رای قضایی شماره 9309970908800087

رای قضایی شماره 9309970908800087

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970908800087


شماره دادنامه قطعی:
9309970908800087

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/03/26

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
رضایت بزه دیده

پیام رای:
صرف رضایت بزه دیده در سوار شدن به اتومبیل مانع از تحقق جرم آدم ربایی می شود.

رای خلاصه جریان پرونده
حسب محتویات پرونده و کیفرخواست مورخه 17/4/92 صادره از دادسرای عمومی و انقلاب ی آقایان 1- م.م. فرزند م. متولد 1372 2- م.ز. فرزند ح. متولد 1373 3- س.ح. فرزند الف. متولد 1373 به اتهام رابطه نامشروع و مشارکت و مشارکت در آدم ربایی همراه با تهدید چاقو و 4- خانم م.د. فرزند ح. 13 ساله به اتهام برقراری رابطه نامشروع تحت تعقیب کیفری قرار گرفته اند (ص 53). خانم م.د. به عنوان شاکیه اظهار داشته: سه نفر که مرا در آزادشهر ربودند و تهدید به قتل با چاقو کردند وقتی من سوار ماشین شدم. الف. دهان مرا گرفت و با چاقو تهدید می کرد در مسیر م. از صندوق عقب ماشین بیرون آمد سوار ماشین شد همین که سوار ماشین شد من را با چاقو تهدید کرد که اگر چیزی نگفتی کاری به کارت نداریم بالاخره به بوستان رسیدیم. م. تمام لباس های من را درآورد و اولین نفر به من تجاوز کرد و بعد الف.س. هم از راه رسید به من تجاوز کرد از عقب.. . (ص 2). م.ز. در دایره آگاهی اظهار داشته: اینجانب حوالی ساعت 16 با م. تماس گرفتم نحوه آشنایی من با وی این گونه بود که وی قصد داشت با م. دوست شود وقتی م. را دیده بود قبول نکرده بود به همین خاطر م. شماره وی را به من داد و من با وی دوست شدم م. به من گفت باید به وی تجاوز کنیم که من با خودرو پژو جلو کلانتری 15 وعده گذاشتم و وی را سوار کردم و خود م. سوار شد و س.ح. راننده خودرو بود و من سمت شاگرد و م. صندوق عقب خودرو بود وی را به سمت کمربندی بردیم و در ابتدای کمربندی م. به سمت جلو ماشین آمد و کنار م. نشست و چاقوی ضامن دار را از جیبش درآورد و به سمت م. نشان داد و گفت اگر تکان بخوری تو را می کشم و من دیوانه هستم و وی را به سمت ؟ بردیم من و م. و م. از خودرو پیاده شدیم و به سمت یک تل خاک رفتیم و س. رفت که ماشین برادرش را ببرد و با موتور بیاید م. و م. به پشت خاک رفتند و م. بیرون آمد و من رفتم و م. دوباره م. رفت که م. را.. . در حال.. . م. بود که س. از راه رسید و م. از جلو وی را.. . و.. . رفت و او را اذیت کرد زمانی که.. . او را.. . به وی گفت که مرا بیچاره کردید و بدبخت شدم.. . (ص 9 و 10). س.ح. اظهار داشته: م. چاقوی ضامن دار داشت زمانی که م. سوار خودرو شد الف. از جلو ماشین م. را گرفت و زیر صندلی عقب کرد و به وی گفت صدا نکن تا کاری نکنم و بعد م. در کمربندی به جلو آمد و کنار م. نشست و گفت بیا با من و دوستانم حال کنیم و بعد به بیابان رفتیم و من آن ها را پیاده کردم و خودرو برادرم را به جلو منزل بردم و با موتور برگشتم.. . (ص 8). م.م. اظهار داشته: اظهارات پسرخاله ام به هویت الف. را قبول دارم تا زمان سوار شدن به جلو خودرو و سپس من چاقو را از داخل جیبم بیرون آوردم و الف. چاقو را از من گرفت و زیر گلوی وی گذاشت و وی را به سمت بیابان بردیم. آقای م.م. در بازپرسی اظهار داشته: تجاوز را قبول دارم ولی چاقوکشی را قبول ندارم.. . (ص 23). م.ز. اظهار داشته:.. . بعد از م. من رفتم داخل کردم و م. هم داخل کرده.. . اگر ما این دختر را دزدیده ایم چطور دوباره همراه م. شده است (ص 36 و 37). س.ح. اظهار داشته:.. . بعد برگشتم پیش آن ها رفتم و این دو نفر دختره را لخت کرده بودند و بعد الف. گفت تو از عقب.. . من شهوتم کنده شده و با او کاری نکردم.. . (ص 39). آقای م.م. در جلسه دادرسی اظهار داشته: چاقویی در کار نبوده و این حرف ها را تحت فشار بیان کردم ولی رابطه نامشروع را قبول دارم.. . آن روز اول من رفتم و بعد م. رفت و من نمی دانم او چه کاری کرد و بعد که س. ماشین را برد و برگشت او هم رفت این کار را کرد.. . م.ز. اظهار داشته:.. . چاقویی در کار نبوده است.. . من نیز از جلو این کار را کردم ولی به صورت دخولی نبوده است و رابطه نامشروع را قبول دارم ولی زنای به عنف نبوده است.. . س.ح. اظهار داشته: واقعیت این است که من اصلا نبودم و ماشین هم متعلق به من نبوده.. .
شعبه اول دادگاه کیفری استان ی پس از رسیدگی طی دادنامه شماره 00125/92-28/7/92 با اتفاق آراء به شرح آتی انشاء حکم نموده است:
رای دادگاه
در خصوص اتهام متهمین 1- م.م. فرزند م. 2- م.ز. فرزند ح. 3- س.ح. فرزند الف. و ردیف های 1 و 3 با وکالت آقای الف.م. و ردیف 2 با وکالت تسخیری آقای الف.ک. هر سه نفر دایر بر ارتکاب بزه زنا به عنف و اکراه با شاکیه خانم م.د. فرزند ح.؛ با بررسی اوراق و محتویات پرونده نظر به انکار متهمین در این دادگاه و این که اثبات بزه مذکور ادله خاص شرعی و قانونی خود را می طلبد که در مانحن فیه موجود نمی باشد و از گواهی پزشکی قانونی به شرح مضبوط در پرونده نیز ارتکاب بزه یاد شده احراز نمی گردد و نیز از مجموع اوراق و محتویات پرونده علم متعارف بر ارتکاب بزه انتسابی به نامبردگان احراز نمی گردد لذا با عنایت به مراتب به لحاظ حاکمیت اصل برایت و مستندا به ماده 121قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 در باب قاعده درا و بند الف ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و اصل 37 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران رای بر برایت نامبردگان از بزه انتسابی مذکور صادر و اعلام می نماید لیکن در خصوص اتهامات نامبردگان دایر بر مشارکت در آدم ربایی با وسیله نقلیه منجر به آسیب حیثیتی و روابط نامشروع و تهدید با چاقو موضوع کیفرخواست دادسرای عمومی و انقلاب ی با بررسی اوراق و محتویات پرونده نظر به اظهارات و اقاریر آنان در مرجع انتظامی و دادسرا و نیز نحوه اظهارات آنان در جلسه این دادگاه هر چند شاکیه با میل و رضایت خود در بدو امر به نزد آنان (متهمین ردیف 2 و 3) رفته و سوار بر اتومبیل آنان شده که در این قسمت نیز با توجه به هماهنگی های قبلی فی مابین متهمین که از طریق برقراری تماس تلفنی شاکیه را به محل کشانده و این که ردیف اول (آقای م.م.) که از قبل با شاکیه آشنا بوده و بنا بر اظهارات وی در زمان حضور شاکیه سوار شدن به اتومبیل با وی قهر بوده و به همین جهت در صندوق عقب اتومبیل مورد نظر مخفی تا شاکیه با دیدن وی از سوار شدن بر اتومبیل منصرف نگردد و پس از طی مسافتی متهم ردیف اول به راننده اتومبیل از طریق ارسال پیامک اعلام می نماید که دارم خفه می شوم و درخواست توقف اتومبیل جهت خارج شدن از اتومبیل را می نماید که متعاقب آن راننده اتومبیل توقف و نامبرده از صندوق عقب خارج و پس از سوار شدن بر اتومبیل متهم مذکور حسب الاقرار شاکیه را با چاقو تهدید نموده و سپس مسیر را ادامه می دهند و این که موضوعات مذکور مورد تایید دو نفر متهم دیگر نیز قرار گرفته و من حیث المجموع دلالت بر فریب شاکیه در بدو امر و نیز تهدید وی جهت بردن به محل مورد ادعای شاکیه به شرح مذکور در قسمتی دارد لذا نظر به مراتب و صرف نظر از انکار قسمت هایی از موضوعات مذکور در جلسه مورخ 26/7/1391 این دادگاه توسط متهمین و نیز دفاعیات غیرموجه وکیل ردیف های 1 و 3 در دفاع از موکلین مبنی بر اتهامات یاد شده لذا بزهکاری هر سه نفر متهم دایر بر آدم ربایی و رابطه نامشروع و نیز ردیف اول دایر بر تهدید با چاقو به نظر این دادگاه محرز وثابت تشخیص و مستندا به مواد 621 و 637 و 617 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1375 هر سه نفر متهم را بابت بزه آدم ربایی به لحاظ فقد سابقه کیفری نامبردگان و وضع خاص آنان (جوانی آنان) مستندا به بند 5 ماده 22 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1370 به لحاظ اخف بودن آن قانون به حال متهمین به تحمل هر یک پنج سال حبس و بابت ارتکاب بزه رابطه نامشروع به تحمل 99 ضربه شلاق تعزیری غیرعلن و به علاوه ردیف اول را بابت ارتکاب بزه تهدید با چاقو به تحمل چهار ماه حبس و 74 ضربه شلاق محکوم و ردیف های 2 و 3 از اتهام تهدید با چاقو با عنایت به مراتب مذکور و فقد ادله اثباتی در این خصوص مستندا به بند الف ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و اصل 37 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از بزه انتسابی تبریه می نماید و در خصوص اتهام خانم م.د. فرزند ح. دایر بر برقراری رابطه نامشروع با متهمین یاد شده نیز با توجه به اقرار نامبرده و سایر شواهد و قراین موجود در پرونده بزهکاریش محرز و ثابت تشخیص و مستندا به ماده 637 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1375 و مستندا به بند 5 ماده 22 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1375 به عنوان قانون حاکم بر زمان ارتکاب جرم که نسبت به قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 اخف و مساعد به حال متهم می باشد به لحاظ فقد سابقه کیفری وضع خاص نامبرده (سن وی) حکم بر محکومیت نامبرده به تحمل هشت میلیون ریال جزای نقدی بدل از مجازات شلاق صادر و اعلام می نماید ضمنا با عنایت به تعدد بزه های ارتکابی متهمین آقایان م.م. م.ز. و س.ح. و این که مقررات تعدد جرم در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 نسبت به قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1375به عنوان قانون حاکم بر زمان ارتکاب جرم در مقررات تعدد اخف و مساعد به حال متهمین می باشد لذا از مجازات های مقرر نامبردگان در حال حاضر صرفا مجازات پنج سال حبس بابت بزه آدم ربایی (به عنوان مجازات جرم اشد) قابل اجرا است و چنانچه مجازات مذکور به یکی از دلایل قانونی تقلیل یابد یا تبدیل به غیرقابل اجرا شود مجازات اشد بعدی اجرا می گردد. رای صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در دیوان محترم عالی کشور می باشد.
دادنامه صادره در مورخه 6/9/92 به آقای الف.م. به عنوان وکیل م.م. و س.ح. و نیز آقای الف.ک. به عنوان وکیل تسخیری م.ز. ابلاغ که نامبردگان به شرح لوایح تقدیمی به ترتیب به تاریخ های 23/9/92 و 27/9/92 درخواست تجدیدنظر نموده اند. وکیل آقایان م. و ح. در لایحه تقدیمی اجمالا عنوان نموده اند حتی برای دادگاه محرز گردیده که سوار شدن شاکیه با میل و رغبت خود بوده و پیاده شدن احدی از موکلین از صندوق عقب و سوار شدن داخل اتومبیل نیز تاثیری در عدم رغبت وی نداشته و هیچ دلیلی برعدم رغبت وی در پرونده وجود ندارد و نامبرده مایل و راغب به همراهی موکلین بوده.. . محل تردد اتومبیل محل پررفت و آمدی بوده و شاکیه امکان داشته که با ایجاد سر و صدا و هیاهو از اتومبیل پیاده شود و این کار را نکرده و موکلین همواره اعلام توبه نموده اند ولی دادگاه در این خصوص نفیا و اثباتا اظهارنظری ننموده.. . وکیل آقای م.ز. در لایحه تقدیمی اجمالا عنوان نموده با توجه به این که موکل و سایر متهمین با میل و رغبت همراهی نموده نافی عناصر متشکله جرم آدم ربایی می باشد و لازمه تحقق رابطه نامشروع موضوع ماده 637 قانون مجازات اسلامی وقوع رابطه بدنی و فیزیکی می باشد که بنابر محتویات پرونده مورد شبهه و تردید است.. . پس از ارسال پرونده به دیوان عالی کشور جهت رسیدگی به این شعبه (6) ارجاع شده است.
هییت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرایت گزارش آقای احمدی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای میرشریفی دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر: «ابرام»; در خصوص دادنامه شماره 00125/92-28/7/1392 تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رای شعبه دیوان عالی کشور
با توجه به محتویات پرونده به ویژه اظهارات توام با اقرار صریح متهمین به نامان 1- م.م. 2- م.ز. 3- س.ح. در مراحل مختلف به سوار کردن م.د. و بردن و رابطه نامشروع با او رسیدگی شعبه محترم اول دادگاه کیفری استان ی و احراز رابطه نامشروع مادون زنای نامبردگان با م.د. و حکم بر محکومیت هریک به تحمل 99 ضربه شلاق تعزیری هم چنین احراز اتهام تهدید با چاقو م.م. و حکم بر تحمل کیفر تعزیری (چهار ماه حبس و 74 ضربه شلاق) اشکال اساسی از جهت رعایت اصول و قواعد دادرسی ندارد و اعتراض آقای الف.م. وکیل م. و ح. و اعتراض آقای الف.ک. وکیل تسخیری ز. هم موثر در نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته نیست لذا با استناد به بند الف ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری رای معترض علیه در دو مورد مذکور ابرام می گردد لکن با توجه به اظهارات م.د. و م.ز. در مورد تماس تلفنی فی مابین و توافق حاصله و حضور م. در محل توافق و سوار شدن به خودرو متهمین به طیب خاطر و اختیار خود و حرکت در مسیر منتهی به محل انجام رابطه نامشروع و برخی قراین دیگر از جمله متهم شدن خود او (م.د.) و محکومیت او از جهت رابطه نامشروع با متهمین اتهام آدم ربایی نسبت به متهمین از دلایل اثباتی برخوردار نیست و ایجاب می کرده شعبه محترم با توجه به قراین مذکور در فوق دلایل احراز بزه مذکور را به صورت بین در متن رای منعکس می کرد نتیجتا اعتراض به محکومیت هرسه متهم به جرم آدم ربایی وارد است لذا با استناد به بند 2 قسمت ب ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری رای معترض علیه در این مورد نقض و رسیدگی به همان شعبه محترم ارجاع می شود.
رییس شعبه ششم دیوان عالی کشور ـ مستشار
عروجی ـ احمدی

قاضی:
رحمت الله عروجی , احمدی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 121 ـ در جرایم موجب حد به استثنای محاربه افساد فی الارض سرقت و قذف به صرف وجود شبهه یا تردید و بدون نیاز به تحصیل دلیل حسب مورد جرم یا شرط مذکور ثابت نمی شود.

مشاهده ماده 121 قانون مجازات اسلامی

ماده 621 ـ کندن دندان لق یا ترک خورده که منفعت آن باقی است موجب دیه همان دندان و در غیر این صورت موجب ارش است.

مشاهده ماده 621 قانون مجازات اسلامی

ماده 637 ـ قطع کردن و یا از بین بردن کف دستی که به هر علت دارای انگشت نمیباشد موجب ارش است. تبصره ـ در قطع کردن و یا از بین بردن کف دستی که کمتر از پنج انگشت دارد علاوه بر دیه آن انگشتان نسبتی از ارش کف دست نیز ثابت است بدین ترتیب که اگر مچ دست دارای یک انگشت باشد علاوه بر دیه یک انگشت چهار پنجم ارش کف دست و اگر دارای دو انگشت باشد علاوه بر دیه دو انگشت سه پنجم ارش کف دست و اگر دارای سه انگشت باشد علاوه بر دیه سه انگشت دو پنجم ارش کف دست و اگر دارای چهار انگشت باشد علاوه بر دیه چهار انگشت یک پنجم ارش کف دست نیز پرداخت می شود.

مشاهده ماده 637 قانون مجازات اسلامی

ماده 617 ـ دندان های اضافی به هر نام که باشد و به هر نحو که روییده باشد اگر در کندن آنها نقصی حاصل شود ارش ثابت می گردد و اگر هیچگونه نقصی حاصل نشود ارش نیز ندارد. تبصره 1 ـ هرگاه در کندن دندان زائد نقصی حاصل نشود لکن جراحتی به وجود آید برای جراحت مزبور ارش ثابت است. تبصره 2 ـ هرگاه در مورد اینکه دندان کنده شده اصلی است یا زائد تردید وجود داشته باشد و با رجوع به کارشناس زائد یا اصلی بودن آن مشخص نشود اقلال امرین از دیه دندان اصلی و ارش دندان زائد پرداخت می شود.

مشاهده ماده 617 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 ـ انحلال شخص حقوقی و مصادره اموال آن زمانی اعمال می شود که برای ارتکاب جرم به وجود آمده یا با انحراف از هدف مشروع نخستین فعالیت خود را منحصرا در جهت ارتکاب جرم تغییر داده باشد.

مشاهده ماده 22 قانون مجازات اسلامی

اصل 37 ـ اصل برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود مگر این که جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.

مشاهده ماده 37 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM