تقاضای دادستان مجری حکم مبنی بر اعاده دادرسی باید به تایید دادستان کل برسد و در غیر این صورت قابلیت طرح در دیوان عالی کشور را نخواهد داشت.

ع.ص.. و س.م.. که در حین وقوع جرم 16 سال سن داشته اند به بزه آدم ربایی موضوع شکایت الف.الف. به موجب دادنامه شماره مذکور که در مقام تجدیدنظر از دادنامه شماره 100895 مورخ 1390/07/14 شعبه اول دادگاه عمومی جزایی.. و با تخفیف مجازات سه سال حبس تعزیری موضوع حکم تجدیدنظر خواسته به یک سال محکومیت حاصل کرده اند. دادستان عمومی و انقلاب.. . با اعلام اینکه محکوم علیهما ع.ص. و س.م. در زمان ارتکاب جرم زیر 18 سال سن داشته اند و طبق قانون مجازات جدید مجازات آن ها تخفیف پیداکرده مستندا به ماده 10 و ماده 19 و فصل 10 مجازات ها و اقدامات تامینی و تربیتی اطفال و نوجوانان ازجمله بند ب ماده 89 و تبصره 2 آن و مواد 90 و 93 و 94 قانون مجازات اسلامی پرونده را به دادگاه صادرکننده حکم ارسال نموده است دادگاه مرقوم با توجه به اینکه در قانون لاحق هیچ گونه تغییری از جهت مجازات آدم ربایی حاصل نگردیده اقدامی را میسور ندانسته است. متعاقبا آقای م.ق. لایحه ای خطاب به دادستان عمومی و انقلاب با توجه به گذشت شاکی(به همین لحاظ مجازات محکوم علیهما تخفیف یافته است) تقاضای معافیت آن ها را کرده است. جانشین دادستان.. . در پی نوشت نامه دادیار اجرای احکام اعلام کرده است با توجه به گذشت شاکی و اینکه طی سند رسمی اعلام کرده اساسا آدم ربایی نشده و ظاهرا یک شوخی بوده و از طرفی قانون جدید تحقیقاتی را نسبت به قانون سابق قایل شده به استناد بند 5 و بند 7 ماده 272 و بند 3 ماده 273 و ماده 274 قانون آیین دادرسی دستور داده اند پرونده با تقاضای اعاده دادرسی به دیوان عالی کشور ارسال شود. پرونده با همین پی نوشت به دفتر دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است.

درست است که اختیارات دادستان طبق قانون اصلاحی تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب 1381 مجددا احیاء شده و بر اساس بند 3 اصلاحی 1358 ماده 23 قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری مصوب 1356 دادستان مجری حکم حق تقاضای اعاده دادرسی دارد ولیکن طبق همان بند تقاضای وی باید به تایید دادستان کل برسد لذا صرف نظر از کیفیت تقاضای دادستان مجری حکم و ماهیت تقاضای مشارالیه موضوع قابلیت طرح در دیوان عالی کشور را ندارد.
شعبه 32 دیوان عالی کشور - رییس و عضو معاون
رضا فرج اللهی - علی علیا