رای قضایی شماره 9209970906800323

رای قضایی شماره 9209970906800323

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970906800323


شماره دادنامه قطعی:
9209970906800323

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/03/12

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
خواندگان دعوای اثبات نسب

پیام رای:
در دعوای اثبات نسب در صورت فوت فردی که خواهان خود را منتسب به وی می داند دعوی می بایستی به طرفیت وراث اقامه می شد و بر فرض نبودن وارث با توجه به قوانین موضوعه من جمله مواد 866 قانون مدنی و 327 و 328 قانون امور حسبی حاکم (دادستان) باید طرف دعوی قرار گیرد.

رای خلاصه جریان پرونده
خانم ر.ق. به وکالت از آقای ح.خ. در تاریخ 24/10/1388 دادخواستی به طرفیت اداره ثبت احوال شهرستان صومعه سرا تسلیم دادگاه نموده است توضیح داده که موکل فرزند ک.ش. می باشد ولی در شناسنامه وی نام خانوادگی مادرش (خ.ن.) قید شده است چون در زمان صدور شناسنامه مادرش مراجعه می کند و اداره ثبت احوال طبق ماده 19 قانون ثبت به نام خانوادگی مادر شناسنامه صادر می کند و نهایتا تقاضای اثبات نسب موکل خود را نسبت به ک.ش. به عنوان پدر نموده است و نیز تقاضای تغییر نام خانوادگی از خ. به ش. را نموده است و جهت اثبات ادعای مذکور به استشهادیه منضم به دادخواست استناد نموده است اداره ثبت احوال صومعه سرا با تقدیم لایحه جوابیه دلایل خواهان را کافی ندانسته و تقاضای اقدام قانونی را نموده است دادگاه رسیدگی کننده پس از اقدامات معموله ازجمله تعیین وقت رسیدگی و استماع اظهارات حاضرین و تحقیق از شهود دادنامه شماره 1154/88 ـ 9/12/1388 را صادر می کند این رای از شعبه اول دادگاه عمومی صومعه سرا صادر شده است در این رای ضمن احراز نسب خواهان به آقای ک.ش.ل. حکم به اصلاح نام خانوادگی مشارالیه از خ. به ش. صادر نموده است اداره ثبت احوال با نماینده حقوقی خود نسبت به این رای تجدیدنظر خواهی می کند در لایحه منضم به دادخواست ادعا شده که دعوی مطروحه فاقد دلیل قانونی و تقاضای نقض رای به شرح مندرج در لایحه نموده است که پس از اقدامات معموله رای شماره 116/89 مورخ 22/3/1389 از شعبه 13 دادگاه تجدیدنظر استان گیلان صادر شده است در این رای استدلال شده که دعوی باید به طرفیت وراث آقای ک.ش. اقامه می شد و اداره ثبت احوال را ذی نفع در دعوی ندانسته و مستندا به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی با نقض دادنامه قرار رد دعوی را صادر نموده است خانم ر.ق. به وکالت از خواهان نسبت به این رای فرجام خواهی نموده و با تکرار مطالب گذشته و به شرح مندرج در آن تقاضای نقض رای و صدور حکم قانونی را نموده است اداره ثبت احوال با تقدیم لایحه جوابیه و به شرح مطالب مندرج در آن تقاضای تایید رای صادره را نموده است پرونده جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع شده است.

رای شعبه دیوان عالی کشور
اجمال مورد معنونه این است که فرجام خواه توسط وکیل خود دادخواستی به طرفیت فرجام خوانده تسلیم دادگاه نموده است و در آن تقاضای اثبات نسب خود را نسبت به مرحوم ک.ش. نموده است و نیز تقاضای تغییر نام خانوادگی خود را از خ. به ش. نموده است توضیح داده که پدر وی مرحوم ک.ش. بوده است و چون مادرم در اجرای ماده 19 قانون ثبت احوال تقاضای شناسنامه می نماید نام خانوادگی مادرم در شناسنامه صادره درج می شود که بدوا برابر دادنامه شماره 1154/88 مورخ 9/12/1388 صادره از شعبه اول دادگاه عمومی صومعه سرا ضمن احراز نسب خواهان به آقای ک.ش. حکم به درج نام خانوادگی شایسته در شناسنامه خواهان صادر می شود اداره ثبت احوال صومعه سرا نسبت به این رای تجدیدنظرخواهی می نماید که دادنامه مورد فرجامی با شماره مزبور صادر می شود در این رای استدلال شده که باید وراث مرحوم ک.ش. طرف دعوی قرار می گرفت و با نقض دادنامه بدوی قرار رد دعوی خواهان بدوی صادر شده است خواهان بدوی توسط وکیل خود نسبت به این رای فرجام خواهی نموده است.
هیات شعبه ـ اولا در خصوص فرجام خواهی نسبت به رای صادره در خصوص دعوی اثبات نسب همان طور که دادگاه محترم صادرکننده رای قطعی استدلال نموده دعوی می بایستی به طرفیت وراث فردی که خواهان خود را منتسب به وی می داند اقامه می شد و بر فرض نبودن وارث با توجه به قوانین موضوعه من جمله مواد 866 قانون مدنی و 327 و 328 قانون امور حسبی حاکم (دادستان) باید طرف دعوی قرار گیرد لذا مستندا به مواد 370 و 84 (بند 4) و 89 قانون آیین دادرسی مدین بارد دعوی فرجامی رای فرجام خواسته ابرام می شود. ثانیا در خصوص فرجام خواهی نسبت به رای مذکور در قسمت تغییر نام خانوادگی با توجه به اینکه اصل بر غیرقابل فرجام خواهی بودن آراء است مگر اینکه قانون گذار منصوصا آن را قابل فرجام خواهی اعلام نماید و نظر به مواد 367 و 368 و 369 قانون آیین دادرسی مدنی مورد مذکور قابلیت فرجام خواهی را نداشته و قرار رد دعوی فرجامی صادر می شود و پرونده به دادگاه محترم صادرکننده رای قطعی اعاده می شود.
رییس شعبه 8 دیوان عالی کشور ـ مستشار ـ عضو معاون
عباسیان ـ اللهیاری ـ کریم پور نطنزی

قاضی:
حسن عباسیان , اللهیاری , کریمپور نطنزی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 367 - آرای دادگاههای بدوی که به علت عدم درخواست تجدیدنظر قطعیت یافته قابل فرجام خواهی نیست مگر در موارد زیر: الف - احکام: 1 - احکامی که خواسته آن بیش از مبلغ بیست میلیون (000 000 20) ریال باشد. 2 - احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن طلاق نسب حجر وقف ثلث حبس و تولیت. ب - قرارهای زیر مشروط به این که اصل حکم راجع به آنها قابل رسیدگی فرجامی باشد. 1 - قرار ابطال یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شده باشد. 2 - قرار سقوط دعوا یا عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا.

مشاهده ماده 367 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 368 - آرای دادگاههای تجدیدنظر استان قابل فرجام خواهی نیست مگر در موارد زیر: الف - احکام : احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن طلاق نسب حجر و وقف. ب - قرارهای زیر مشروط به این که اصل حکم راجع به آنها قابل رسیدگی فرجامی باشد. 1 - قرار ابطال یا رد دادخواست که از دادگاه تجدیدنظر صادر شده باشد. 2 - قرار سقوط دعوا یا عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا.

مشاهده ماده 368 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 369 - احکام زیر اگرچه از مصادیق بندهای ( الف) در دو ماده قبل باشد حسب مورد قابل رسیدگی فرجامی نخواهد بود: 1 - احکام مستند به اقرار قاطع دعوا در دادگاه. 2 - احکام مستند به نظریه یک یا چند نفر کارشناس که طرفین به طور کتبی رای آنها را قاطع دعوا قرار داده باشند. 3 - احکام مستند به سوگند که قاطع دعوا باشد. 4 - احکامی که طرفین حق فرجام خواهی خود را نسبت به آن ساقط کرده باشند. 5 - احکامی که ضمن یا بعد از رسیدگی به دعاوی اصلی راجع به متفرعات آن صادر می شود درصورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل رسیدگی فرجامی نباشد. 6 - احکامی که به موجب قوانین خاص غیرقابل فرجام خواهی است.

مشاهده ماده 369 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 866 - در صورت نبودن وارث امر ترکه ی متوفی راجع به حاکم است.

مشاهده ماده 866 قانون مدنی

ماده 19- ماما یا پزشکی که در حین ولادت حضور و در زایمان دخالت داشته مکلف به صدور گواهی ولادت و ارسال یک نسخه از آن به ثبت احوال محل در مهلت اعلام می باشد.

مشاهده ماده 19 قانون ثبت احوال

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM