درگیری در مرجع انتظامی با مامورین بدون قصد ایجاد اخلال در نظم عمومی مصداق اخلال در نظم عمومی نیست.

در خصوص شکایت الف.ک. و م.ح. و الف.ف. علیه ف.چ. دایر بر ایراد ضرب و جرح عمدی و اخلال در نظم عمومی و توهین به مامور در حین انجام وظیفه و س.خ. دایر بر اخلال در نظم عمومی و توهین به مامور توجها به محتویات و کیفرخواست صادره و شکایت شاکیان که حاضر و بیان داشتند که متهمین جهت اخذ رضایت در رابطه با پرونده ای که به خاطر خانه فساد و درگیری با مامور تشکیل شده بود مراجعه که با مامورین و عوامل تشکیل پرونده جر و بحث نموده و شروع به شلوغ کاری کرده و فحاشی نمودند و با ما درگیر و متهم ردیف اول که خودش را سرهنگ بازنشسته معرفی می کرد با مشت مرا مورد ضرب عمدی قرار داد و باعث اخلال در نظم گردید که متهمین حاضر و بیان داشتند: ما اصلا قبول نداریم من خودم مورد ضرب و جرح عمدی قرار گرفتم و هرگز فحاشی نکردم و با ما مثـل ارازل و اوباش رفتار کردند؛ فلـذا دادگاه با تـوجه به گواهی پزشکی مصدق شده و دفاعیات بلاوجه و اقرار ضمنی متهمین به درگیری در محل و سایر قراین و امارات موجود بزه انتسابی متهمین را محرز و مسلم دانسته در مورد متهم ردیف اول نسبت به کبودی پلک تحتانی چشم راست به سه دینار و تورم خفیف اطراف چشم راست به دو دهم درصد دیه کامل انسان ارش و پرخونی خفیف تحت ملتحمه چشم راست به یک دهم درصد دیه کامل انسان ارش و تورم انگشت کوچک دست راست به دو دهم درصد دیه کامل انسان ارش و خراشیدگی زیر ابروی راست در حد حارصه به یک درصد دیه کامل انسان و جراحت مخاط لب فوقانی در حد حارصه به یک درصد و خراشیدگی سطحی خطی در کناره پشت دست راست در حد حارصه به نیم درصد دیه کامل انسان مستندا به ماده 559ـ709ـ710ـ714 قانون مجازات اسلامی 1392 در حق الف.ف. و در مورد اخلال در نظم عمومی به استناد ماده 618 قانون مجازات اسلامی متهم را به تحمل سه ماه و یک روز حبس تعزیری و بیست ضربه شلاق تعزیری هرکدام از متهمین و در مورد توهین به مامور به استناد ماده 609 قانون مجازات اسلامی هرکدام به پرداخت پانصد هزار ریال جزای نقدی در حق دولت محکوم و اعلام می نماید. رای صادره حضوری و ظرف مدت 20روز پس از ابلاغ قابل اعتراض و تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 1131 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ مرادزاده

در این پرونده آقای ف.چ. و خانم س.خ. به طرفیت شاکیان پرونده از دادنامه شماره 331 مورخه 15/4/92 شعبه 1131 دادگاه عمومی جزایی تهران در مهلت مقرر قانونی تجدیدنظرخواهی نمودند که به موجب دادنامه مذکور تجدیدنظرخواهان ها به اتهام ایراد جرح عمدی به پرداخت دیه در حق تجدیدنظرخوانده و از بابت اخلال در نظم عمومی هر یک به تحمل سه ماه و یک روز حبس تعزیری و از بابت توهین به مامورین به پرداخت پانصد هزار ریال جزای نقدی در حق دولت حسب مواد استنادی در دادنامه محکوم شدند. اینک با توجه به محتویات پرونده و تحقیقات معموله و گزارش مرجع انتظامی و اظهارات طرفین در مورد ایراد جرح عمدی چون میزان محکومیت دیه کمتر از خمس می باشد لذا رای قطعی و غیر قابل تجدیدنظر است و در اجرای بند دال از ماده 232 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری تجدیدنظرخواهی رد می شود و در مورد اخلال در نظم عمومی با توجه به اینکه در محل مرجع انتظامی درگیری شده است و به منظور اخلال در نظم عمومی نبوده است لذا جرم محرز نیست و اعتراض وارد است و در اجرای بند یک از ردیف ب از ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری دادنامه در این خصوص نقض و به استناد ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری تجدیدنظرخواهان ها تبریه شدند. و در خصوص توهین به مامورین جرم محرز است و اعتراض موجهی از سوی تجدیدنظرخواهان ها به عمل نیامده است لذا در این خصوص ضمن رد اعتراض تجدیدنظرخواه وفق بند الف از ماده 257 قانون مذکور دادنامه تجدیدنظرخواسته تایید می شود. این رای قطعی است.
رییس شعبه 41 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
قنبری ـ قاسمی