رای قضایی شماره 9309970269400608

رای قضایی شماره 9309970269400608

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970269400608


شماره دادنامه قطعی:
9309970269400608

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/05/27

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
درخواست تخلیه به دلیل تغییر شغل علیرغم اطلاع موجر

پیام رای:
اطلاع و عدم اعتراض موجر نسبت به تغییر شغل مستاجر به منزله رضایت موجر نیست بنابراین مانع تقاضای تخلیه به این علت نخواهد بود.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دعوی خواهانها 1 - الف. م. 2 - الف. م. شهرتین ح. به طرفیت خوانده ع.الف. ع.ز. خواسته اعلام فسخ قرارداد اجاره شماره 3894 مورخ 1346/10/13 دفترخانه.. . تهران و تخلیه عین مستاجره به لحاظ تخلف خوانده و تغییرشغل از فروشگاه لوازم خانگی به خیاطی به انضمام خسارات دادرسی نظر به اینکه مالکیت خواهانها نسبت به پلاک ثبتی مورد اجاره.. . بخش 7 تهران محرز است و رابطه قراردادی اجاره بین طرفین وفق سند رسمی اجاره فوق الذکر که حاکمیت قانون روابط موجر و مستاجرمصوب 1356 نسبت به قرارداد مذکور محرز و ثابت است و شغل مندرج در اجاره نامه مذکور صراحتا برای ( شغل فروشگاه اجناس خانگی ) قید گردید. و مفاد صورتجلسه اجرای قرار تامین دلیل معاینه محل پرونده کلاسه 656/1907 شورای حل اختلاف مجتمع شماره 14 تهران حکایت از تغییر شغل مغازه مذکور به خیاطی دارد و خوانده دلیلی دال بر موافقت مالک نسبت به تغییر شغل ارایه ننموده لهذا دعوی خواهان مقرون به صحت تشخیص و مستندا به مواد 1 و 2 و بند 7 ازماده 14 قانون مذکور و مواد 515 و 519 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن اعلام فسخ قرارداد اجاره حکم به تخلیه عین مستاجره و پرداخت خسارات دادرسی وفق تعرفه قانونی در حق خواهان صادر و اعلام می گردد رای صادره غیابی و ظرف مهلت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل واخواهی در این دادگاه و پس از آن ظرف بیست روز قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 156 دادگاه عمومی حقوقی تهران - علی حمزه شریفی

رای دادگاه بدوی
در خصوص دعوی واخواهی ع.الف. ع.ز. به طرفیت الف. و الف. شهرتین م.ی. نسبت به دادنامه شماره 9209970232100515 مورخ 1392/7/28 این دادگاه که به موجب آن به صورت غیابی حکم به اعلام فسخ قرارداد اجاره شماره 3894 مورخ 1346/10/13 دفترخانه.. . تهران حکم به محکومیت واخواه به تخلیه مورد اجاره بلحاظ تغییر شغل بدون اذن مالک صادر گردیده نظربه اینکه ایراد واعتراض موجهی که حاکی از وجود خدشه در دادنامه معترض عنه باشد ارایه نشده و واخواه در جلسه دادرسی نیز حاضر نشده و دلایل خود را ارایه ننموده لهذا مستندا به مواد 305 و 306 قانون آیین دادرسی مدنی با تایید دادنامه معترض با رد اعتراض نامبرده دادنامه معترض عنه عینا تایید می گردد رای صادره حضوری و ظرف مهلت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدید نظر خواهی در محاکم تجدید نظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 156 دادگاه عمومی حقوقی تهران - علی حمزه شریفی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی آقای ع.الف. ع.ز. به طرفیت آقایان الف. و الف. م.ی. نسبت به دادنامه شماره *** 073 مورخ 1393/02/14 صادره شعبه 156 دادگاه عمومی حقوقی تهران که طی آن ضمن تایید رای غیابی شماره 920515 مورخ 1392/07/28 همان دادگاه متضمن محکومیت تجدیدنظرخواه به تخلیه مغازه مورد اجاره به لحاظ تغییر شغل بدون اجازه واخواهی وی رد شده است به گونه ای نیست که موجبات نقض رای تجدیدنظرخواسته را فراهم آورد چه اینکه یکی از مواردی که موجرین می توانند تخلیه مورد اجاره را درخواست کنند تغییر شغل است که تجدیدنظرخواه حتی در لایحه تجدیدنظرخواهی به آن اقرار دارد و دلیلی بر رضایت تجدیدنظرخواندگان در این مورد ارایه نکرده است و صرف اطلاع آنان و عدم اعتراض دلیل بر اجازه نیست فلذا تجدیدنظرخواهی با هیچیک از جهات موضوع ماده 348 از قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مطابقت ندارد مستندا به ماده 358 از همان قانون ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته را تایید می نماید. این رای قطعی است.
مستشاران شعبه 51 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
حاجی حسنی - حسین خانی

قاضی:
مرتضی شریفی , علی حاجی حسنی , حسینخانی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 515 - خواهان حق دارد ضمن تقدیم دادخواست یا در اثنای دادرسی و یا به طور مستقل جبران خسارات ناشی از دادرسی یا تاخیر انجام تعهد یا عدم انجام آن را که به علت تقصیر خوانده نسبت به اداء حق یا امتناع از آن به وی وارد شده یا خواهد شد همچنین اجرت المثل را به لحاظ عدم تسلیم خواسته یا تاخیر تسلیم آن از باب اتلاف و تسبیب از خوانده مطالبه نماید. خوانده نیز می تواند خسارتی را که عمدا از طرف خواهان با علم به غیر محق بودن در دادرسی به او وارد شده از خواهان مطالبه نماید. دادگاه در موارد یادشده میزان خسارت را پس از رسیدگی معین کرده و ضمن حکم راجع به اصل دعوا یا به موجب حکم جداگانه محکوم علیه را به تادیه خسارت ملزم خواهد نمود. در صورتی که قرارداد خاصی راجع به خسارت بین طرفین منعقد شده باشد برابر قرارداد رفتار خواهد شد. تبصره 1 - در غیر مواردی که دعوای مطالبه خسارت مستقلا یا بعد از ختم دادرسی مطرح شود مطالبه خسارتهای موضوع این ماده مستلزم تقدیم دادخواست نیست. تبصره 2 - خسارت ناشی از عدم النفع قابل مطالبه نیست و خسارت تاخیر تادیه در موارد قانونی قابل مطالبه می باشد.

مشاهده ماده 515 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 519 - خسارات دادرسی عبارتست از هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل و هزینه های دیگری که به طور مستقیم مربوط به دادرسی و برای اثبات دعوا یا دفاع لازم بوده است از قبیل حق الزحمه کارشناسی و هزینه تحقیقات محلی.

مشاهده ماده 519 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 305 - محکوم علیه غایب حق دارد به حکم غیابی اعتراض نماید. این اعتراض واخواهی نامیده می شود. دادخواست واخواهی در دادگاه صادر کننده حکم غیابی قابل رسیدگی است.

مشاهده ماده 305 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 306 - مهلت واخواهی از احکام غیابی برای کسانی که مقیم کشورند بیست روز و برای کسانی که خارج از کشور اقامت دارند دو ماه از تاریخ ابلاغ واقعی خواهد بود مگر اینکه معترض به حکم ثابت نماید عدم اقدام به واخواهی در این مهلت به دلیل عذر موجه بوده است. در این صورت باید دلایل موجه بودن عذر خود را ضمن دادخواست واخواهی به دادگاه صادر کننده رای اعلام نماید. اگر دادگاه ادعا را موجه تشخیص داد قرار قبول دادخواست واخواهی را صادر و اجرای حکم نیز متوقف می شود. جهات زیر عذر موجه محسوب می گردد: 1 - مرضی که مانع از حرکت است. 2 - فوت یکی از والدین یا همسر یا اولاد. 3 - حوادث قهریه از قبیل سیل زلزله و حریق که بر اثر آن تقدیم دادخواست واخواهی در مهلت مقرر ممکن نباشد. 4 - توقیف یا حبس بودن به نحوی که نتوان در مهلت مقرر دادخواست واخواهی تقدیم کرد. تبصره 1 - چنانچه ابلاغ واقعی به شخص محکوم علیه میسر نباشد و ابلاغ قانونی به عمل آید آن ابلاغ معتبر بوده و حکم غیابی پس از انقضاء مهلت قانونی و قطعی شدن به موقع اجراء گذارده خواهد شد. درصورتی که حکم ابلاغ واقعی نشده باشد و محکوم علیه مدعی عدم اطلاع از مفاد رای باشد می تواند دادخواست واخواهی به دادگاه صادرکننده حکم غیابی تقدیم دارد. دادگاه بدوا خارج از نوبت در این مورد رسیدگی نموده قرار رد یا قبول دادخواست را صادر می کند. قرار قبول دادخواست مانع اجرای حکم خواهد بود. تبصره 2 - اجرای حکم غیابی منوط به معرفی ضامن معتبر یا اخذ تامین متناسب از محکوم له خواهد بود. مگر اینکه دادنامه یا اجرائیه به محکوم علیه غایب ابلاغ واقعی شده و نامبرده در مهلت مقرر از تاریخ ابلاغ دادنامه واخواهی نکرده باشد. تبصره 3 - تقدیم دادخواست خارج از مهلت یادشده بدون عذر موجه قابل رسیدگی در مرحله تجدیدنظر برابر مقررات مربوط به آن مرحله می باشد.

مشاهده ماده 306 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 348 - جهات درخواست تجدیدنظر به قرار زیر است : الف - ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه. ب - ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود. ج - ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی. د - ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای ه- ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی و یا مقررات قانونی. تبصره - اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آمده باشد درصورت وجود جهات دیگر مرجع تجدیدنظر به آن جهت هم رسیدگی می نماید.

مشاهده ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM