رای قضایی شماره 9309970270300449

رای قضایی شماره 9309970270300449

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970270300449


شماره دادنامه قطعی:
9309970270300449

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/04/23

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
نگهداری اوراق بهادار مجعول

پیام رای:
صرف نگه داری تراول چک مجعول مجرمانه نیست.

رای دادگاه بدوی
در خصوص اتهام آقایان 1-م.ع. دایر بر الف- شرکت در ضرب و جرح عمدی منجر به شکستگی ب- تخریب ج- توهین د- جعل چک پول پانصد هزار ریالی به تعداد 25 فقره 2- م.ح. دایر بر الف- شرکت در ضرب و جرح عمدی منجر به شکستگی ب- تخریب ج- توهین 3- م.ن. دایر بر الف- شرکت در ایراد ضرب و جرح عمدی منجر به شکستگی ب- تخریب ج- توهین؛ توجها به جامع اوراق و محتویات پرونده و شکایت شاکی آقای م.ش. گواهی پزشکی قانونی تحقیقات معموله دادسرا کشف چک های مجعول از متهم ردیف اول اظهارات مطلع و دفاعیات بلاوجه متهمین ردیف اول و دوم و این که متهم ردیف سوم علی رغم ابلاغ اخطاریه در دادگاه حاضر نگردیده و دفاعی معمول نداشته است و سایر قراین و امارات منعکس در پرونده دادگاه با پذیرش کیفرخواست صادره از دادسرا و احراز مجرمیت با استناد به مواد 614 و 523 و 526 قانون مجازات اسلامی 1375و با استناد به مواد 1 و 14 و 17 و 18 و 19 و 448 و 449 و 488 و 541 و 569 و 633 قانون مجازات اسلامی 1392متهمین موصوف را مشترکا از بابت 1- شکستگی استخوان فک تحتانی به پرداخت هشت صدم دیه کامل مرد مسلمان و از بابت تورم زاویه فکی سمت چپ و تورم پیشانی و تورم بناگوش راست به پرداخت یک صدم دیه کامل مرد مسلمان به عنوان ارش در حق مصدوم م.ش. محکوم می نماید. نظر به این که صدمات وارده منجر به شکستگی عضوی از اعضای بدن مصدوم گردیده از لحاظ جنبه عمومی بزه هر یک از مصدومین را به تحمل پنج سال حبس تعزیری درجه پنج محکوم می نماید. و از بابت توهین هر یک از متهمین را به تحمل 74 ضربه شلاق تعزیری درجه شش و از بابت تخریب نظر به این که ادنی دلیلی که حکایت از تخریب خودرو کلا یا جزیا در پرونده امر مشهود نمی باشد؛ بنابراین متهمین موصوف را از اتهام تخریب خودروی با استناد اصل سی و هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تبریه می نماید. و اما در خصوص اتهام دیگر آقای م.ع. دایر بر جعل چک پول صرف نظر از این که نگه داری تراول چک جعلی بدون استفاده از آن جرم محسوب نمی شود. با عنایت به این که در نقش متهم در جعل چک پول تردید حادث گردیده و این که عنصر مادی بزه مزبور از ناحیه متهم م.ع. محقق نگردیده است که با حاکمیت اصل برایت به لحاظ تردید در تحقیق عنصر مادی بزه جعل چک پول با استناد اصل سی و هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران متهم موصوف را از اتهام جعل چک پول تبریه می نماید. و اما چک های مضبوط در پرونده به بانک مرکزی تحویل تا نسبت به معدومیت آن اقدام نمایند. رای صادره در خصوص متهمین ردیف اول و دوم حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد. و در خصوص متهم ردیف سوم غیابی ظرف ده روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در این دادگاه و پس از انقضاء مهلت واخواهی ظرف بیست روز قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 1150 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ کریمی
در خصوص درخواست واخواهی محکوم علیه م.ن. نسبت به دادنامه 9200838 موضوع کلاسه 920620 این دادگاه که متهم به اتهامات الف- شرکت در ایراد ضرب و جرح عمدی منجر به شکستگی ب- تخریب ج- توهین به تحمل حبس و 74 ضربه شلاق محکومیت یافته است؛ نظر به این که متهم واخواه در این مرحله از رسیدگی ایراد و اعتراض موثری که موجبات گسیختن دادنامه و رای واخواسته را ایجاب نماید به عمل نیاورده است. بنابراین دادگاه با استناد ماده 218 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری ضمن رد اعتراض متهم واخواه دادنامه و رای بدوی را تایید و ابرام می نماید. رای صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 1150 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ کریمی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی 1- آقای م.ح. با وکالت آقای م.م. 2- م.ن. نسبت به مفاد دادنامه شماره 00838 مورخ 06/08/92 صادره از شعبه 1150 دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن نامبردگان به اتهام ایراد ضرب و جرح عمدی و تخریب و توهین با شکایت آقای م.ش. به پرداخت دیه مقرر و 75 ضربه شلاق محکوم گردیده اند؛ دادگاه با بررسی اوراق و محتویات پرونده و مفاد لایحه تجدیدنظرخواهی نظر به این که ایراد و اعتراض موجهی که موجبات فسخ دادنامه معترض عنه را ایجاب نماید و اساس آن را مخدوش سازد و منطبق با شقوق مختلف ماده 240 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری باشد به عمل نیامده است و نسبت به مبانی استدلال و نحوه استنباط دادگاه محترم بدوی خدشه و ایرادی وارد به نظر نمی رسد و از حیث رعایت تشریفات دادرسی نیز دادنامه مذکور اشکال موثری ندارد لکن به لحاظ وضع خاص تجدیدنظرخواهان و فقد سابقه کیفری وی استحقاق تخفیف در مجازات را دارد. بنابراین با اجازه حاصل از تبصره 2 ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب با تبدیل و تخفیف مجازات 75 ضربه شلاق مقرر در دادنامه معترض عنه به پرداخت مبلغ دو میلیون ریال جزای نقدی هر کدام در حق دولت ضمن رد درخواست تجدیدنظرخواهی مستندا به بند الف از ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری دادنامه تجدیدنظرخواسته را با تخفیف و تبدیل به عمل آمده در محدوده تجدیدنظرخواهی تایید و استوار می نماید. رای صادره قطعی است.
رییس شعبه 58 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
موسوی پور ـ نجفی رسا

قاضی:
کریمی , سیدمحمد موسوی پور , نجفی رسا

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 614 ـ قطع و از بین بردن تمام زبان کودکی که زمان سخن گفتن او فرا نرسیده موجب دیه کامل است لکن اگر بعدا معلوم شود که لال بوده است مازاد بر یک سوم دیه مسترد می شود.

مشاهده ماده 614 قانون مجازات اسلامی

ماده 523 ـ هرگاه شخصی با اذن کسی که حق اذن دارد وارد منزل یا محلی که در تصرف اوست گردد و از ناحیه حیوان یا شیئی که در آن مکان است صدمه و خسارت ببیند اذن دهنده ضامن است خواه آن شیء یا حیوان قبل از اذن در آن محل بوده یا بعدا در آن قرار گرفته باشد و خواه اذن دهنده نسبت به آسیب رسانی آن علم داشته باشد خواه نداشته باشد. تبصره ـ در مواردی که آسیب مستند به مصدوم باشد مانند آنکه وارد شونده بداند حیوان مزبور خطرناک است و اذن دهنده از آن آگاه نیست و یا قادر به رفع خطر نمی باشد ضمان منتفی است.

مشاهده ماده 523 قانون مجازات اسلامی

ماده 526 ـ هرگاه دو یا چند عامل برخی به مباشرت و بعضی به تسبیب در وقوع جنایتی تاثیر داشته باشند عاملی که جنایت مستند به اوست ضامن است و چنانچه جنایت مستند به تمام عوامل باشد به طور مساوی ضامن می باشند مگر تاثیر رفتار مرتکبان متفاوت باشد که در این صورت هریک به میزان تاثیر رفتارشان مسوول هستند. در صورتی که مباشر در جنایت بی اختیار جاهل صغیر غیرممیز یا مجنون و مانند آنها باشد فقط سبب ضامن است.

مشاهده ماده 526 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 – (طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در رابطه با امور کیفری نسخ شده است) رسیدگی دادگاه تجدیدنظر استان به درخواست تجدیدنظر از احکام قابل تجدیدنظر دادگاههای عمومی جزائی و انقلاب وفق مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 28/6/1378 کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با حضور دادستان یا یکی از دادیاران یا معاونان وی به عمل می آید و در مورد آراء حقوقی وفق قانون آئین دادرسی مربوط خواهد بود. تبصره 1 – اگر در دادگاه تجدیدنظر متهم بی گناه شناخته شود حکم بدوی فسخ و متهم تبرئه می گردد هر چند که درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و در این صورت اگر متهم در زندان باشد فورا آزاد می شود. تبصره 2 – هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تایید حکم بدوی مستدلا می تواند مجازات او را تخفیف دهد هرچند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد. تبصره 3 – در امور کیفری موضوع مجازاتهای تعزیری یا بازدارنده مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند مگر اینکه دادستان یا شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد. تبصره 4 – اگر حکم تجدیدنظر خواسته از نظر محاسبه محکوم به یا خسارات یا تعیین مشخصات طرفهای دعوا یا تعیین نوع و میزان مجازات و تطبیق عمل با قانون متضمن اشتباهی باشد که به اساس حکم لطمه ای وارد نسازد مرجع تجدیدنظر با اصلاح حکم آن را تایید می نماید و تذکر لازم را به دادگاه بدوی خواهد داد.

مشاهده ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM