مونث بودن از مصادیق وضع خاص متهم بوده و از موجبات تخفیف مجازات است.

حسب کیفرخواست دادسرای عمومی ناحیه چهار تهران آقای 1- ح.الف. فرزند ج. متهم است به ایراد فحاشی و افتراء 2- خانم ف.ص. فرزند ح. متهم است به ایراد افتراء و فحاشی 3- الف.ح. فرزند ع. متهم است به ایراد ضرب و جرح عمدی و فحاشی نسبت به خانم الف.ج. 4- م.ح. فرزند ع. متهم است به ایراد ضرب و جرح عمدی و فحاشی نسبت به خانم الف.ج.؛ دادگاه با عنایت به شکایت شاکی خصوصی مودای شهادت شهود و نظریه پزشکی قانونی و دفاعیات بلاوجه متهمان وقوع بزه فحاشی و ایراد ضرب و جرح عمدی را محرز و مسلم می داند لذا کلیه متهمان از جهت ارتکاب بزه فحاشی به تحمل سی ضربه شلاق تعزیری محکوم می گردند و در خصوص دیه مصدوم متهمان ردیف سوم و چهارم مشترکا به پرداخت دو صدم دیه کامله یک نفر انسان بابت جراحت حارصه در زیر چشم چپ در حق مجنی علیها خانم الف.ج. ظرف مهلت یک سال از تاریخ وقوع جنایت محکوم می گردند و در خصوص بزه ایراد افتراء به لحاظ عدم احراز وقوع بزه مستندا به ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری رای به برایت صادر و اعلام می گردد. رای صادر شده حضوری محسوب و ظرف مهلت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 1081 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ طالبی

در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم ها الف. و م. هر دو ح. فرزندان ع. با وکالت خانم ف.پ. وکیل رسمی دادگستری نسبت به آن قسمت از دادنامه شماره 92000660 مورخ 10/6/1392 صادره از شعبه محترم 1081 دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن تجدیدنظرخواهان مشترکا به پرداخت دیه در حق خانم الف.ج. به اتهام ایراد صدمه عمدی بدنی و هر یک به تحمل 30 ضربه شلاق به اتهام فحاشی محکوم گردیده اند و با بررسی جمیع اوراق و محتویات پرونده و با در نظر گرفتن مفاد لایحه اعتراضیه وکیل تجدیدنظرخواهان اولا- دیه مورد حکم و معینه کمتر از خمس دیه کامل می باشد و رای صاده در این قسمت قطعی است و سهوا قابل تجدیدنظرخواهی اعلام شده است بنابراین در این قسمت از دادنامه تجدیدنظرخواسته مستندا به مفهوم مخالف از بند د ماده 232 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری قرار رد درخواست تجدیدنظرخواهی صادر می گردد. ثانیا- در خصوص محکومیت به شلاق اعتراض موثری که موجبات نقض و بی اعتباری دادنامه تجدیدنظرخواسته را فراهم نموده و اساس آن را مخدوش سازد و منطبق با شقوق مختلف ماده 240 قانون مرقوم باشد به عمل نیامده است و از حیث رعایت تشریفات دادرسی نیز دادنامه مذکور اشکال موثری ندارد ولی با عنایت به جنسیت تجدیدنظرخواهان مجازات نامتناسب می باشد. همچنین تجدیدنظرخواهان دارای سابقه نمی باشند و استحقاق تخفیف مجازات دارند و مستندا به تبصره 2 ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب میزان 30 ضربه شلاق هر یک از تجدیدنظرخواهان به پرداخت مبلغ یک میلیون ریال به عنوان جزای نقدی به نفع دولت تبدیل می گردد و با این تبدیل ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته در محدوده تجدیدنظرخواهی مستندا به بند الف ماده 257 قانون صدرالذکر تایید و استوار می گردد. در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ح.الف. فرزند ج. نسبت به دادنامه شماره 92000850- 22/7/1392 صادره از شعبه مذکور که به موجب تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه از دادنامه شماره 92000660- 10/6/1392 به لحاظ خارج از مهلت بودن رد شده است؛ با بررسی محتویات پرونده از آنجایی که دادنامه شماره مذکور به آدرس اعلامی وی ابلاغ شده است و اگر آدرس وی تغییر یافته بود می بایست به دادگاه اعلام می نمود ولی پس از ابلاغ دادنامه در تاریخ 26/6/1392 مراتب تغییر آدرس را اعلام نموده است (در تاریخ 1/7/1392 پرونده را مطالعه و در تاریخ 8/7/1392 آدرس خویش را اعلام نموده است ولی تجدیدنظرخواهی خویش در تاریخ 17/7/1392 به دفتر دادگاه تسلیم نموده است) بنابراین اعتراض موثری که موجبات نقض و بی اعتباری دادنامه تجدیدنظرخواسته را در محدوده تجدیدنظرخواهی فراهم نموده و اساس آن را مخدوش سازد به عمل نیامده است و مستندا به بند الف از ماده 257 قانون پیش گفته تایید و استوار می گردد. این رای قطعی است.
رییس شعبه 57 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
صلاحی ـ موذن