباشد. 6 - دعوای طرح شده سابقا بین همان اشخاص یا اشخاصی که اصحاب دعوا قائم مقام آنان هستند رسیدگی شده نسبت به آن حکم قطعی صادر شده باشد. 7 - دعوا بر فرض ثبوت اثر قانونی نداشته باشد از قبیل وقف و هبه بدون قبض. 8 - مورد دعوا مشروع نباشد. 9 - دعوا جزمی نبوده بلکه ظنی یا احتمالی باشد. 10 - خواهان در دعوای مطروحه ذی نفع نباشد. 11 - دعوا خارج از موعد قانونی اقامه شده باشد.

مشاهده ماده 84 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 89 - درمورد بند (1) ماده (84) هرگاه دادگاه خود را صالح نداند مبادرت به صدور قرار عدم صلاحیت می نماید و طبق ماده (27) عمل می کند و در مورد بند (2) ماده (84) هرگاه دعوا در دادگاه دیگری تحت رسیدگی باشد از رسیدگی به دعوا خودداری کرده پرونده را به دادگاهی که دعوا در آن مطرح است می فرستد و در سایر موارد یادشده در ماده (84) قرار رد دعوا صادر می نماید.

مشاهده ماده 89 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 2 - هیچ دادگاهی نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند مگر اینکه شخص یا اشخاص ذی نفع یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی آنان رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست نموده باشند.

مشاهده ماده 2 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 8 ـ شروط مذکور در قرارداد کار یا تغییرات بعدی آن در صورتی نافذ خواهد بود که برای کارگر مزایایی کمتر از امتیازات مقرر در این قانون منظور ننماید.

مشاهده ماده 8 قانون کار

ماده 157 ـ هر گونه اختلاف فردی بین کارفرما و کارگر یا کارآموز که ناشی از اجرای این قانون و سایر مقررات کار قرارداد کارآموزی موافقت نامه های کارگاهی یا پیمانهای دسته جمعی کار باشد در مرحله اول از طریق سازش مستقیم بین کارفرما و کارگر یا کارآموز و یا نمایندگان آنها در شورای اسلامی کار و در صورتی که شورای اسلامی کار در واحدی نباشد از طریق انجمن صنفی کارگران و یا نماینده قانونی و کارگران و کارفرما حل و فصل خواهد شد و در صورت عدم سازش از طریق هیاتهای تشخیص و حل اختلاف به ترتیب آتی رسیدگی و حل و فصل خواهد شد.

مشاهده ماده 157 قانون کار

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM