پیرامون دادخواست م.ع. برابر ب. به خواسته ی الزام به واگذاری زمین از پلاک 9 اصلی به شرح پرونده مقوم به 000/000/51 ریال؛ چکیده ی سخن خواهان این است که: زمینی به مساحت 1850 متر پیش از 1365 در پلاک 9 رودهن در تصرف دارم. چون بنیاد ع. وابسته به بنیاد مستضعفان مالک پلاک 9 رودهن می باشد و این پلاک حدودوثغور معینی نداشته بود ازاین رو مسیولین بنیاد ع. به مردم گفتند ابتدا زمین را متصرف تا چنانچه از پلاک 9 باشد فروخته شود و بسیاری از مردم رودهن در همین راستا از بنیاد زمین خریداری نمودند که اینجانب قطعه ی یادشده را تصرف نمودم پس از بنیاد تقاضای دریافت سند نمودم که موردپذیرش اولیه قرارگرفته و کارشناسان آن مرجع از محل بازدید و آن را جانمایی نمودند ارزش ملک برآورد گردید که بخشی از آن پرداخت گردید سپس مکاتبات قانونی برای دریافت سند انجام شد که در آستانه ی دریافت سند بنیاد ع. در واحد اموال و املاک بنیاد مستضعفان ادغام می شود پس وعده ی امروز و فردا برای صدور سند را دادند که هنوز به فرجام نرسیده که ناگزیر به شیوه ی آمده دادخواهی گردید در ضمن روگرفت نقشه تنظیمی از سوی کارشناس بنیاد رسید وجه پرداختی نامه ی آقای ق.س. که بر فروش بدون مزایده به متصرفین قبل از 1370 دلالت دارد نامه ی نماینده وقت مجلس به آقای ق.س. نامه اداره دارایی به دفترخانه.. . بومهن بلامانع بودن تنظیم سند پیوست پرونده گردید. (برگ 1 2 15 16 و 17) پاسخ خوانده این است که پیش ازاین خواهان همین زمین را تقاضا که پذیرفته نشده و برابر دادنامه ی 950 -8/12/85 حکم به
خلع ید وی صادر گردید که اجرا شد و نامبرده شرایط دریافت زمین را ندارد وانگهی هرگونه معامله باید با اراده واقعی دو طرف بدون اجبار و اکراه باشد و هیچ گونه عقد یا قراردادی وجود ندارد تا الزام به واگذاری صورت گیرد. پاسخ خواهان این است که زمین موضوع
حکم خلع ید 26940 متر و در فاصله یک کیلومتری با زمین موضوع پرونده می باشد که آن هم در راستای راهنمایی های مسیولین بنیاد ع. بر تصرف و تقاضای خرید انجام که وقتی مورد موافقت قرار نگرفت بدون هیچ مقاومتی تحویل آن ها گردید اما زمین موضوع پرونده مورد احیاء و غرص درخت و احداث دیوار و اطاقک قرار گرفت واقدمات اداری برای دریافت سند انجام پذیرفت النهایه در همین هنگام همسرش به بیماری سرطان دچار شده که حدود 12 سال به طول انجامید و مرحوم شدند و فرصت نشد امور اداری پیگیری شود اکنون در پی سر و سامان دادن به زندگی شده و به دنبال امور اداری این زمین افتاده و معلم بازنشسته می باشد نه اهل خریدوفروش زمین است و نه واسطه آن. دادگاه با نگریستن به آنچه آمد خواسته خواهان را در خور پذیرش می داند چرا که خواهان به رسم اقدامات خوانده و اذن وی اقدام به تصرف و اقدامات عمرانی نموده و عمل خوانده به نوبه خود قراردادی در راستای ماده 1
قانون مدنی و یا عقد جعاله می باشد که هرکس زمین خوانده را تصرف و احیاء نماید به قیمت عادله به وی فروخته خواهد شد چرا که در نوشته های متعدد ازجمله نامه ی شماره 10733/2/5/94-16/2/85 مدیرعامل اموال و املاک بنیاد مستضعفان آمده «... آن دسته از اشخاص که اراضی بنیاد را قبل از سال 1370 در اختیار داشته و در آن اعیانی احداث کرده باشند برابر آیین نامه خارج از مزایده قابل واگذاری می باشد.»;(برگ 15) ازاین رو دادگاه برگرفته از ماده 10 و 561
قانون مدنی حکم به الزام خوانده بر واگذاری 1850 متر زمین که نقشه ی آن پیوست دادخواست می باشد. با دریافت قیمت عادله روز صادر و اعلام می نماید. این رای در بازه بیست روزه از ابلاغ تجدیدنظر پذیر در دادگاه های گرامی تجدیدنظر استان تهران است.
دادرس دادگاه عمومی حقوقی رودهن ـ نبوی