رای قضایی شماره 9309970222500240

رای قضایی شماره 9309970222500240

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970222500240


شماره دادنامه قطعی:
9309970222500240

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/02/31

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
تجدیدنظرخواهی از رای صادره در خصوص اعتراض ثالث اجرایی

پیام رای:
تصمیم دادگاه در پی اعتراض ثالث اجرایی جنبه اداری صرف دارد و نه قضایی بنابراین نیازی به صدور رای نیست و تصمیم دادگاه قابلیت تجدیدنظرخواهی ندارد.

رای دادگاه بدوی
در مورد اعتراض آقای ح.د. فرزند ح. به طرفیت آقایان ه.ه. و ح.ر. نسبت به توقیف اموال وی شامل حدود 360 گرم طلا که در پرونده اجرایی کلاسه 920023 این دادگاه و طی صورت جلسه مورخ 16/2/92 پرونده کلاسه ارجاعی 920079 دادگستری نوشهر و در اجرای نیابت قضایی توقیف شده اند بدین توضیح که معترض مدعی است که آقای ه. برای وی کار می کرده و با وی قرارداد داشته و طلاها در محل مغازه وی توقیف شده اند و متعلق به وی هستند و خواستار رفع توقیف آن ها شده و برای اثبات مالکیت خود مدارکی از قبیل تصویر مصدق پروانه کسب مغازه که بنام معترض صادرشده اند و نیز فاکتورهای خرید طلا را ارایه نموده است آقای ه. باوجود ابلاغ واقعی در جلسه دادرسی حضور نیافته دفاعی ننموده است آقای ر. و وکیلش آقای م.م. با حضور در جلسه دادرسی و عدم قبول اعتراض اموال توقیفی را متعلق به آقای ه. دانسته و با تلقی قرارداد همکاری به عنوان اجاره مغازه خواستار رد اعتراض شده اند مع الوصف دادگاه با توجه به مدارک مورد ارایه معترض خصوصا فاکتورهای طلاجات که بنام معترض صادرشده است اعتراض را وارد تشخیص و به استناد ماده 147 قانون اجرای احکام مدنی حکم به رفع توقیف از اموال توقیفی صادر می نماید رای صادره حضوری ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان تهران می باشد.
دادرس شعبه 15 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ جعفری افتخار

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی مطروحه از ناحیه آقای م.م. به وکالت از آقای ح.ر. به طرفیت تجدیدنظر خواندگان آقایان 1- ح.د. و 2- ه.ه. نسبت به دادنامه تجدیدنظر خواسته به شماره 00605 مورخ 27/7/92 شعبه 15 محترم دادگاه عمومی حقوقی تهران که بر صدور حکم به رفع توقیف از اموال توقیفی مشتمل بر ظاهرا حدود 360 گرم طلا در پرونده اجرایی کلاسه 920023 و طی صورت جلسه 16/2/92 پرونده اجرایی ارجاعی (نیابتی) به کلاسه 920079 دادگستری نوشهر و در اجرای نیابت قضایی تفویضی اشعار داشته مآلا وارد و موجه بوده و دادنامه در وضعیت اصداری قابلیت و استعداد تایید و استواری را نداشته و به علت مباینت با موازین و مقررات قانونی و محتویات و مستندات پرونده مستلزم نقض می باشد زیرا: اولا خواسته خواهان بدوی در دادخواست تقدیمی مورخ 1/3/92 صرفا اعتراض ثالث اجرایی نسبت به عملیات اجرایی در پرونده کلاسه 920023 مرجع یادشده و تقاضای رفع توقیف از اموال توقیفی که هیچ توضیحی نسبت به آن در دادخواست مرقوم ابراز نشده و موضوع مورد خواسته (رفع توقیف) را مشخص و معین نداشته و از این حیث و از ابتدای طرح و اقامه دعوی بدوی دعوی مرقوم در وضعیت نارسایی قرار داشته که قابلیت استماع را دارا نبوده و فاقد موقعیت قانونی بوده است. مضافا آنکه در جلسه رسیدگی 14/7/92 نیز خواهان (معترض ثالث) توضیح لازم پیرامون خواسته ابراز نداشته و بدون ابراز خواسته ای پیرامون رفع توقیف طلای توقیفی فوق الذکر صرفا به موضوع توقیف آن ها پرداخته و درهرحال خواسته ای معین و مشخص در آن خصوص را ابراز نداشته ثانیا مطابق رویه قاطع قضایی و دکترین موثر حقوقی تصمیم در مورد اعمال ماده 146 قانون اجرای احکام مدنی (راجع به رفع توقیف) جنبه اداری صرف داشت نه قضایی و لذا نیازی به صدور رای نمی باشد تا قابلیت پژوهشی (تجدیدنظر) را داشته باشد و درهرحال تصمیم دادگاه در مورد مراتب رفع توقیف از مال جنبه اداری داشته و فاقد جنبه قضایی می باشد و این مهم در نظریات اداره کل حقوقی و تدوین قوانین قوه قضاییه به شماره های 8888/7 مورخ 4/10/1380 10723 مورخ 2/11/79 و 1380/7 مورخ 30/2/76 عینا ملحوظ می باشد لهذا و از آنجا که خواهان بدوی و در دعوی مطروحه که از ابتدا با نارسایی و منقصت همراه بوده صرفا متقاضی رفع توقیف و نهایتا از کالای ادعای (طلای صدرالاشعار) بوده که خواسته وی منطبق با ماده 146 قانون اجرای احکام مدنی می باشد و مشارالیه هیچ خواسته ای پیرامون ماده 147 قانون مرقوم ابراز نداشته و صدور رای طی دادنامه تجدیدنظر خواسته و به استناد ماده 147 قانون مذکور و در قالب رفع توقیف از کالای اعلامی خارج از موضوع خواسته قرار داشته و فاقد موقعیت قانونی و غیر منطبق با خواسته بوده بناء علی هذا و با عنایت به مراتب معنونه مبینه مارالذکر دادگاه با قبول و پذیرش تجدیدنظرخواهی مطروحه و با اتخاذ وحدت از ملاک و منطوق ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی و رعایت ماده 356 ناظر به مواد 2 3 قانون پیش گفته ضمن نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته درنتیجه رسیدگی به موضوع خواسته و اتخاذ تصمیم قانونی مطابق مقررات قانونی موضوع ماده 146 قانون اجرای احکام مدنی و صرفا پیرامون خواسته و توسط مرجع محترم رسیدگی بدوی را مقرر داشته و بدان منظور پرونده امر عینا به آن مرجع اعاده می گردد. رای دادگاه قطعی است.
رییس شعبه 25 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
طاهری ـ موحدی

قاضی:
جعفری افتخار , طاهری , حمیدرضاموحدی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 147 ـ شکایت شخص ثالث در تمام مراحل بدون رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی و پرداخت هزینه دادرسی رسیدگی می شود. مفاد شکایت به طرفین ابلاغ می شود و دادگاه به دلائل شخص ثالث و طرفین دعوی به هر نحو و در هر محل که لازم بداند رسیدگی می کند و در صورتی که دلائل شکایت را قوی یافت قرار توقیف عملیات اجرایی را تا تعیین تکلیف نهایی شکایت صادر می نماید. در این صورت اگر مال مورد اعتراض منقول باشد دادگاه می تواند با اخذ تامین مقتضی دستور رفع توقیف و تحویل مال را به معترض بدهد. به شکایت شخص ثالث بعد از فروش اموال توقیف شده نیز به ترتیب فوق رسیدگی خواهد شد. تبصره ـ محکوم له می تواند مال دیگری را از اموال محکوم علیه به جای مال مورد اعتراض معرفی نماید. در این صورت آن مال توقیف و از مال مورد اعتراض رفع توقیف می شود و رسیدگی به شکایت شخص ثالث نیز موقوف می گردد.

مشاهده ماده 147 قانون اجرای احکام مدنی

ماده 146 ـ هر گاه نسبت به مال منقول یا غیرمنقول یا وجه نقد توقیف شده شخص ثالث اظهار حقی نماید اگر ادعای مزبور مستند به حکم قطعی یا سند رسمی باشد که تاریخ آن مقدم بر تاریخ توقیف است. توقیف رفع می شود در غیر این صورت عملیات اجرایی تعقیب می گردد و مدعی حق برای جلوگیری از عملیات اجرایی و اثبات ادعای خود می تواند به دادگاه شکایت کند.

مشاهده ماده 146 قانون اجرای احکام مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM