رای قضایی شماره 9209970220700892

رای قضایی شماره 9209970220700892

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970220700892


شماره دادنامه قطعی:
9209970220700892

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/10/23

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
دعوای تخلیه عین مستاجره به دلیل سکونت در محل تجاری

پیام رای:
سکونت در عین مستاجره ای که به منظور استفاده تجاری شغل خاصی به اجاره داده شده تغییر شغل محسوب نمی گردد زیرا سکونت حرفه نبوده که موجب تحقق تغییر شغل شود.

رای دادگاه بدوی
در مورد دادخواست خانم ه.م. با وکالت آقای م.غ. به طرفیت خانم ب.ف. به خواسته فسخ اجاره نامه محضری به شماره 771430-1/12/1350 به علت تغییر کاربری و تخلیه آپارتمان به شرح دادخواست با این تعلیل و توضیح که مطابق اجاره نامه رسمی به شماره 771430-1/121350 مورد اجاره به خوانده اجاره داده شده جهت شغل آرایشگاهی و زیبایی بانوان ولی خوانده از آن به منظور مسکونی استفاده می نماید و مطابق ماده 9 قرارداد اجاری تخلف از شروط اجاره موجب فسخ لحاظ گردیده با این اضافه که هیچ گونه وجهی بابت سر قفل از سوی خوانده به خواهان پرداخت نگردیده و به موجب تامین دلیل استنادی و درمجموع باملاحظه آنچه که در لایحه تقدیمی وکیل خواهان مضبوط به شماره 621 ـ 92-26/3/92 تبیین گردیده و مورد استناد واقع شده و با وصفی که مدافعات وکلای خوانده اولا با احراز سمت وکیل خواهان باملاحظه اصل وکالت نامه استنادی و ثانیا با توجه به اینکه تامین دلیل های سابق الاجرا جهت احراز حدوث حق برای خواهان از قابلیت استناد قوی تری برخوردار است تا تامین دلیلی متاخر که به سهولت در راستای تغییر وضعیت و دفع ضرر محتمل قابل انجام است می باشد و ثانیا با توجه به ادعاء وکلاء محترم خوانده که مدعی خرید ملک توسط موکله اشان شده اند که بر این اساس دادگاه مبادرت به صدور قرار توقیف دادرسی نموده که مطابق آراء بدوی و تجدیدنظر دعای مالکیت خوانده بر ملک موصوف و خرید آن مردود اعلام گردیده ولی نفس ادعای خرید ملک بالطبع جایگاه استیجاری خوانده را وفق اقرار ضمنی در حیطه نفی قرار می دهد چه اینکه مالکیت بر اعیان و عرصه و منافع قاب جمع با جایگاه استیجاری مالک نمی باشد و با تاکید بر این نکته که اصولا مطابق فتوای فقهاء و ازجمله امام قدس سره مستاجر به صرف اجاره بدون پرداخت سرقفلی ازنظر شرعی نمی تواند تخلیه ملک را منوط به مطالبه و دریافت مبلغی بنماید و بالطبع با انقضاء مدت اجاره درخواست مالک تخلیه مورد اجاره از ضروریات فقه الاجاره و قانون مدنی خواهد بود با این امید که انشاء با هیچ محل و هیچ استناد به سند غیرموجهی مالی بنا حق مورد تصرف واقع نشده و جابجا نگردد که مسلما چنانچه در عصر... . با توجهاتی انجام گیرد ولی در عصر قیامت و عقبی مواخذه سختی را به دنبال خواهد داشت که در این صورت است که ندامت سخت ولی بلا فایده خواهد بود با این توضیحات ارشادی و عدم موثر تلقی نمودن مدافعات وکلاء خوانده و بر اساس مقررات موضوعه خواسته خواهان موجه تشخیص مستندا به بند 6 و 7 از ماده 14 از قانون روابط موجر و مستاجر و نیز به ضرورت فقه الاجاره حکم به فسخ قرارداد اجاره و تخلیه مورد اجاره صادر و اعلام می دارد رای صادره حضوری محسوب پس از ابلاغ تا بیست روز قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر می باشد.
رییس شعبه 41 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ سید موسوی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ع.ن. و ع.چ. به وکالت از خانم ب.ف. به طرفیت تجدیدنظر خوانده خانم ه.م. با وکالت آقای م.غ. نسبت به دادنامه شماره 316 مورخه 26/4/92 شعبه 41 دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن حکم به فسخ قرارداد اجاره و تخلیه یک واحد آپارتمان (مورد اجاره نامچه رسمی شماره 77143 مورخه 1/12/50 دفتر اسناد رسمی شماره... تهران) به لحاظ تغییر کاربری عین مستاجره صادر گردیده دادگاه قطع نظر از اینکه ایراد اعتبار امر مختومه داشتن دعوی مطرح شده از ناحیه وکلا تجدیدنظرخواه به استناد دادنامه شماره 57 و 56 مورخه 3/2/86 شعبه 90 دادگاه عمومی حقوقی تهران ایرادی مردود می باشد زیرا در تحقق امر قضاوت شده علاوه بر وحدت اصحاب دعوی و موضوع دعوی وحدت سبب نیز ضروری می باشد و در مانحن فیه وحدت سبب بین دعوی حاضر و سابق وجود نداشته زیرا در دعوی موضوع دادنامه استناد تخلیه به لحاظ انقضا مدت اجاره و احتیاج شخصی به عین مستاجره سبب دعوی بوده لیکن دعوی حاضر تخلیه به سبب تغییر کاربری ملک می باشد لیکن دادنامه تجدیدنظر خواسته در ماهیت درخور نقض می باشد زیرا اولا با تصویب قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1362 و تصریح صورت گرفته در ماده یک آن در مورد حاکمیت مقررات مذکور بر اجاره اماکن مسکونی که قبلا اجاره داده شده یا بشود آن قسمت از مقرراتی که در قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 در خصوص اماکن مسکونی بوده منسوخ می باشد و بند 6 ماده 14 قانون روابط موجر و مستاجر مربوط به اماکن مسکونی می باشد و نه تجاری و در مانحن فیه در اجاره نامچه رسمی شماره 77143 مورخه 1/12/50 تصریح به اجاره دادن محل برای شغل آرایشگری شده و استناد دادگاه محترم نخستین به بند 6 ماده 14 خروج موضوعی و استناد به ماده قانون منسوخ می باشد ثانیا سکونت در عین مستاجره که به منظور استفاده تجاری شغل خاصی به اجاره داده شده تغییر شغل موضوع بند 7 ماده 14 مورد استناد در دادنامه تجدیدنظر خواسته محسوب نمی گردد زیرا سکونت حرفه نبوده و سکونت مستاجر در عین مستاجره از موجبات سقوط حقوق سابق و ثابت وی نمی باشد لهذا دادنامه تجدیدنظر خواسته درخور نقض می باشد مستندا به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته حکم به بطلان دعوی نخستین تجدیدنظر خوانده خانم ه.م. را صادر و اعلام می دارد. رای صادره قطعی می باشد.
رییس شعبه 7 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
کوهکن ـ غفوری گوراب

قاضی:
سید موسوی , کوهکن , خیرالله غفوری گوراب

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM