شاکی در مقام احقاق حق به عنوان مفتری قابل تعقیب و مجازات نیست.

حسب کیفرخواست دادسرای عمومی ناحیه چهار تهران آقای الف.د. و خانم گ.م. فرزند الف. متهم هستند به ایراد افتراء سرقت نسبت به خانم ز.ی. دادگاه با عنایت به شکایت شاکی خصوصی و ملاحظه محتویات پرونده راجع به شکایت متهمان علیه شاکی خصوصی مبنی بر سرقت که بدون هیچگونه دلیلی نسبت به شاکی خصوصی بزه سرقت طلا از منزل خود را نسبت داده اند و دفاعیات بلاوجه متهمان در جلسه دادرسی و با عنایت به اینکه حفظ حرمت مسلم از حرمت خون وی بر طبق احادیث منقوله از ایمه اطهار واجب تر است لذا هر یک از متهمان مستندا به ماده 697 قانون مجازات اسلامی به تحمل نود و یک روز حبس تعزیری و تحمل سی ضربه شلاق محکوم میگردند. رای صادر شده حضوری محسوب و ظرف مهلت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 1081 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ طالبی

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای الف.د. و خانم گ.م. با وکالت آقای ح.ک. نسبت به دادنامه شماره 0672 مورخ 16/6/1392 شعبه 1081 دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن نامبردگان به اتهام افترای سرقت به شاکیه خصوصی خانم ز.ی. از طریق شکایت به مرجع قضایی که منتهی به صدور حکم بر برایت شاکیه مذکور شده است هر یک از آنان به تحمل نود و یک روز حبس تعزیری و تحمـل 30 ضربه شـلاق تعـزیری محـکوم شـده اند؛ دادگـاه با توجه به محتویات پرونده از جمله مفاد شکایت مطروحه و مستند آن که صدور حکم بر برایت در مورد شکایت تجدیدنظرخواهان به مرجع قضایی میباشد و با التفات به مدافعات نامبردگان که حکایتی از سوءنیت آنان در مورد شکایت خود ندارد و مفاد قرار اولیه دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 4 تهران به شرح مندرج در اوراق شماره (99و10) و مستفاد از نظر دادگاه کل حقوقی و تدوین قوه قضاییه شماره 3849/7-26/6/1364 بدین توضیح که «اگر شاکی در مقام احقاق نتواند بزه استنادی را به اثبات برساند به عنوان مفتری قابل تعقیب و مجازات نیست زیرا در جرم افتراء مثل سایر جرایم عمدی از جمله عناصـر متشکله سوءنیت و یا عنصر معنوی است»; و نـظر به این که محتویات پرونده حکایتی از وجود دلیلی که به طور قطـع و یقیـن دلالـت بر تـحقق ارکـان متشـکله اتـهام منتسب به تجدیدنظرخواندگان از جمله قصد اضرار به غیر و سوءنیت ندارد و با التفات به اصل لازم الرعایه برایت تجدیدنظرخواهی موجه تشخیص و به استناد مدلول تبصره اول ذیل ماده 22 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب و مدلول بند چهارم قسمت ب ذیل ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاههـای عمومی و انقلاب در امور کیفری ضمن نقض رای مذکور آقای الف.د. و خانم گ.م. را از اتهام افتراء انتسابی آنان در این پرونده تبریه مینماید. این رای قطعی است.
مستشاران شعبه 48 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
قاسمی ـ کریمی یزدی