رای قضایی شماره 9209970220700613 و 9209970220700612

رای قضایی شماره 9209970220700613 و 9209970220700612

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970220700613 و 9209970220700612


شماره دادنامه قطعی:
9209970220700613 و 9209970220700612

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/08/13

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
مطالبه خسارت تاخیر تادیه از اجرت المثل ایام تصرف

پیام رای:
در دعوای مطالبه اجرت المثل پس از تعیین میزان اجرت المثل توسط کارشناس به مبلغ مذکور از تاریخ تقدیم دادخواست خسارت تاخیر تادیه تعلق می گیرد.

رای دادگاه بدوی
درخصوص دادخواست خواهان به طرفیت خوانده به خواسته مطالبه اجرت عمل خواهان از تاریخ 1/1/87 تا تاریخ 8/3/87 با لحاظ خسارت تاخیر و خسارات دادرسی و حق الوکاله وکیل نظر به احراز رابطه کاری فی مابین از آنجایی که بررسی موضوع ادعای خواهان نیاز به جلب نظر کارشناس داشته دادگاه موضوع را به کارشناس ارجاع که با اعتراض به نظر کارشناس موضوع به هیات کارشناسان ارجاع گردیده که علی رغم اعتراض به نظریه هیات کارشناسان از آنجایی که نظریه ابرازی منافاتی با اوضاع و احوال محقق و مسلم قضیه ندارد لذا دادگاه با رد اعتراض مطروحه با توجه به اینکه خوانده دلیلی بر پرداخت دین و برایت ذمه خود اقامه و ارایه ننموده لذا دادگاه دعوی خواهان را محمول بر صحت تشخیص و مستندا به مواد 198و 519 قانون آیین دادرسی مدنی و مواد 336 و 337 قانون مدنی حکم به محکومیت خوانده به پرداخت اجرت المثل ایام کارکرد به میزان 499/768/238 ریال بابت اصل خواسته و پرداخت هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیـل بر مبنای تعرفــه ( به میزان ابطال شده ) در حق خواهان صادر و اعلام می نماید و نسبت به مطالبه خسارت تاخیر تادیه نظر به اینکه میزان اجرت المثل بر مبنای نظریه کارشناس مشخص گردیده از شمول ماده 522 قانون آیین دادرسی مدنی خارج بوده و حکم به بطلان آن صادر و اعلام می گردد. رای صادره حضوری ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 19 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ یازرلو

رای دادگاه تجدیدنظر استان
درخصوص تجدیدنظرخواهی گروه ص. (سهامی عام) به طرفیـت تجدیدنظرخوانده شرکت الف. (سهامـی خاص) نسبـت به دادنامه شماره 15 مورخ 22/1/1391 شعبه 19 دادگاه عمومی حقوقی تهران که مشعر بر محکومیت تجدیدنظرخواه به پرداخت مبلغ/ 238768499 ریال بابت اصل خواسته مزید بر خسارات دادرسی بوده و تجدیدنظرخواهی شرکت الف. به طرفیت گروه ص. از دادنامه اشعاری اولا ـ نظر به اینکه آقای ن.م. به عنوان وکیل گروه ص. در جلسه دادرسی 5/8/1392 این محکمه اقدام به استرداد دادخواست تجدیدنظرخواهی شرکت موکل نموده و با لحاظ تفویض اختیار استرداد دعوا به وکیل مربوطه دادگاه مستندا به ماده 107 از قانون آیین دادرسی مدنی قرار ابطال دادخواست تجدیدنظرخواهی گروه ص. را اعلام می نماید. ثانیا ـ تجدیدنظرخواهی شرکت الف. از حیث میزان محکوم به اصل دعوا نیز غیرموجه و مردود است چرا که مورد خواسته بدوی مطالبه اجرت المثل ایام کارکرد 4 دستگاه لیفتراک و یک دستگاه کلمتراک شرکت الف. توام با نیروی انسانی از تاریخ 1/1/1387 لغایت 8/3/87 (به مدت هفتاد روز) بوده که با عنایت به عدم انعقاد قرارداد الحاقی فی مابین متداعیین با احراز استحقاق شرکت خواهان در استیفای اجرت المثل این مدت پس از جلب نظریه کارشناس و هیات سه نفره کارشناسان مقدار اجرت المثل احتساب گردیده و قلت میزان اعلامی توسط هیات سه نفره کارشناسی نسبت به کارشناس بدوی دلیل موجهی جهت تعرض به نتیجه کارشناسی نیست چرا که هیات کارشناسی با لحاظ اوضاع و احوال متعارف قضیه از جمله نرخ شرکت برنده مناقصه انجام خدمات جابجایی محصول انبارداری و غیره در سال 1387 میزان مطالبات شرکت تجدیدنظرخواه را برآورد نموده و برخلاف تصور وکیل شرکت هیات کارشناسی اقــدام به کسر وجوهی که شرکت الف. در این مقطع اخذ نموده باشد ننموده و دلیل متقنی بر عدم متابعت از نظریه هیات کارشناسی عنوان نگردیده و اعتراض تجدیدنظرخواه در این بخش با جهات مصرح ماده 348 از قانون آیین دادرسی مدنی انطباقی نداشته لیکن از جهت اعتراض نسبت به صدور حکم بطلان دعوای خسارت تاخیر تادیه تجدیدنظرخواهی مآلا وارد است زیرا که گرچه میزان مطالبات تجدیدنظرخواه در بدو امر نامعلوم بوده لیکن نظریه قطعی هیات کارشناسی کاشف از استحقاق این شرکت از تاریخ اقامه دعوا و لزوم جبران خسارت ناشی از تاخیر در تادیه این مطالبات بوده که واجد ارکان و شرایط ماده 522 از قانون آیین دادرسی مدنی می باشد علیهذا دادگاه ضمن رد تجدیدنظرخواهی شرکت الف. نسبت به اصل محکوم به با اعمال ذیل ماده 358 از قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظرخواسته را در این شق و خسارات دادرسـی تاییــد و استوار نموده اما با اجابت تجدیدنظرخـواهی نسبـت به بخش دیگر دادگاه با اعمال صدر ماده 358 از قانون مرقوم با نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته در شق بطلان دعوای خسارت تاخیر تادیه در اصل با اعمال مواد 198 و 522 از قانون آیین دادرسـی مـدنی حکــم به محکومیـت گروه ص. به تادیه خسارت تاخیر تادیه محکوم به از تاریخ 19/12/1388 لغایت زمان پرداخت در حق تجدیدنظرخواه (که توسط دایره اجرای محکمه بدوی احتساب می گردد) صادر و اعــلام می نمایــد. اجرای رای منوط به پرداخت هزینه دادرسی راجع به خسارت تاخیر تادیه توسط خواهان بدوی است. رای صادره قطعی است.
رییس شعبه 7 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
کوهکن ـ مرادی

قاضی:
حجت اله یازرلو , کوهکن , مرادی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 336 - هر گاه کسی بر حسب امر دیگری اقدام به عملی نماید که عرفا برای آن عمل اجرتی بوده و یا آن شخص عادتا مهیای آن عمل باشد عامل مستحق اجرت عمل خود خواهد بود مگر این که معلوم شود که قصد تبرع داشته است. تبصره ـ چنانچه زوجه کارهایی را که شرعا به عهده وی نبوده و عرفا برای آن کار اجرت المثل باشد به دستور زوج و با عدم قصد تبرع انجام داده باشد و برای دادگاه نیز ثابت شود دادگاه اجرت المثل کارهای انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم می نماید. (الحاقی بموجب قانون الحاق یک تبصره به ماده 336 قانون مدنی مصوب 24/11/1385(

مشاهده ماده 336 قانون مدنی

ماده 337 - هر گاه کسی بر حسب اذن صریح یا ضمنی از مال غیر استیفای منفعت کند صاحب مال مستحق اجرت المثل خواهد بود مگر این که معلوم شود که اذن در انتفاع مجانی بوده است.

مشاهده ماده 337 قانون مدنی

ماده 198 - درصورتی که حق یا د ینی برعهده کسی ثابت شد اصل بر بقای آن است مگر این که خلاف آن ثابت شود.

مشاهده ماده 198 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 519 - خسارات دادرسی عبارتست از هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل و هزینه های دیگری که به طور مستقیم مربوط به دادرسی و برای اثبات دعوا یا دفاع لازم بوده است از قبیل حق الزحمه کارشناسی و هزینه تحقیقات محلی.

مشاهده ماده 519 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 107 - استرداد دعوا و دادخواست به ترتیب زیر صورت می گیرد: الف - خواهان می تواند تا اولین جلسه دادرسی دادخواست خود را مسترد کند. در این صورت دادگاه قرار ابطال دادخواست صادر می نماید. ب - خواهان می تواند مادامی که دادرسی تمام نشده دعوای خود را استرداد کند. در این صورت دادگاه قرار رد دعوا صادر می نماید. ج - استرداد دعوا پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا در موردی ممکن است که یا خوانده راضی باشد و یا خواهان از دعوای خود به کلی صرف نظر کند. در این صورت دادگاه قرار سقوط دعوا صادر خواهد کرد.

مشاهده ماده 107 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM