در بزه زنای غیرغنف درخواست شاکی مبنی بر مطالبه ارش البکاره قابل پذیرش نیست.

در تاریخ 1390/10/08 آقای الف.ر. به وکالت از خانم ز.ح. به دادسرای عمومی و انقلاب.. اعلام نموده که آقای ح.الف. با وعده ازدواج موکل وی را به منزل برده و از او به زور و عنف ازاله بکارت نموده سپس دو خانم ز. را به مطب مامایی به­نام خانم ل.ع. برده و پرده بکارت او را ترمیم کرده اند لذا از همه افراد مذکور اعلام شکایت کرده است(صفحه 3). در شعبه پنجم بازپرسی خانم ز.ح. مطالب مذکور را تکرار نموده النهایه توضیح داده است که پس از ازاله بکارت و خلف وعده متهم در ازدواج او را به مطبی برده اند و به وسیله خانم ها ع.ز. و ل.ع. پرده بکارت وی را ترمیم کرده اند(صفحات 34 الی 36). وکیل او نیز در اعلام شکایت مطالبی بیان کرده است. خانم ل.ع. در بازپرسی ضمن تکذیب اظهارات شاکی توضیح داده که وی صرفا جهت معاینه و معالجه به او مراجعه کرده است(صفحات 39 الی 42). خانم ع.ز. نیز اظهارات شاکیه را انکار نموده و توضیح داده صرفا با خانم ل.ع. دوستی دارد و گاهی به ملاقات وی می رود (صفحات 45 الی 48). لذا در ادامه تحقیقات به نام­بردگان دخالت در امر پزشکی با ترمیم پرده بکارت خانم ز.ح. تفهیم اتهام گردیده است. در صورت جلسه مواجهه ح. نیز شاکیه اظهار داشته چند بار جهت ترمیم به مطب مامایی خانم ل.ع. مراجعه کرده و در آخرین بار مامورین افراد مذکور را دستگیر نموده اند هر دو نفر عمل ترمیم را به کمک یکدیگر انجام می داده اند خانم ک.الف. مامور پلیس امنیت اخلاقی نیز که به عنوان زن دایی ز. خود را در مطب معرفی و حضور داشته است مشاهدات خود را از مسایل مربوط به مطب و حضور یک دختر دیگر جهت ترمیم توضیح داده(صفحات 50 الی 54). در جلسه مورخ 1390/10/20 بازپرسی خانم ع.ز. اقرار به انجام ترمیم به وسیله خود و خانم ع. بر روی شاکیه نموده است(صفحه 55). ح.الف. فرزند ق. هم به عنوان متهم احضار و نزد بازپرس نهایتا فقط به ارتباط تلفنی با شاکیه اقرار نموده است( صفحات 74 الی 76). خانم س.ق. منشی خانم ل.ع. نیز اظهار داشته من در مطب خانم ل.ع. کار می کنم نمی دانم در داخل چکار می کنند ارباب رجوع زیادی مراجعه می نماید ولی خانم ز.ح. چند بار به مطب مراجعه کردند و خانم ها ل.ع. و ع.ز. در پشت پرده روی او اعمالی انجام می دادند من نیز چندین بار دستکش و غیره به آن ها دادم( صفحه 117). دو تن از کارشناسان امور درمان دانشگاه علوم پزشکی استان نیز با حضور در بازپرسی مداخله خانم ل.ع. را با توجه به ابزار پزشکی مکشوفه در امر پزشکی تایید نموده اند ( صفحه 136 ). گواهی پزشکی خانم ز.ح. هم حکایت از این دارد که پرده بکارت وی از نوع حلقوی- قابل اتساع - بدون پارگی است در حال حاضر آثار ترمیم رویت نگردیده ولی حسب نظر پزشک معاینه در بیمارستان.. . به تاریخ 1390/10/15 نخ بخیه در ناحیه مهبل رویت شده بود (صفحه 241). در این فاصله س.پ. خود را به وکالت از خانم ع. و آقای و.ح. خود را به وکالت از آقای ح.الف. معرفی نموده اند. در گواهی بعدی پزشکی قانونی با تشکیل کمیسیون پزشکی پرده بکارت شاکیه را در یک منطقه دارای ساییدگی توام با نسج التیامی ساعت هفت اعلام و توضیح داده شده که پرده بکارت قابل ترمیم می باشد در مورد وی شواهدی مبنی بر انجام اقدامات ترمیمی بر روی پرده بکارت رویت نگردیده ضمنا عمل ترمیم پرده بکارت در شرایط معمول جزء اعمال پزشکی و یا مامایی محسوب نمی گردد مگر در موارد خاص و صرفا با صدور مجوز قانونی که در این شرایط انجام آن بلامانع می باشد(صفحه 282). بالاخره به موجب قرار بازپرس در خصوص اتهام آقای ح.الف. و خانم ز.ح. مبنی برداشتن رابطه نامشروع با یکدیگر و اتهام خانم ها ل.ع. و ع.ز. دایر بر شرکت در دخالت در امر پزشکی با ترمیم پرده بکارت ز.ح. قرار مجرمیت آنان صادر و در خصوص اتهام خانم ها ع. و ز. مبنی بر خلاصی مجرم از محاکمه به لحاظ فقد دلیل قرار منع تعقیب صادر گردیده و در خصوص شکایت خانم ز.ح. علیه آقای ح.الف. مبنی بر تجاوز به عنف به صلاحیت دادگاه کیفری استان اظهارنظر گردیده است که با موافقت دادیار اظهارنظر کیفرخواست تنظیم و پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری استان ارجاع شده است. در جلسه مورخ 1391/10/20 شاکیه و وکیل وی حاضر و آقای ح.الف. مجددا اتهام زنای به عنف را تکذیب نموده و وکیل وی مدافعاتی کرده است. وکیل خانم ل.ع. هم رسیدگی به اتهام موکل خود را در صلاحیت دادگاه انقلاب اسلامی اعلام نموده است. لذا دادگاه نیز در این قسمت قرار عدم صلاحیت به اعتبار دادگاه انقلاب اسلامی.. . صادر(صفحه 334) و با استعلام مجدد پزشکی قانونی شاکیه را مدخوله اعلام کرده است(صفحه338). در نتیجه وکیل شاکیه ارش البکاره را نیز مطالبه نموده است بالاخره دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به شرح دادنامه 9209974126200011- 1392/01/22 در خصوص اتهام آقای ح.الف. دایر بر ارتکاب زنای به عنف نسبت به خانم ز.ح. حکم بر برایت وی صادر لیکن با احراز زنای غیر محصن مشارالیه را به تحمل یک صد ضربه تازیانه محکوم و مطالبه ارش البکاره را نیز منتفی اعلام نموده و با توجه به اعلام عنف از ناحیه خانم ز.ح. حکم بر برایت وی از اتهام زنا نیز صادر و اعلام گردیده است. با ابلاغ رای وکلا طرفین نسبت به رای صادره اعتراض نموده اند.

به موجب دادنامه 9209974126200011-1392/01/22 شعبه دوم دادگاه کیفری استان آقای ح.الف.. از اتهام زنای به عنف نسبت به خانم ح. تبریه لیکن به اتهام زنای غیر محصن نسبت به مشارالیها به تحمل یک صد ضربه تازیانه محکوم گردیده که با ابلاغ رای وکلا طرفین نسبت به رای صادره اعتراض نموده اند. با بررسی محتویات پرونده دادنامه معترض عنه بر اساس تحقیقات و رسیدگی های انجام شده و در حدود موازین شرعی و قانونی و با حصول علم برای قضات محترم دادگاه صادر گردیده است مضافا پرداخت ارش البکاره صرفا در زنای به عنف در قانون پیش بینی گردیده است لذا نتیجتا با رد اعتراضات طرفین و مستندا به بند الف ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری رای معترض عنه تایید و ابرام می گردد.
شعبه 30 دیوان عالی کشور - رییس و عضو معاون
محمد علی کریم پور - عبدالغفور دری