رای قضایی شماره 9209972131300528

رای قضایی شماره 9209972131300528

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209972131300528


شماره دادنامه قطعی:
9209972131300528

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/09/02

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
شرط مجرمانه بودن دارا شدن غیرعادلانه

پیام رای:
دارا شدن غیرعادلانه و نامشروع مادامی که ارکان و شرایط مقرر در ماده 2 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا اختلاس و کلاهبرداری 1364 (تایید 1367 مجمع تشخیص مصلحت نظام) را نداشته باشد متصف به عنوان مجرمانه تحصیل مال نامشروع نخواهد شد.

رای دادگاه بدوی
در خصوص اتهام 1- آقای م.خ. فرزند الف. 48 ساله پارچه فروش ساکن تهران با وکالت آقای م.م. دایر بر تحصیل مال نامشروع 26 فقره چک از شماره.. . الی.. . و.. . الی.. . و مبلغ 000/000/500/1 ریال وجه نقد و یک قطعه زمین 500 متری در شیراز 2- اتهام آقای ع.الف. فرزند ع. 50 ساله پارچه فروش ساکن تهران با وکالت وکیل فوق دایر بر تحصیل مال نامشروع یک باب مغازه واقع در بازار تهران 3- اتهام آقای الف.ف. فرزند ح. 56 ساله شغل خرید و فروش ماشین ساکن تهران با وکالت وکیل فوق دایر بر تحصیل مال نامشروع 11 فقره چک مجموعا به مبلغ 000/000/135/1 ریال و خیانت در امانت نسبت به شش فقره چک به شماره های.. . الی.. . و شماره.. . همگی در عهده بانک صادرات 4- اتهام آقای م.ک. فرزند م. اهل و ساکن تهران دایر بر تحصیل مال نامشروع پنج فقره چک مجموعا به مبلغ 000/200/352 ریال و خیانت در امانت نسبت به شش فقره چک به شماره.. . الی.. . و شماره.. . همگی در عهده بانک صادرات 5- اتهام آقای الف.الف. فرزند م. با وکالت آقای الف.م. دایر بر تحصیل مال نامشروع پنج فقره چک مجموعا به مبلغ 000/000/025/1 ریال موضوع مفاد کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب تهران ناحیه 12 و شکایت آقای س. و م. هر دو ج. و با وکالت آقای دکتر ع.ت.؛ بدین توضیح که آنچه از محتویات پرونده و شکایت وکلای شکات و اظهارات متهمین برمی آید اینست که آقای م.ج. و آقای م.خ. در شغل واردات منسوجات از خارج و ترخیص از گمرکات و تحویل به صاحبان کالا در بازار تهران فعالیت می کردند. بعد از چند سال به عللی بین آن ها اختلاف حادث می گردد و مقرر می شود که اختلاف مالی خود را حل کنند و از هم دیگر جدا گردند. بر این اساس چند نفر از معتمدین بازار به نام های الف.ف. و ع.الف. و م.ک. متهمین ذکر شده و یکی دو نفر دیگر را به عنوان حکم انتخاب می کنند. آن ها در جلسه ای که در تاریخ 6/4/87 صورت جلسه شد و در صفحه 48 پرونده موجود است از هر کدام از طرفین پنج فقره چک دریافت می کنند که پس از حسابرسی وقتی مشخص شد که کدام یک بدهکار در آمد چک های بدهکار را به دیگری واگذار کنند که پس از بررسی حساب ها مشخص شد که آقای م.ج. بدهکار شدند لذا چک های آقای م.خ. به وی برگردانده شدند و چک های آقای م.ج. خرج شدند. پس از آن شخصـی به نام ر.ح. و م.ر. و ک.ع. به علل مختلف طی نامه ای علیه آقای م.خ. مطالبی را مطرح می کنند که ایشان قصد نابودی آقای ج. را دارند و می خواهند از وی کلاهبرداری کنند و اموال وی را بالا بکشند که مطالب این سه نفر باعث می گردد که آقای م.ج. با گرفتن وکیل علیه متهمین اتهامات ذکر شده را مطرح کنند حتی صورت جلسه حکمین را زیر سیوال بردند و ادعای سفید امضا بودن آن را کردند که پس از بررسی در مرکز تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ در صفحه 123 پرونده اظهار کردند که: دلیلی بر سفید امضا بودن صورت جلسه به دست نیامد. از طرفی آقای ر.ح. در صفحه 470 اظهارات خود را پس گرفتند و قید کردند: چون بنده مشکل قضایی داشتم و نیـاز به سپردن وثیقه به مبلغ 000/000/250 تومان داشته ام که آقایان م. و س.ج. برای بنده سند گذاشته بودند مرا در رودربایستی و تحت فشار قرار داده بودند که شرمم آمد خواسته آنان را اجابت نکنم مجبور شدم نوشته ای را امضا کنم که بر خلاف حقیقت بوده و هیچ اطلاعی از مفاد آن نداشتم و اظهار داشتند که بقیه دوستانم مثل م.ر. و ک.ع. نیز مثل من تحت فشار بودند و آن ها هم دچار عذاب وجدان شدند. دادگاه با توجه به مطالب پیش گفته و اخذ اظهارات وکیل شکات در جلسه دادگـاه که مستنـد به هیچ گونـه دلیل و مـدرک محکمه پسندی نبوده و مدافعات موجه متهمین و وکیل آن ها در جلسه دادگاه و طی لایحه مسبوط که ضمیمه پرونده گردیده که به شماره 90882 مورخه 14/12/90 ثبت دفتر اندیکاتور گردیده به لحاظ فقد دلیل بر وقوع بزه توسط متهمین به استناد اصل 37 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حکم تبریه آنان را صادر و اعلام می دارد. رای صادره حضوری و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر تهران می باشد.
رییس شعبه 1005 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ غفاری

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی آقایان ع.ت. به وکالت از آقایان س. و م.ج. فرزندان ع. نسبت به دادنامه شماره 9009972185501322 مورخ 14/12/1390 صادره از شعبه 1005 دادگاه عمومی جزایی تهران که متضمن برایت متهمین آقایان 1- م.خ. فرزند الف. با وکالت م.م. از حیث اتهام تحصیل مال از طریق نامشروع بیست و شش فقره چک از شماره.. . الی.. . و.. . الی.. . و مبلغ 000/000/500/1 ریال وجه نقد و یک قطعه زمین 500 متری در شیراز؛ 2- ع.الف. فرزند ع. با وکالت م.م. از حیث اتهام تحصیل مال از طریق نامشروع یک باب مغازه واقع در بازار تهران؛ 3- الف.ف. فرزند ح. با وکالت وکیل فوق از اتهام تحصیل مال از طریق نـامشروع یـازده فقـره چـک مجموعـا به مبـلغ 000/000/135/1 ریـال و خیانـت در امـانت نسبـت به شش فقره چک به شماره های.. . الی.. . و شماره.. . جملگی عهده بانک صادرات؛ 4- م.ک. فرزند م. از اتهام تحصیل مال از طریـق نامشـروع پنج فقـره چک مجموعـا به مبـلغ 000/200/352 ریال و خیانت در امانت نسبت به شش فقره چک به شماره.. . الی.. . و شماره.. . همگی در عهده بانک صادرات؛ 5- الف.الف. فرزند م. با وکالت الف.م. از حیث اتهام تحصیل مال از طریق نامشروع پنج فقره چک مجموعا به مبلغ 000/000/250/1 ریال است وارد به نظر نمی رسد. چه آنکه ماده 2 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس و کلاهبرداری که رکن قانونی بزه تحصیل مال از طریق نامشروع را تشکیل می دهد ناظر به مواردی است که شخص یا اشخاصی با سوء استفاده و حیله و تقلب و به ناروا امتیازاتی را به دست آورند و یا اموالی که مربوط به دولت است تحصیل نماید یا آنچه عرفا موافقت اصولی گفته می شود را در معرض خرید و فروش قرار دهند و یا از آن سوء استفاده نمایند و یا در توزیع کالاهایی که مقرر بوده طبق ضوابطی توزیع کنند مرتکب تقلب شوند و اساسا هر نحو دارا شدن غیرعادلانه و نامشروع تا مادامی که ارکان و شرایط مقرر در ماده 2 قانون فراهم و جمع نباشد نمی تواند متصف به این وصف مجرمانه گردد به بیان دیگر میان دو مفهوم کلی یعنی بزه تحصیل مال از طریق نامشروع و تحصیل نامشروع ثروت و افزودن ناروا به دارایی از میان نسب اربعه رابطه عموم و خصوص مطلق برقرار بوده یعنی هر تحصیل مال نامشروعی که مشمول ماده 2 قانون مرقوم باشد بی گمان مصداق دارا شدن غیرعادلانه نیز خواهد بود اما عکس این قضیه همواره صادق نخواهد بود. از این رو علی الفرض صحت ادعای وکلای تجدیدنظرخواهان اقدام متهمین ملازمه ای با وقوع بزه تحصیل مال از طریق نامشروع ندارد و از شمول ارکان و شرایط مقرر در ماده 2 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا اختلاس و کلاهبرداری که از زمره آن ها سوءاستفاده و حیله و تقلب در محدوده خرید و فروش یا سوءاستفاده از مجوز صادرات و واردات و آنچه که عرفا موافقت اصولی گفته می شود و هم چنین تقلب در توزیع کالاهای دارای ضوابط مشخص گردند که به تحصیل مال از طریق نامشروع می انجامد خروج موضوعی دارد و مجرمانه قلمداد کردن عمل و تعیین کیفر برای متهمین آن بر خلاف منظور قانون گذار است. از طرفی مقصود از بـزه خیـانت در امـانت موضـوع مـاده 674 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 آن است که اگر مالی به هر عنوان به شخصی سپرده شده و بنابر استرداد آن یا رساندن به مصرف معین باشد و شخصی که مال نزد او بوده آن را بر ضرر مالک آن تصاحب یا تلف یا مفقود یا استعمال نماید مستحق مجازات خواهد بود لذا هر گاه امین از توافق فیمابین تخلف کند و بدون آن که قصد تصرف یا قصد انکار حقوق امانت گذار یا اثبات مالکیت خود بر مال امانی را داشته باشد آن را در خلاف جهت توافق فی مابین استعمال کند عمل او واجد عنوان مجرمانه نیست و تنها از نظر مدنی ضامن اسـت. در مـانحـن فیه نیـز بـه کارگـیری چک های سپرده شـده به برخی از متهمین به عنوان حکم و مصرف آن در مسیر باز پرداخت بدیهی های تجدیدنظرخواهان بنابر آنچه که از مستندات مورد بررسی برای آنان حاصل گردیده بدون این که قصد تصرف یا قصد انکار حقوق امانت گذار یا اثبات مالکیت خود بر مال امانی را داشته باشند دلالتی بر وقوع بزه معنونه ندارد. بدین لحاظ دادگاه با عنایت به مراتب مسطوره با استنـاد به بنـد «الف»; مـاده 257 قـانون آیین دادرسی دادگـاه های عمـومی و انقـلاب در امـور کیفـری ضمـن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته را تایید و استوار می نماید. رای دادگاه قطعی است.
رییس شعبه 68 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
مسعودی مقام ـ بیک وردی

قاضی:
غفاری , محمد علی بیک وردی , مسعودی مقام

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

اصل 37 ـ اصل برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود مگر این که جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.

مشاهده ماده 37 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM