رای قضایی شماره 9209970221800626

رای قضایی شماره 9209970221800626

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970221800626


شماره دادنامه قطعی:
9209970221800626

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/05/09

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
طرح خواسته جدید در مرحله اعتراض ثالث

پیام رای:
نتیجه رسیدگی به دعوی اعتراض ثالث صرفا الغا یا تایید دادنامه موضوع اعتراض است و دادگاه حکم جدیدی صادر نمی نماید بنابراین طرح خواسته های جدید در دعوی اعتراض ثالث صحیح نبوده و دادگاه تکلیفی به رسیدگی به آن ها ندارد.

رای دادگاه بدوی
دعوی معترض ثالث ع. ع. م. الف. ز. ع. الف. شهرت جملگی ش. و ز. و ع. و م. شهرت هر سه ن. با وکالت د.ر. علیه ز. ز. ف. الف. ف. شهرت جملگی ش. با وکالت م.ک. به خواسته 1ـ اعتراض و نقض دادنامه شماره 1259 ـ 21/5/80 صادره از شعبه 149 دادگاه حقوقی تهران که به موجب آن آقای د.ش. محکوم به خلع ید از پلاک ثبتی 18778/4478 در حق م.ش. شده است؛ 2ـ اثبات مالکیت نسبت به شش دانگ عرصه و اعیان پلاک ثبتی 18778/4476 بخش 12 تهران؛ 3ـ ابطال سند رسمی مالکیت به شماره پلاک ثبتی 18778/4678. نظر به اینکه حسب استعلام ثبتی مورخه 47309 ـ 20/1/92 مورث خواهان ها هیچ گونه مالکیتی در ملک مذکور نداشته و دلیلی که موجب افاده علم یقین گردد جهت ثبوت مالکیت مورث خود در ملک مورد ترافع ارایه نکرده اند و به صرف استناد به استشهادیه محلی نمی توان اسناد رسمی را که بر اساس موازین قانونی تنظیم شده است متزلزل و باطل نموده؛ بنا بر مراتب مذکور دادگاه خواسته خواهان ها را غیر مدلل تشخیص می دهد و به استناد مفهوم مخالف ماده 22 قانون ثبت و ماده 1257 قانون مدنی حکم بر بی حقی دعوی خواهان ها اعتراض ثالث صادر و اعلام می شود این رای حضوری ظرف به بیست روز قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 149 دادگاه حقوقی تهران ـ یعقوبی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
آن بخش از دادنامه تجدیدنظرخواسته به شماره 9209970231400058 مورخ 7/2/1392 صادره از شعبه 149 دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب حکم بر بی حقی تجدیدنظرخواهان ع. ع. ع. الف. ز. م. الف. شهرتین همگی ش. ز. ع. و م. شهرتین ن. به خواسته اعتراض ثالث نسبت به دادنامه شماره 1259 مورخ 21/5/1380 آن شعبه اصدار گردیده است موافق قانون و مقررات موضوعه بوده و اعتراض به شرح لایحه اعتراضیه وارد نبوده و مستوجب نقض آن نمی باشد. زیرا که اولاـ دعوی اعتراض ثالث ناظر به مواردی می باشد که درخصوص دعوایی رایی صادر شود که مفاد آن رای به حقوق شخص ثالث خللی وارد آورد و آن شخص یا نماینده او در دادرسی که منتهی به رای موضوع اعتراض ثالث شده است به عنوان اصحاب دعوا دخالت نداشته باشد؛ این در حالی است که در مانحن فیه آنچه موضوع خواسته پرونده اولیه که منتهی به دادنامه موضوع اعتراض ثالث بوده همانا خلع ید از سه دانگ از شش دانگ پلاک ثبتی 18778/4478 بوده که خواهان آن پرونده به نام م.ش. با تمسک به سند رسمی ماخوذه به لحاظ مشاعی بودن مالکیت وی با خوانده آن پرونده دعوی خود را برابر مقررات درخواست نموده است. ثانیاـ مفاد پاسخ استعلام ثبتی مضبوط در پرونده حاکی از مالکیت متداعین آن پرونده به نحو اشاعه بر روی پلاک ثبتی مختلف فیه داشته و مورث تجدیدنظرخواهان هیچ گونه مالکیتی نسبت به پلاک مبحوث عنه نداشته و اصدار حکم بر خلع ید خوانده آن پرونده خللی به حقوق آنان وارد ننموده است تا با تمسک به آن مبادرت به طرح دعوی اعتراض ثالث نمایند و مادام که سند مالکیت رسمی مالکین پلاک ثبتی مورد تنازع به طرق قانونی ابطال نگردد همچنان از حمایت قانون برخوردار می باشند. از این رو دادگاه ضمن رد درخواست تجدیدنظرخواهی مستندا به قسمت اخیر ماده 358 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی دادنامه معترض عنه را در این بخش تایید می نماید لیکن آن بخش از دادنامه تجدیدنظرخواسته که بر بی حقی تجدیدنظرخواهان به خواسته ابطال سند رسمی و اثبات مالکیت نسبت به پلاک ثبتی 18778/4478 اشعار دارد مخالف قانون و مقررات موضوعه بوده و مستوجب نقض آن می باشد. زیرا که اولاـ مستفاد از ماده 425 از قانون آیین دادرسی مدنی نتیجه رسیدگی به دعوی اعتراض ثالث آنهم در صورت پذیرش دعوی همانا الغاء دادنامه موضوع اعتراض ثالث می باشد و دادگاه رسیدگی کننده صرفا رای موضوع اعتراض ثالث را الغاء نموده و حکم جدیدی صادر نمی نماید. بنابراین طرح خواسته های جدید در دعوی اعتراض ثالث صحیح نبوده و دادگاه تکلیفی به رسیدگی در مورد آن ها نداشته است. ثانیاـ مطابق صراحت ماده 2 از قانون مرقوم محاکم دادگستری مکلف هستند به دعاوی ای که برابر مقررات درخواست شده اند رسیدگی کرده و حکم مقتضی را صادر و فصل خصومت نمایند که در مانحن فیه دعوی به کیفیت مطروحه قابلیت پذیرش را نداشته است؛ به لحاظ اینکه خواهان ها ادعاهای جدیدی را مطرح که لازم است به صورت علی حده مورد رسیدگی قرار گرفته و نسبت به آن اظهار نظر گردد و رسیدگی توام آن با دعوی اعتراض ثالث صحیح نبوده و فاقد وجاهت قانونی می باشد؛ از این رو دادگاه با استناد به قسمت اول از ماده 358 و ماده 2 قانون فوق الاشعار ضمن نقض دادنامه معترض عنه در این بخش قرار رد دعوی خواهان ها را صادر و اعلام می نماید. رای صادره قطعی است.
رییس شعبه 18 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
امانی ـ رشیدی

قاضی:
رشیدی , امانی , یعقوبی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 1257 - هرکس مدعی حقی باشد باید آن را اثبات کند و مدعی علیه هر گاه در مقام دفاع مدعی امری شود که محتاج به دلیل باشد اثبات امر برعهده او است.

مشاهده ماده 1257 قانون مدنی

ماده 425 - چنانچه دادگاه پس از رسیدگی اعتراض ثالث را وارد تشخیص دهد آن قسمت از حکم را که مورد اعتراض قرار گرفته نقض می نماید و اگر مفاد حکم غیرقابل تفکیک باشد تمام آن الغاء خواهد شد.

مشاهده ماده 425 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM