به موجب بخشی از دادنامه شماره1180- 1392/11/13 صادره از شعبه 103 دادگاه عمومی جزایی شهرستان.. . آقای ص. به اتهام عضوگیری در
شرکت هرمی به منظور کسب درآمد ناشی از افزایش اعضاء به استناد بند ز ماده یک و تبصره یک ماده دو قانون مجازات اخلال گران در نظام اقتصادی کشور به تحمل هشت ماه حبس و پرداخت یک صد میلیون ریال جزای نقدی گردیده که رای صادره نسبت به وی غیابی بوده است و در مرحله واخواهی طی دادنامه شماره 135- 1393/02/15 صادره از آن دادگاه تایید و با اعتراض نامبرده و دیگر محکوم علیهم پرونده در شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان.. . مطرح و برابر دادنامه شماره 713 – 1393/07/15دادنامه تجدیدنظرخواسته تایید و قطعی شده است. محکوم علیه آقای ص. با تقدیم لایحه ای اجمالا مبنی بر این که: شاکی خص
وصی ندارم و شکات از دیگر متهمان شکایت کرده اند و فقط آقای س. را وارد شرکت کرده ام و هیچ گونه سود و منفعتی کسب ننمودم و یک عضو ساده بودم که با قرض هشت میلیون تومان به حساب شرکت واریز نمودم و خودم مال باخته هستم و بابت هر عضو جدید ده درصد سود دریافت می شد که ده درصد هشت میلیون تومان هشت صد هزار تومان می شود. دو برابر آن به پرداخت مبلغ ده میلیون تومان جزای نقدی محکوم شده ام و.. . به استناد بند 6 ماده 272 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری از ریاست محترم دیوان عالی کشور درخواست اعاده دادرسی نموده که پرونده پس از جری تشریفات قانونی جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است. پرونده محاکماتی مطالبه و پس از وصول و بررسی اوراق پرونده ملاحظه می شود متقاضی در دادگاه حضور نداشته و در مرحله دادرسی از وی تحقیق نشده است. نامبرده در نیروی انتظامی اظهار داشته: یک نفر را عضوگیری کردم و چهار میلیون تومان دریافت نمودم. و وکیل وی در مرحله واخواهی در لایحه تقدیمی توضیح داده: موکل خود مال باخته است. در بدو ورود به شرکت هشت میلیون تومان به حساب شرکت واریز کرده و جهت بازگشت مبلغ واریزی خود یک نفر به نام س. را وارد شرکت نموده و شخص دیگری از طریق موکل وارد نگردیده است و آقای س. اظهار کرده: توسط آقای ر. (متقاضی) وارد شرکت شدم و مبلغ هشت میلیون و پانصد هزار تومان به م. دادم.