رای قضایی شماره 9209970220100239

رای قضایی شماره 9209970220100239

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970220100239


شماره دادنامه قطعی:
9209970220100239

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/02/25

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
تعیین درصدی از محکوم به به عنوان حق الوکاله

پیام رای:
وکیل نمی تواند قسمتی از محکوم به را به عنوان حق الوکاله تعیین کند و تعیین درصدی از خواسته دعوی به عنوان حق الوکاله خلاف مقررات وکالت است و علاوه بر این که تخلف انتظامی می باشد در دادگاه نیز واجد اعتبار نخواهد بود.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دادخواست آقای ع.م. فرزند ر. با وکالت ع.ح. به طرفیت الف.الف. فرزند ج. به خواسته مطالبه حق الوکاله از قرارداد و الزام خوانده به پرداخت آن به مبلغ 000/000/600 ریال بدین شرح که خوانده به موجب وکالت نامه ای وکالت خوانده را جهت استیفای حقوق ایشان در خصوص پلاک 94/124 واقع در بخش 11 تهران بر عهده داشته است و خوانده متعهد به پرداخت ده درصد محکوم به به خواهان به عنوان حق الوکاله بوده است و علی رغم وصول 22000000000 ریال محکوم به حق الوکاله خواهان پرداخت نگردیده است لذا خواهان تقاضای محکومیت خوانده را به شرح خواسته نموده است این دادگاه نظر به اینکه بر اساس ماده 34 قانون وکالت مصوب 25/11/1315 با اصلاحات و الحاقات بعدی و مواد 79 و 78 نظام نامه قانون وکالت مصوب 19/3/1316 اساسا وکیل نمی تواند قسمتی از محکوم به را عنوان حق الوکاله معین نماید و یا اینکه سندی علاوه بر میزان مقرره به عنوان حق الوکاله به هر اسم و عنوان از موکل اخذ نماید و حق الوکاله همان است که در وکالت نامه و قرارداد قید شده است و اخذ سند جداگانه بدون قید آن به عنوان حق الوکاله در وکالت نامه و قرارداد صرف نظر از اینکه این امر تخلف انتظامی است چنین سندی در محاکم و ادارات منشا اثر نخواهد بود و با عنایت به اظهارات خواهان در جلسه مورخ 28/6/90 این دادگاه در وکالت نامه ارایه شده در پرونده استنادی فوق الذکر اشاره ای به قرارداد عادی مستند دعوی نشده است و میزان حق الوکاله بر اساس تعرفه قید شده و تمبر نیز بر همین مبنا ابطال شده است لذا این دادگاه فقط تا میزان حق الوکاله قید شده در وکالت نامه و بر اساس تعرفه قانونی خواهان را مستحق برای طرح دعوی تشخیص می دهد و بنا به مراتب فوق الذکر و مستندات ذکر شده و قاعده اقدام و ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی دعوای خواهان را غیر وارد تشخیص و حکم به رد دعوای خواهان صادر و اعلام می نماید. رای صادره حضوری محسوب و ظرف مهلت 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه های تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 107 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ کرمی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی آقای ع.م. با وکالت آقای ش.م. به طرفیت آقای الف.الف. با وکالت خانم الف.ع. از دادنامه شماره 610ـ17/7/90 شعبه 107 دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن دعوی نامبرده بر مطالبه حق الوکاله از قرارداد به میزان ششصد میلیون ریال مردود اعلام گردیده است موجه و وارد تشخیص داده نمی شود زیرا از عطف توجه به اظهارات وکلای طرفین در این مرحله از دادرسی و لحاظ قرارداد فی مابین و متمم قرارداد استنتاجات تجدیدنظرخواه و وکیل وی را منطبق با موازین قانونی تشخیص نداده و دادنامه تجدیدنظرخواسته با رعایت اصول و قواعد دادرسی اصدار یافته است ایراد و اعتراض موجه و مدللی که موجبات نقض آن را فراهم آورد به عمل نیامده است به استناد ماده 358 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته را تایید و استوار می گرداند. رای صادره قطعی است.
مستشاران شعبه 1 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
صلاتی ـ صادقی

قاضی:
صلاتی , صادقی , کرمی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 197 - اصل برائت است بنابراین اگر کسی مدعی حق یا دینی بر دیگری باشد باید آن را اثبات کند درغیر این صورت با سوگند خوانده حکم برائت صادر خواهد شد.

مشاهده ماده 197 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 34 ـ دریافت هر وجه یا مالی از موکل یا گرفتن سند رسمی یا غیر رسمی از او علاوه بر میزان مقرره به عنوان حق الوکاله و علاوه بر مخارج لازمه به هر اسم و هر عنوان که باشد ولو به عنوان وجه التزام و نذر ممنوع است و مرتکب به مجازات انتظامی از درجه پنج به بالا محکوم می شود و چنین سند و التزام در محاکم و ادارات ثبت منشا ترتیب اثر نخواهد بود ـ در صورتی که وکیل این عمل را به طور حیله انجام دهد مثل اینکه پول یا مال یا سندی در ظاهر به عنوان دیگر و در باطن راجع به عمل وکالت باشد و یا در ظاهر به اسم شخص دیگر و در باطن برای خود بگیرد کلاهبردار محسوب و مورد تعقیب جزایی واقع خواهد شد.

مشاهده ماده 34 قانون وکالت

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM