رای قضایی شماره 9209970269700705

رای قضایی شماره 9209970269700705

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970269700705


شماره دادنامه قطعی:
9209970269700705

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/08/27

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
تجدیدنظرخواهی از مجموع کیفرها

پیام رای:
چنانچه برخی از کیفرهای مورد حکم قابل تجدیدنظرخواهی باشد مجموع کیفرها قابل تجدیدنظرخواهی خواهند بود.

رای دادگاه بدوی
در خصوص اتهام آقایان 1- و. و ع.ع. فرزندان م. 26 و 38 ساله هر دو مبنی بر ایراد ضرب و جرح عمدی موضوع شکایت آقای الف.الف. فرزند ع. با عنایت به اینکه شاکی موصوف در جلسه دادگاه تصریح کرده است که از متهمان پرونده (موضوع کیفرخواست صادره از دادسرای ناحیه 16 تهران) هیچ شکایتی ندارد و متهمان پرونده او را مورد ضرب و جرح قرار نداده اند و با عنایت به دفاعیات بی شایبه متهمان و نظر به عدم احراز وقوع جرم و با استناد به ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری حکم بر برایت متهمان صادر و اعلام می شود. رای صادره حضوری و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه محترم تجدیدنظر استان می باشد.
مستشار دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مامور به خدمت در شعبه 1142 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ کیخا
در خصوص اتهام آقای ع.ع. فرزند م. 34 ساله دایر بر ایراد ضرب و جرح عمدی شاکی آقای الف.الف. فرزند ع. 25 ساله با عنایت به شکایت شاکی خصوصی گزارش مرجع انتظامی (کلانتری 152 خانی آبادنو) و کیفرخواست صادره از دادسرای ناحیه 16 تهران و با عنایت به اظهارات مطلعان در مرحله تحقیقات مقدماتی و با عنایت به نظریه مرکز پزشکی قانونی جنوب تهران و با عنایت به اظهارات ناموجه متهم در مرحله تحقیقات مقدماتی و با عنایت به دفاعیات بلاوجه متهم در جلسه دادرسی لذا بزه انتسابی محرز و مسلم و مدلل است دادگاه با استناد به مواد 418 و 442 و 269 و 302 قانون مجازات اسلامی نامبرده را از حیث خردشدگی استخوان نازک نی ساق پای راست که به نحو مطلوب جوش خورده است به پرداخت یک ششم دیه کامل در حق شاکی و از حیث اینکه عمل متهم سبب اخلال در نظم جامعه شده و بیم تجری می رود به تحمل چهار ماه حبس محکوم می نماید. رای صادره در قسمت اول قطعی و در قسمت بعدی ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
مستشار دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مامور به خدمت در شعبه 1142 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ کیخا

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی محکوم علیه بدوی آقای ع.ع. فرزند م. با وکالـت آقـای ع.ق. از دادنـامـه شمـاره 701309 مـورخ 22/12/1391 دادگاه عمومی جزایی شعبه محترم 1142 تهران که به موجب آن مشارالیه به دلیل ایراد ضرب و جرح عمدی آقای الف.الف. به پرداخت دیه و تحمل حبس محکوم شده است مآلا وارد تشخیص داده می شود. زیرا اولا باید این مطلب یادآوری شود که تشخیص دادگاه محترم بدوی مبنی بر قطعی بودن رای بدوی در قسمت دیه صحیح نیست زیرا چنانچه یک کیفر غیرقطعی باشد مجموع کیفرهای متهم غیرقطعی و قابل اعتراض خواهد بود یعنی قابل اعتراض بودن بـه قسمت یا قسمت هـای دیـگـر تسـری پیدا می نـماید. ثانیا: محتویات پرونده متضمن دلیلی نیست که ثابت نماید آقای ع.ع. مرتکب ضرب و جرح شاکی محترم بدوی شده است. آقای ع.ع. همواره این اتهام را انکار کرده است و هیچ فردی هم ادعا نکرده و بیان ننموده که صحنه نزاع را دیده و مثلا دیده که آقای ع.ع. مرتکب ضرب و جرح شده است. شاکی محترم بدوی در برگ شکواییه بیان نموده اند متهمین را نمی شناسند (برگ 1 پرونده) و مفاد تحقیقات محلی انجام شده از سوی مامورین محترم انتظامی حاکی از این است که چهار نفر با دو دستگاه ماشین مرتکب ضرب و جرح شده و قبل از اینکه اهالی محل متوجه شوند از صحنه جرم متواری شده اند (برگ 5 پرونده). علی هذا نظر به اینکه صدور حکم محکومیت نیازمند یقین قضایی و برهان قاطع دال بر بزهکاری است و بر اساس حدس و احتمال نمی توان فردی را مجرم تلقی کرد و او را در معرض تحمل مجازات قرار داد به استناد تبصره 1 ماده 22 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب با نقض دادنامه معترض عنه رای برایت آقای ع.ع. صادر می گردد. تجدیدنظرخواهی شاکی محترم بدوی آقای الف.الف. از دادنامه شماره 701092 مورخ 03/11/1391 دادگاه عمومی جزایی شعبـه محترم 1142 تـهران که به موجـب آن نسبت به شکایت وی علیه آقایان و.ع. و ع.ع. مبنی بر ایراد ضرب و جرح عمدی رای برایت صادر شده است وارد نیست. زیرا همان طور که در رای معترض عنه ذکر شده است شاکی محترم بدوی در جلسه مورخ 29/08/1391 مرحله بدوی (برگ108 پرونده) اظهار داشته است که از آقایان و. و ع.ع. شکایت ندارد. مضافا اینکه مفاد اوراق پرونده متضمن دلیلی نیست که مثبت بزهکاری تجدیدنظرخواندگان باشد. بر این اساس به استناد بند الف ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری رای بر تایید دادنامه معترض عنه صادر می گردد. این رای قطعی است.
رییس شعبه 63 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
علی زاده اشکلک ـ ناصری نژاد

قاضی:
کیخا , ناصری نژاد , محمدعلی زاده اشکلک

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 418 ـ استیذان از مقام رهبری در اجرای قصاص برای نظارت بر صحت اجراء و رعایت حقوق صاحب حق قصاص و اطراف دیگر دعوی است و نباید مراسم استیذان مانع از امکان استیفای قصاص توسط صاحب حق قصاص و محروم شدن او از حق خود شود.

مشاهده ماده 418 قانون مجازات اسلامی

ماده 442 ـ اگر مرتکب به سبب حرکت یا غیر آن موجب شود که قصاص بیش از جنایت انجام شود قصاص کننده ضامن نیست و اگر قصاص کننده یا فرد دیگری موجب زیاده باشد حسب مورد به قصاص یا دیه محکوم می شود.

مشاهده ماده 442 قانون مجازات اسلامی

ماده 269 ـ حرز عبارت از مکان متناسبی است که مال عرفا در آن از دستبرد محفوظ میماند.

مشاهده ماده 269 قانون مجازات اسلامی

ماده 302 ـ در صورتی که مجنی علیه دارای یکی از حالات زیر باشد مرتکب به قصاص و پرداخت دیه محکوم نمی شود: الف ـ مرتکب جرم حدی که مستوجب سلب حیات است. ب ـ مرتکب جرم حدی که مستوجب قطع عضو است مشروط بر اینکه جنایت وارد شده بیش از مجازات حدی او نباشد در غیر این صورت مقدار اضافه بر حد حسب مورد دارای قصاص و یا دیه و تعزیر است. پ ـ مستحق قصاص نفس یا عضو فقط نسبت به صاحب حق قصاص و به مقدار آن قصاص نمی شود. ت ـ متجاوز و کسی که تجاوز او قریب الوقوع است و در دفاع مشروع به شرح مقرر در ماده (156) این قانون جنایتی بر او وارد شود. ث ـ زانی و زانیه در حال زنا نسبت به شوهر زانیه در غیر موارد اکراه و اضطرار به شرحی که در قانون مقرر است. تبصره 1 ـ اقدام در مورد بندهای (الف) (ب) و (پ) این ماده بدون اجازه دادگاه جرم است و مرتکب به تعزیر مقرر در کتاب پنجم «تعزیرات» محکوم می شود. تبصره 2 ـ در مورد بند (ت) چنانچه نفس دفاع صدق کند ولی از مراتب آن تجاوز شود قصاص منتفی است لکن مرتکب به شرح مقرر در قانون به دیه و مجازات تعزیری محکوم می شود.

مشاهده ماده 302 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 – (طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در رابطه با امور کیفری نسخ شده است) رسیدگی دادگاه تجدیدنظر استان به درخواست تجدیدنظر از احکام قابل تجدیدنظر دادگاههای عمومی جزائی و انقلاب وفق مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 28/6/1378 کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با حضور دادستان یا یکی از دادیاران یا معاونان وی به عمل می آید و در مورد آراء حقوقی وفق قانون آئین دادرسی مربوط خواهد بود. تبصره 1 – اگر در دادگاه تجدیدنظر متهم بی گناه شناخته شود حکم بدوی فسخ و متهم تبرئه می گردد هر چند که درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و در این صورت اگر متهم در زندان باشد فورا آزاد می شود. تبصره 2 – هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تایید حکم بدوی مستدلا می تواند مجازات او را تخفیف دهد هرچند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد. تبصره 3 – در امور کیفری موضوع مجازاتهای تعزیری یا بازدارنده مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند مگر اینکه دادستان یا شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد. تبصره 4 – اگر حکم تجدیدنظر خواسته از نظر محاسبه محکوم به یا خسارات یا تعیین مشخصات طرفهای دعوا یا تعیین نوع و میزان مجازات و تطبیق عمل با قانون متضمن اشتباهی باشد که به اساس حکم لطمه ای وارد نسازد مرجع تجدیدنظر با اصلاح حکم آن را تایید می نماید و تذکر لازم را به دادگاه بدوی خواهد داد.

مشاهده ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM