ماده 157 قانون کار

ماده 157 ق ک

ماده 157 قانون ک

ماده 157 ق کار

ماده 157 حقوق کار

متن کامل ماده 157 قانون کار. ماده 157 ق ک ماده 157 قانون ک ماده 157 ق کار ماده 157 حقوق کار

ماده ۱۵۷ قانون کار

ماده ۱۵۷ ق ک

ماده ۱۵۷ قانون ک

ماده ۱۵۷ ق کار

ماده ۱۵۷ حقوق کار

متن کامل ماده ۱۵۷ قانون کار. ماده ۱۵۷ ق ک ماده ۱۵۷ قانون ک ماده ۱۵۷ ق کار ماده ۱۵۷ حقوق کار

ماده 157  قانون کار

ماده 157 ـ هر گونه اختلاف فردی بین کارفرما و کارگر یا کارآموز که ناشی از اجرای این قانون و سایر مقررات کار قرارداد کارآموزی موافقت نامه های کارگاهی یا پیمانهای دسته جمعی کار باشد در مرحله اول از طریق سازش مستقیم بین کارفرما و کارگر یا کارآموز و یا نمایندگان آنها در شورای اسلامی کار و در صورتی که شورای اسلامی کار در واحدی نباشد از طریق انجمن صنفی کارگران و یا نماینده قانونی و کارگران و کارفرما حل و فصل خواهد شد و در صورت عدم سازش از طریق هیاتهای تشخیص و حل اختلاف به ترتیب آتی رسیدگی و حل و فصل خواهد شد.

ماده 157 قانون کار مصوب 1369/08/29

ماده ۱۵۷ قانون کار

ممشاهده ماده ۱۵۷ قانون کار مصوب 1369/08/29

قانون کار / ماده 157

ماده ۱۵۷ قانون کار

پایگاه جامع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۶۹/۰۸/۲۹

متن ماده 157
قانون کار

مصوب ۱۳۶۹/۰۸/۲۹
  • ماده ۱۵۷ قانون کار

    متن کامل 157 ماده

    مصوب ۱۳۶۹/۰۸/۲۹
متن ماده ۱۵۷

ماده 157 ـ هر گونه اختلاف فردی بین کارفرما و کارگر یا کارآموز که ناشی از اجرای این قانون و سایر مقررات کار قرارداد کارآموزی موافقت نامه های کارگاهی یا پیمانهای دسته جمعی کار باشد در مرحله اول از طریق سازش مستقیم بین کارفرما و کارگر یا کارآموز و یا نمایندگان آنها در شورای اسلامی کار و در صورتی که شورای اسلامی کار در واحدی نباشد از طریق انجمن صنفی کارگران و یا نماینده قانونی و کارگران و کارفرما حل و فصل خواهد شد و در صورت عدم سازش از طریق هیاتهای تشخیص و حل اختلاف به ترتیب آتی رسیدگی و حل و فصل خواهد شد.

ماده 156 ـ دستورالعملهای مربوط به تاسیسات کارگاه از نظر بهداشت محیط کار مانند غذاخوری حمام و دستشویی برابر آیین نامه ای خواهد بود که توسط وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی تصویب و به مرحله اجراء در خواهد آمد.

نمایش ماده

ماده 158 ـ هیات تشخیص مذکور در این قانون از افراد ذیل تشکیل می شود: 1 ـ یک نفر نماینده وزارت کار و امور اجتماعی 2 ـ یک نفر نماینده کارگران به انتخاب کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان 3 ـ یک نفر نماینده مدیران صنایع به انتخاب کانون انجمنهای صنفی کارفرمایان استان. در صورت لزوم و با توجه به میزان کار هیاتها وزارت کار و امور اجتماعی می تواند نسبت به تشکیل چند هیات تشخیص در...

نمایش ماده
1
رای شماره 9409970925201139 - مورخ 1394/03/05
مرجع رسیدگی به دعوی ابطال حکم بازنشستگی
2
رای شماره 2/91/1294 - مورخ
صلاحیت دیوان نسبت به آرای مراجع دادرسی کار
3
رای شماره 9309970955901866 - مورخ 1393/12/12
تجدیدنظرخواهی از قرار عدم صلاحیت
4
رای شماره 9209970901901751 - مورخ 1392/05/02
حاکمیت قانون کار بر کارکنان بانک ملت
5
رای شماره 18/910583 - مورخ
خروج کمیته امداد امام خمینی (ره) از شمول قانون کار
6
رای شماره 9309970221200183 - مورخ 1393/02/29
رابطه ابطال سند رسمی و اجرائیه ثبتی آن
7
رای شماره 9209970907800186 - مورخ 1392/03/05
مرجع صالح رسیدگی به خواسته مطالبه حق بیمه های پرداختی توسط کارگر
8
رای شماره 9409970956000761 - مورخ 1394/03/20
عدم صلاحیت دیوان و صدور قرار رد شکایت
9
رای شماره 9109970901803656 - مورخ 1391/09/04
قطع رابطه کار با استدلال از بین رفتن زمینه اشتغال
10
رای شماره 9209970907000045 - مورخ 1392/01/28
مرجع صالح در رسیدگی به دعوای پیمانکار و کارفرما
11
رای شماره 9209970907000535 - مورخ 1392/09/04
مرجع صالح رسیدگی به دعوای ابطال بازنشستگی کارگران
12
رای شماره 9309970906100503 - مورخ 1393/08/10
مرجع صالح در اختلاف کارفرما و پیمانکار
13
رای شماره 9309970909500037 - مورخ 1393/06/08
اختلاف در صلاحیت میان دادگاه عمومی و هیات حل اختلاف اداره کار و رفاه اجتماعی
14
رای شماره 9309970221800697 - مورخ 1393/06/05
اعتراض به آرای مراجع قانون کار در دادگاه
15
رای شماره 9309970221800072 - مورخ 1393/01/26
طرح دعوای ابطال آراء مراجع غیر قضایی نزد محاکم دادگستری
16
رای شماره 9209970908900630 - مورخ 1392/10/25
تکلیف شورای حل اختلاف پس از صدور قرار عدم صلاحیت به اعتبار صلاحیت مراجع اداره کار
17
رای شماره 9209970908500443 - مورخ 1392/09/04
مرجع رسیدگی به متفرعات دعاوی کار
18
رای شماره 9209970907000473 - مورخ 1392/07/27
مرجع رسیدگی به اختلافات بین پیمانکار و کارفرما
19
رای شماره 9209970907000451 - مورخ 1392/07/14
مرجع صالح در رسیدگی به مطالبه خسارت تاخیر تادیه محکوم به تعیین شده در رای مراجع اداره کار
20
رای شماره 9209970270400389 - مورخ 1392/05/09
مرجع صالح در رسیدگی به شکایت ادارات دولتی از آرای هیات های مستقر در وزارت کار
21
رای شماره 9209970901701192 - مورخ 1392/04/29
کارفرمایان
22
رای شماره 9209970907000248 - مورخ 1392/04/23
مرجع صالح در اختلافات ناشی از قرارداد پیمانکاری
23
رای شماره 9209970901800680 - مورخ 1392/04/16
مهلت تقدیم درخواست برقراری بیمه بیکاری
24
رای شماره 9209970907000178 - مورخ 1392/03/27
مرجع صالح رسیدگی به دعوای مدیر عامل شرکت علیه شرکت
25
رای شماره 9109970901103008 - مورخ 1391/12/22
مرجع ابتدایی رسیدگی به اختلاف بین کارگر و کارفرما
26
رای شماره 9109970901804683 - مورخ 1391/12/16
ماهیت کار در شورای حل اختلاف
27
رای شماره 9109970901804656 - مورخ 1391/12/14
تکلیف تحقیق راجع به وجود رابطه کارگری و کارفرمایی
28
رای شماره 9109970909100511 - مورخ 1391/12/05
مرجع صالح در اختلافات راجع به قرارداد پیمان کاری
29
رای شماره 9109970901803212 - مورخ 1391/09/11
سازش در امر عدمی
30
رای شماره 9109970270400120 - مورخ 1391/02/04
مرجع صالح در رسیدگی به اعتراض نسبت به آرای مراجع اداره کار
1
نظریه مشورتی شماره 91-127/1-785 - مورخ 1391/08/03
شورای حل اختلاف مدیر آموزشگاه را به پرداخت مبلغ قرارداد پیمانکاری به راننده محکوم کرده به لحاظ نظر مرجع تجدیدنظر پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و مرجع اخیر موضوع را در صلاحیت هیات حل اختلاف قانون کار تشخیص داده لکن اداره کار معتقد به عدم صلاحیت است تکلیف چیست؟
2
نظریه مشورتی شماره 91-127/1-785 - مورخ 1391/08/03
شورای حل اختلاف مدیر آموزشگاه را به پرداخت مبلغ قرارداد پیمانکاری به راننده محکوم کرده به لحاظ نظر مرجع تجدیدنظر پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و مرجع اخیر موضوع را در صلاحیت هیات حل اختلاف قانون کار تشخیص داده لکن اداره کار معتقد به عدم صلاحیت است تکلیف چیست؟
3
نظریه مشورتی شماره 98-3/1-642 ح - مورخ 1399/01/30
1- در توقیف اموال شرکت با توجه به نظریه خرق حجاب شخصیت حقوقی شرکت آیا امکان توقیف اموال مدیران به عنوان صحنه گردانان اصلی شرکت وجود دارد؟ در این صورت امکان انحلال شرکت وجود دارد؟ 2- اداره ی کار حکم به محکومیت کارفرما به پرداخت اجرت کارگر و حق بیمه به مبلغ شصت میلیون تومان صادر نموده و اجرائیه نیز صادر شده است. حال محکوم علیه کارفرما به طرفیت محکوم له نسبت به حق بیمه مذکور دادخواست اعسار و تقسیط داده است: الف - آیا اساسا چنین حکمی از سوی اداره کار مبنی بر محکومیت به پرداخت بیمه صحیح است و آیا نباید موضوع از این حیث در کمیسیون تامین اجتماعی مطرح و مورد رسیدگی قرار می گرفت؟ ب-تکلیف دادخواست اعسار و تقسیط مطرح شده چیست؟ آیا در فرضی که تامین اجتماعی طرف دعوا قرار نگیرد قابلیت استماع دارد؟ در صورت طرف دعوا قرار گرفتن با وجود آن که تامین خواسته محکوم له پرونده نمی باشد آیا استماع دعوی اعسار و صدور حکم تقسیط بلامانع است؟ 3- آیا در محکومیت های مالی امکان مکان یابی و رد یابی محکوم علیه به وسیله کنترل مخابراتی شنود یا اخذ BTS وجود دارد؟ 4- در تامین خواسته عین معین آیا در صورت عدم دسترسی به عین معین امکان رجوع به قیمت وجود دارد؟ آیا مراد از عدم امکان توقیف در ماده 123 آ.د.م توقیف قانونی است مثلا به جهت مصادره یا ضبط قابل توقیف نباشد؛ یا منظور این است که دسترسی یا توقف و تسلط مادی بر شی ممکن نباشد؟ 5-در صورتی که میزان خواسته به جهت علی الحساب بودن معین نبوده و خواسته تقویم نشده باشد آیا از موارد رفع نقص است؟ آیا در صورت تقویم به پایین تر از سه میلیون ریال رای قطعی است؛ هر چند در دادنامه مشخص شده باشد خواسته بیش از بیست میلیون تومان شده است؟ 6- دادخواستی به خواسته مطالبه بیست تن برنج در اثر عمل غاصبانه خوانده بر زمین خواهان مطرح شده است. آیا این دعوا قابلیت استماع دارد؟ با توجه به آن که اجرت المثل ناظر به عرصه است و منافع که همان برنج و منفعت حاصله است برای زارع است و ایا اساسا با عدم وجود عین درخواست مطالبه عین ممکن است و نباید خسارت به ریال ارزیابی و صرفا ناظر به اجرت زمین باشد و منفعت مذکور عدم المنفع بوده و قابل مطالبه نیست؟ 7-محکوم علیه در پرونده الزام به تنظیم سند رسمی محکوم له شناخته شده اما باهدف عدم توقیف مال خود توسط محکوم له درخواست تنظیم سند رسمی را در آن پرونده نمی کند تا محکوم له نتواند پلاکش را توقیف کند. آیا امکان توقیف پلاک می باشد و مغایر با ماده 101 قانون اجرای احکام نیست؟ 8- محلی که دارای سابقه ثبت است به صورت مبایعه نامه ای به اسم محکوم علیه است. صاحب سند اعلام کرده که ملک را فروخته و برای محکوم علیه است. اما بخشی از ثمن معامله را نداده تا به نامش بزند. آیا می شود به عنوان مال محکوم علیه توقیف کرد؟ 9-در پرونده ترک نفقه چنانچه زوج مدعی عدم تمکین زوج و نشوز وی شود آیا باید دادخواست بر این خواسته اقامه و اثبات کند یا می تواند در اجرای احکام نیز ادعای خود را به اثبات برساند؟ 10-در خصوص نفقه فرزند مشترک که حضانت آن با مادر بوده گزارش اصلاحی تنظیم شده که ماهیانه سیصد هزار تومان بدهد. هم اکنون پدر حکم لغو حضانت مادر را گرفته است. آیا توقف عملیات اجرایی با دادگاه است یا اجرای احکام؟ چنانچه مادر از تحویل فرزند امتناع کند نحوه پرداخت نفقه فرزندچگونه است؟ 11-آیا امکان وثیقه گذاری توسط وکیل مدنی در اجرای احکام با وکالت در فروش وجود دارد؟ 12-آیا عدم الصاق آگهی در محل مزایده از موارد بطلان مزایده است؛ 13-آیا ابلاغ به محکوم علیه و محکوم له برای روز مزایده لازم است و در صورت عدم اقدام آیا از موجبات ابطال مزایده است؟ 14-آیا دعوی ابطال سند عادی به جهت جعلیت قابل پذیرش است؟ از این حیث فرق ابطال و بطلان چیست؟ 15-آیا در دعوی ابطال سند رسمی به جهت جعلیت منشا صدور سند حتما باید بطلان منشا صدور سند نیز در دادخواست مطرح شود والا دعوا قابلیت استماع ندارد؟ 16-در صورت تعدیل چنانچه در حکم نسبت به معوقات تصمیم گیری نشده باشد آیا حکم تعدیل نسبت به اقساط معوق تسری دارد؟ 17-آیا امکان معرفی مال در پیش قسط و اقساط وجود دارد و یا بر اساس تبصره ماده 11 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مال تعرفه شده باید از کل محاسبه شده و پیش قسط و اقساط باید به صورت وجه نقد پرداخت شود؟ 18-آیا بر اساس بخشنامه ریاست محترم قوه قضاییه برای اعسار و تقسیط مهریه تعیین وقت رسیدگی نیاز نمی باشد و حتی بدون حضور خوانده نیز امکان صدور رای می باشد و امکان صدور جلب برای محکومان مهریه ممکن نیست؟ 19-آیا احتساب شاخص تاخیر تادیه به صورت ماهانه ممکن است و می توان بر خلاف نص صریح ماده 522 قانون آیین دادرسی مدنی اقدام کرد؟ چنانچه پرداخت در اواسط سال باشد تکلیف چیست؟ 20-ملاک توقیف پلاک زمان صدور دستور توقیف توسط مقام قضایی است یا ثبت توقیف در دفتر اداره ثبت؟ 21-اگر در طلاق توافقی در دفترخانه قبوض اقساطی صادر شود آیا امکان صدور اجرائیه و در نتیجه جلب ممکن است؟ 22-آیا مهلت دو ماهه در ماده 144 باید طی اخطاری به محکوم علیه اعلام شود؟ و آیا وکیل محکوم علیه می تواند در مزایده شرکت کند؟ 23-چنانچه محکوم علیه در مهلت قانونی ده روز مال معرفی کند و آن مال به فروش نرسد یا محکوم له قبول کند آیا حق الاجرا باید به طورکامل پرداخت شود یا وفق ماده 34 اجرا اقدام می شود؟ 24- آیا با برگ سبز راهنمایی رانندگی وفق ماده 146 راسا امکان رفع توقیف وجود دارد و بر خلاف مدلول ماده 29 قانون تخلفات راهنمایی و بخشنامه رئیس قوه در معتبر ندانستن برگ سبز اقدام نمود؟ 25-محکوم علیه مالک یک دانگ خودرو است. توقیف به چه کیفیت است آیاباید کل خودرو به فروش رود و ملاک ماده 51 در اموال تجزیه ناپذیر جاری است ؟ 26-آیا برای نفقات معینه برای آتیه عیال یا فرزندان امکان جلب وجود دارد و آیا معین نمودن نفقات آتیه جنبه اعلامی دارد و چنانچه محکوم له آن را نپردازد و مدعی نشوز یا عدم تمکین زن باشد با توجه به تعلیقی بودن دادنامه و این که نفقه در صورت احراز تمکین یا عدم نشوز است زوج باید مجددا برای نفقات مذکور دادخواست دهد؟ 27-وراث محکوم به پرداخت دین مورث از ماترک شدند و ترکه را رد ننمودند و یک ماه نیز گذشت. وفق ماده 248 قانون امور حسبی بار اثبات عدم نبود ماترک عهده ورثه است؟ 28-ورثه درخواست تحریرترکه و محکوم علیه درخواست توقیف ماترک احدی از وراث را نموده است. آیا مواد 218 و219 قانون امور حسبی امکان توقیف ممکن است؟ 29-محکوم له درخواست توقیف سهم الارث محکوم علیه را دارد. کیفیت توقیف و مشخص نمودن سهم محکوم علیه چگونه است؟ مثلا چنانچه ماترک شامل اموال منقول وغیر منقول باشد و محکوم له درخواست توقیف و فروش خودرو را کند آیا با توجه به آن که ممکن است فروش در روند تقسیم خدشه ایجاد کند و چه بسا تقسیم رد یا تعدیل ممکن باشد تکلیف چیست؟ 30-دادخواست اثبات مالکیت و خلع ید نسبت به ملکی مطرح شد و ملک توسط یکی از وراث و بدون اذن سایرین برای قبرستان بهاییان وقف شد. حال ورثه تقاضای خلع و قلع و قمع قبور را دارند. تکلیف قبور بهاییان چیست؟ 31-حکم خلع ید مشاعی صادر و اجرا شده است محکوم علیه تقاضای آبیاری درختان را دارد. تکلیف و راهکار چیست؟ 32-آیا در دادخواست مطالبه اجرت المثل همچون خلع ید باید وفق رای وحدت رویه 672 دیوان عالی کشور مالکیت محرز باشد؟ 33-در دعوای الزام به فک رهن و ابطال سند رهنی و الزام به تنظیم سند رسمی آیا مرتهن باید طرف دعوا قرار گیرد والا دعوا قابلیت استماع ندارد؟ 34-آیا در صورت ارتباط دعاوی جلب ورود ثالث و تقابل باید قرار رسیدگی توامان صادر شود؟ 35-آیا خواهان می تواند وفق ماده 98خواسته خود را از پنج میلیون به ده میلیون تومان افزایش دهد و آیا در صورت کاهش خواسته باید قرار رد صادر شود یا نیاز به اظهارنظر نمی باشد؟ 36-شخصی منزل را 90درصد تکمیل کرده و درصدد و شرف نقل مکان به آنجا برای سکونت است اما محکوم له آن را توقیف می کند. آیا از موارد مستثنیات دین است؟ 37-اگر برنده مزایده خود محکوم له و طلب وی کمتر از مال مورد مزایده باشد آیا باید 10 درصد پرداخت شود و مهلت دو ماهه ماده 144 رعایت شود؟ 38- در اموال تجزیه ناپذیر موضوعی همچون منزل و زمین هایی که امکان تفکیک آن بر مقدار کمتر از حد نصاب نمی باشد آیا فروش کل مال بر اساس ماده 51 قانون اجرای احکام مدنی و وصول محکوم به از آن یا در هر صورت باید تملیک به نحو مشاعی صورت پذیرد؟ 39-چنانچه دادنامه طلاق منوط به پرداخت مهریه شده و مهلت سه یا شش ماهه حسب مورد برای ثبت و اجرای صیغه طلاق باشد ودر این فاصله زوج دادخواست اعسار مهریه دهد و تا صدور حکم اعسار و قطعی شدن مهلت مذکور سپری شود تکلیف چیست؟ 40-آیا مهر و موم ترکه توسط زوجه منجر به حق تقدم برای وی در وصول محکوم به می شود یا ملاک صرفا ماده 148 قانون اجرای مدنی است؟ 41-ماهیت بذل مهریه چیست؟ آیا ممکن است هبه دین باشد؟ در این صورت قبول آن چگونه است؟ 42-در پرونده های اجرای مهریه با توجه به بخشنامه رئیس قوه قضاییه در اخذ مبلغ واقعی هزینه دادرسی این دعاوی هزینه اجراء بر چه مبنایی محاسبه می شود؟ 43-آیا در پرونده خانواده امکان جمع بین داور و شاهد وجود دارد یعنی خواهان می تواند داور خود را به عنوان شاهد برای اثبات ادعای خود معرفی کند؟ 44-چنانچه زوجه ازطرف زوج وکالت در طلاق داشته باشد آیا راسا می تواند دادخواست طلاق دهد. در این صورت در ستون خواهان مشخصات چه فردی باید قید شود یا حتما باید وکیل دادگستری اختیار کند؟ آن وقت وکیل دادگستری وکیل زوج می باشد واسم وی باید در دادخواست قید شود یا وکیل زوجه است؟ 45-چنانچه ثالث برای وصول محکوم به مال معرفی کند آیا اعتراض به نظریه ارزیاب از سوی محکوم علیه ممکن است؟ 46-چنانچه مبالغی در حساب محکوم علیه توقیف شده باشد آیا بعد از صدور رای اعسار محکوم علیه می تواند تقاضای محاسبه مبلغ توقیف شده به جای پیش قسط راکند؟ 47-برای توقیف حساب محکوم علیه حسب مورد یک سوم و یک چهارم چنانچه اداره مربوطه در حوزه قضایی دیگر باشد آیا باید نیابت اعطاء شود یا به صورت مستقیم هم می توان با ادارات مربوطه مکاتبه نمود؟ 48-در صورتی که در دعوی تقسیم ترکه حکم به فروش صادر شود آیا نیم عشر دعوی غیرمالی اخذ می شود؟ با توجه به آن که تقسیم امر حسبی بوده و تقویم نمی شود و صرف نظر از آن که حکم اعلامی است تکلیف نیم عشر چیست؟ 49-آیا حکم به پرداخت نفقه ایام آتیه حسب رویه مرسوم و جاریه اعلامی است ؟ آیا امکان جلب و توقیف اموال برای آن در صورت استنکاف محکوم علیه از پرداخت وجود دارد؟ 50-آیا بین ابطال و اعتراض به رای داور تفاوت است؟ ثمره این سوال درتوقف یا عدم توقف اجرای رای بر اساس ماده 493 قانون آیین دادرسی مدنی است به نحوی که صرفا اعتراض مانع اجرا نیست اما ابطال هر چند خارج از مهلت بیست روزه نیز باشد مانع از اجراست؟ 51-آیا سند برگ سبز راهنمایی رانندگی با توجه به ماده 29 قانون تخلفات و بخشنامه رئیس قوه سند رسمی مالکیت است و در صورت اعتراض ثالث و تقدم تاریخ آن بر توقیف امکان رفع توقیف توسط قاضی اجرا وجود دارد؟ 52-اعطای مرخصی یا اشتغال به کار به محکومان مالی با رئیس اجرای احکام مدنی است یا دادستان؟ آیا اشتغال به کار یا رای باز برای محکومان مالی ممکن است؟ 53-محکوم علیه به حبس و رد مال محکومیت یافته در این فاصله به جهت تاجر بودن حکم ورشکستگی وی صادر می شود. آیا فرد مذکور در رد عین در صورتی که تلف شده یا نشده باشد نیز مشمول مقررات عام مربوط به تصفیه بوده و محکوم له در ردیف غرما قرار می گیرد؟ 54-چنانچه مادر که مسئول حضانت است از نگهداری طفل زیر هفت سال خودداری کند آیا ضمانت اجرایی وجود دارد؟ 55-در دعوی استرداد جهیزیه آیا باید بررسی ومحقق شود که جهیزیه مورد ادعا علاوه بر تحویل به زوج در حال نیز درتصرف وی است یا همین که تحویل محرز شود کافی است؟ چنانچه فهرست جهیزیه توسط زوج امضاء نشده باشد و شهود به طور کلی شهادت بر تحویل جهیزیه دهند اما از زیر اقلام مطلع نباشند و زوج نیز در جلسه حضور نیابد یا منکر باشد آیا با توجه به اماره عرفی می توان به استرداد کلیه اقلام مورد ادعا که در یک زندگی قاعدتا نیاز است حکم صادر نمود؟ 56- آیا ادعای مستثنیات دین منزل مسکونی از سوی زن پذیرفته می شود؛ بدین کیفیت که زن مدعی است این منزل تنها منزل وی بوده و با همسرش که بیمار است در آن زندگی می کند؟ 57-چنانچه منزل مسکونی در مستثنیات دین بیش از شان محکوم علیه باشد مراد از تهیه منزل خرید منزل در شان زمان اعسار است یا شامل اجاره هم می شود و «تهیه» معنایی اعم دارد؟ 58-با توجه به قانون شورای حل اختلاف جدید در صورت نقض قرار شورا توسط دادگاه و حکم به محکومیت خوانده بدوی آیا دادخواست اعسار وتقسیط وفق ماده 14 قانون نحوه اجرا کماکان با شورا است؛ هر چند شورا مبادرت به صدور حکم نکرده است؟ 59-چنانچه رای شورا مبنی بر بی حقی خواهان باشد در عین حال ابلاغ به خوانده به صورت قانونی بوده و لایحه ای نیز نداده باشد و یا چنانچه رای شورا غیابی و مبنی بر بی حقی خواهان باشد و یا تجدیدنظرخواهی دادگاه حکم به محکومیت خوانده اصلی صادر و با توجه به غیابی بودن ظرف بیست روز قابل اعتراض در دادگاه با ملاک ماده 364 باشد و خوانده اصلی در این مرحله اعتراض نموده و اعسار از هزینه اعتراض را نیز مطرح کند آیا رسیدگی به اعسار از هزینه مذکور با شورا است یا دادگاه؟ 60-در مواردی که اعسار از هزینه واخواهی یا تجدیدنظرخواهی مطرح می شود و مشخص است واخواه دلیلی بر نقض دادنامه نداشته یا این که واخواهی خارج از مهلت بوده است آیا دادگاه می تواند اعسار را بر فرض ثبوت فاقد اثر ندانسته و واخواهی را رد کند و همچنین در تجدیدنظرخواهی نیز راسا به جهت خارج از مهلت بودن قرار رد صادر و از اطاله دادرسی جلوگیری کند؟ 61-در مواردی که واخواهی خارج از مهلت اما در فرجه تجدیدنظرخواهی است آیا باید تلقی به تجدیدنظرخواهی کند؟ در صورت عدم تلقی و صدور قرار رد واخواهی و اتمام مهلت تجدیدنظرخواهی در این فاصله آیا واخواهی اثری تعلیقی بر مهلت تجدیدنظرخواهی دارد و معترض می تواند مجددا تجدیدنظرخواهی کند؟
4
نظریه مشورتی شماره ح 1741-1/3-89 - مورخ 1398/09/30
احتراما با توجه به ماده 50 قانون تامین اجتماعی مصوب 1354 و ماده 166 قانون کار مصوب 29/8/69 چنانچه شخصی از رای قطعی هیات تشخیص اداره کار متضمن محکومیت کارفرما به پرداخت حق آن هم در حق تامین اجتماعی باشد وصول این حق با سازمان تامین اجتماعی است به لحاظ ذی نفع بودن آن سازمان یا به علت درج شدن در رای اداره کار اجرای احکام حقوقی ملزم به وصول آن می باشد./ع
5
نظریه مشورتی شماره 91-127/1-785 - مورخ 1391/08/03
شورای حل اختلاف مدیر آموزشگاه را به پرداخت مبلغ قرارداد پیمانکاری به راننده محکوم کرده به لحاظ نظر مرجع تجدیدنظر پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و مرجع اخیر موضوع را در صلاحیت هیات حل اختلاف قانون کار تشخیص داده لکن اداره کار معتقد به عدم صلاحیت است تکلیف چیست؟
6
نظریه مشورتی شماره ع8851-7/1-89 - مورخ 1398/11/28
در مقام رسیدگی به آراء و تصمیمات مراجع مذکور در بند 2 ماده 10 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری حسب مورد شعبه بدوی دیوان عدالت اداری مصوب 1392 با تایید شعبه تجدیدنظر و یا شعبه تجدیدنظر پس از نقص رای شعبه بدوی تصمیم هیات حل اختلاف اداره تعاون کار و رفاه اجتماعی را به لحاظ وجود ایراد شکلی و ماهوی نقض و رسیدگی مجدد را به هیات مربوط محول می نماید. حال چنان چه پس از اتخاذ تصمیم توسط هیات مزبور در اجرای قسمت اخیر ماده 63 قانون یاد شده و با توجه به مدلول ماده 65 همان قانون در این مرحله کدام یک از شعب بدوی و تجدید نظر دیوان عدالت اداری مکلف به رسیدگی هستند.
7
نظریه مشورتی شماره 99-3/1-929 ح - مورخ 1399/07/16
به استحضار می رساند اخیرا آرایی از هیات های تشخیص یا حل اختلاف اداره کار پس از قطعیت در راستای ماده 166 قانون کار مصوب 1369 و آیین نامه اجرایی آن جهت اجرا به این دادگستری ارسال می شودکه متضمن محکومیت کارفرما به بیمه نمودن کارگر در سنوات گذشته است الزامی که این آراء برای کارفرما ایجاد می کند این است که کارفرما باید حق بیمه کارگر را در حق صندوق تامین اجتماعی واریز کند و به بیان دیگر این حق بیمه همان مطالبات سازمان تامین اجتماعی است که کارفرما به هر علت نسبت به پرداخت آن اقدام نکرده است. در رای صادر شده هیچ گونه مبلغی ذکر نمی شود و صرفا حکم به الزام کارفرما صادر می شود همان گونه که مستحضرید به موجب ماده 40 قانون تامین اجتماعی مصوب 1354 با اصلاحات و الحاقات بعدی بر عهده سازمان تامین اجتماعی است و در صورتی که کارفرما به مبلغ تعیین شده معترض باشد موضوع باید در هیات بدوی موضوع ماده 43 قانون مطرح شود؛ رای صادر شده از این هیات نیز قابل اعتراض است و در نهایت در صورت قطعیت مبلغ حق بیمه و استنکاف کارفرما مستند به ماده 50 قانون مذکور و آیین نامه اجرایی آن سازوکاری قانون اجرای احکام مدنی پیش بینی شده است بنا بر مراتب مذکور و این که اساسا وصول مطالبات تامین سازمان اجتماعی سازوکار مشخص خود را دارد و جدای از این موضوع که اجرای این گونه پرونده ها باعث افزایش آمار ورودی اجرای احکام دادگستری و بعضا انباشت پرونده ها به سبب عدم وصول می شود و به نظر می رسد مشخص نبودن مبلغ قطعیت یافته حق بیمه امکان اجرای رای را توسط واحد اجرای احکام دادگستری غیر ممکن می نماید و با توجه به این که در خصوص اجرای این آرا رویه واحدی در سطح استان وجود ندارد و اجرای احکام مدنی برخی حوزه های قضایی متعاقب صدور اجراییه در این خصوص و عدم اقدام از سوی کارفرما مبلغ حق بیمه را از سازمان تامین اجتماعی استعلام و آن سازمان نیز بدون طرح موضوع در هیات موضوع ماده 43 فوق الذکر مبلغی را برآورد و اعلام می کند و اجرای احکام مدنی نیزآن را وصول می کند و تعدادی دیگر حوزه های قضایی نیز بنا به استدلال ذکر شده اجرای رای را از طریق اجرای احکام مدنی دادگستری این امر باعث سردرگمی محکوم له و بلا تکلبفی رای صادره از هیات تشخیص با حل اختلاف می شود در این خصوص اعلام نظر فرمایید.
8
نظریه مشورتی شماره ح 246-1/3-89 - مورخ 1399/01/17
سوال 2- اداره کار حکم به محکومیت کارفرما به پرداخت اجرت کارگر و حق بیمه به مبلغ 60 میلیون تومان صادر نموده است و اجراییه نیز صادر شده است؛ حال کارفرما به طرفیت محکوم له نسبت به حق بیمه مذکور دادخواست اعسار و تقسیط داده است: الف- آیا اساسا چنین حکمی از سوی اداره کار مبنی بر محکومیت به پرداخت بیمه صحیح است و آیا نباید موضوع در هیات های حل اختلاف و تشخیص سازمان تامین اجتماعی مطرح و رسیدگی می شد؟
9
نظریه مشورتی شماره 96-108-2430 - مورخ 1397/05/20
10
نظریه مشورتی شماره 96-108-2430 - مورخ 1397/05/16
بعضا مشاهده می شود در راستای شکایت اشخاص (کارگری) از هیاتهای امنای مساجد آپارتمانها و اماکن عمومی هیاتهای تشخیص و حل اختلاف هیات امناء هیات مدیره مدیر ساختمان یا مجتمع مسکونی و تجاری را محکوم به پرداخت حقوق و دستمزد کارگر می کند. سوال این است اولا: آیا نامبردگان دارای شخصیت حقیقی هستند یا حقوقی ثانیا: با توجه به اینکه اجرای آرای این هیاتها به عهده دادگستری است آیا واحد اجرای احکام مدنی در اجرای رای مطابق ضوابط قانون کار و اجرای احکام مدنی تا چه اندازه تابع نظر این هیاتها می باشد؟ بطور مثال اگر نظر و تلقی آن هیات از محکوم علیه شخصیت حقیقی باشد اما اجرای احکام مدنی نظر بر شخصیت حقوقی داشته باشد ملاک عمل تصمیم هیات می باشد یا تشخیص مقام قضایی اجراء کننده رای؟
11
نظریه مشورتی شماره 96-58-2040 ع - مورخ 1397/02/08
در تعدادی از پرونده های مطرح شده در مقطعی برخی بانکهای دولتی برای حراست با هماهنگی نیروی انتظامی و معرفی افرادی بیشتر بسیجیان از سوی نیروی انتظامی به بانک که برخی از آنها به سلاح نیز تجهیز شده اند در ازای حراست از بانک حق الزحمه ای نیز از سوی بانک تحت عنوان مساعده پاداش و غیره به آنها پرداخت شده و پس از اعلام عدم نیاز بانک این افراد به اداره کار مراجعه و هیاتهای تشخیص و حل اختلاف اداره کار بانکها را به پرداخت حقوق و مزایا طبق قانون کار محکوم کرده است بفرمائید آیا این موارد مشمول قانون کار بوده و باید آن را رابطه کارگر و کارفرمایی تلقی کرد؟ آیا درصورت تلقی استمراری بودن نوع این کارها حکم به بازگشت آنان به کار صحیح است؟ در صورتی که بانک خصوصی باشد وضعیت چگونه خواهد بود؟
12
نظریه مشورتی شماره 96-58-2040 ع - مورخ 1397/02/08
در تعدادی از پرونده های مطرح شده در مقطعی برخی بانکهای دولتی برای حراست با هماهنگی نیروی انتظامی و معرفی افرادی بیشتر بسیجیان از سوی نیروی انتظامی به بانک که برخی از آنها به سلاح نیز تجهیز شده اند در ازای حراست از بانک حق الزحمه ای نیز از سوی بانک تحت عنوان مساعده پاداش و غیره به آنها پرداخت شده و پس از اعلام عدم نیاز بانک این افراد به اداره کار مراجعه و هیاتهای تشخیص و حل اختلاف اداره کار بانکها را به پرداخت حقوق و مزایا طبق قانون کار محکوم کرده است بفرمائید آیا این موارد مشمول قانون کار بوده و باید آن را رابطه کارگر و کارفرمایی تلقی کرد؟ آیا درصورت تلقی استمراری بودن نوع این کارها حکم به بازگشت آنان به کار صحیح است؟ در صورتی که بانک خصوصی باشد وضعیت چگونه خواهد بود؟
13
نظریه مشورتی شماره 96-108-1454 - مورخ 1396/09/19
14
نظریه مشورتی شماره 1454-108-96 - مورخ 1396/09/19
شخصی به اداره کار مراجعه و از هیات مدیره مجتمع مسکونی شکایت و اداره کار نیز هیات مدیره مجتمع مسکونی را محکوم کرده ابتدا با این رای صحیح است سپس با توجه به اینکه هیات مدیره نه درجایی ثبت شده و نه دارای در آمدی می باشد چگونه می شود حکم را در مورد هیات مدیره اجرا نمود؟
ماده 157  قانون کار

ماده 157 ق ک

ماده 157 ق ک

ماده 157 قانون ک

ماده 157 قانون ک

ماده 157 ق کار

ماده 157 ق کار

ماده 157 حقوق کار

ماده 157 حقوق کار

ماده ۱۵۷ قانون کار

ماده ۱۵۷ ق ک

ماده ۱۵۷ قانون ک

ماده ۱۵۷ ق کار

ماده ۱۵۷ حقوق کار

متن کامل ماده ۱۵۷ قانون کار. ماده ۱۵۷ ق ک ماده ۱۵۷ قانون ک ماده ۱۵۷ ق کار ماده ۱۵۷ حقوق کار

ماده 157 قانون کار

ماده 157 ق ک

ماده 157 قانون ک

ماده 157 ق کار

ماده 157 حقوق کار

متن کامل ماده 157 قانون کار. ماده 157 ق ک ماده 157 قانون ک ماده 157 ق کار ماده 157 حقوق کار

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM