رسیدگی دادگاه کیفری استان بدون حضور و دعوت از نماینده دادسرا دارای اشکال بوده و از موارد نقض دادنامه و ارجاع به شعبه هم عرض می باشد.

به حکایت اوراق پرونده پیوست آقای ح.ن. 14 ساله در مورخه 1/12/90 ساعت 15:10 به همراه مادرش الف.ق. به نیروی انتظامی مراجعه و اعلام داشته به هنگام خروج از مدرسه به وسیله چند نفر معتاد به زور چاقو و تهدید و ضرب و شتم به منزلی در مسیر مدرسه به خانه برده می شود و مورد تجاوز قرار می گیرد و در شرح شکایت خود می گوید آنان چهار نفر بودند که دو نفر به وی تجاوز نموده اند و یکی از همکلاسی هایش به نام ع.ک. شاهد قضیه بوده که او هم مورد کتک کاری قرار می گیرد. لیکن فرار می کنند. مادر مجنی علیه گفته پسرش ساعت 13:15 به منزل مراجعت کرد و حالش بد بوده است نیروی انتظامی با هماهنگی با آقای قاضی کشیک به همراه مجنی علیه به پارک.. . مراجعه و احد از متجاوزین به نام پ.خ. شناسایی و دستگیر می گردد. در تحقیق از وی نامبرده اعلام داشته است ح. مزاحم دختر خاله پ. شده بود و فحش مادر به پ. داده بود پ. هم از وی عصبانی بود پ. رفت دم مدرسه او را آورد و این کارو با او کرد... . - وکیل متهم به لایحه تسلیمی خود استناد کرده است دادگاه دستور وقت احتیاطی و مطالبه پاسخ در مورد نتیجه آزمایش نمونه برداری از نواحی مقعد ح. را مطالبه می نماید در مورخه 23/5/91 دستور آزادی متهم به علت توثیق وثیقه صادر می گردد. در مورخه 1/9/91 جلسه رسیدگی دادگاه با حضور متهم م.ز. (پ) و وکیل وی تشکیل می گردد. شاکی و پدرش علی رغم ابلاغ وقت به صورت قانونی حاضر نگردیده اند و لایحه ای هم ارسال نداشته اند دادگاه خطاب به متهم با تفهیم اتهام پاسخ می دهد قبول ندارد اظهارات من همان است که قبلا گفته ام پ.خ. او را به اطاق برد تجاوز کرد ولی من ندیدم در ضمن پ.خ. دروغ گفته است من تجاوز کرده ام چون می ترسید فرار کرده بود او را گرفته بودند گفته بود که من کردم در آگاهی هم تحت فشار گفته است من کرده ام. وکیل متهم نیز گفته است مطالب من به شرح همان لایحه تقدیمی است. دادگاه در مورخه 19/9/91 با اعلام ختم رسیدگی قرار موقوفی تعقیب پ.خ. را به علت فوت وی صادر می نماید و در مورد م.ز. معروف به پ. در مورد تجاوز به عنف به لحاظ فقدان ادله قانونی و شرعی حکم برایت صادر می نماید و در مورد اتهام وی به لواط غیرایقابی به عنف با توجه به محتویات پرونده و انگیزه انتقامی وی او را با حصول علم بر ارتکاب اتهام انتسابی به یک صد ضربه شلاق محکوم می نماید و در مورد اتهام دیگر وی و اتهام پ. به ضرب و جرح و تهیه فیلم به لحاظ لزوم رسیدگی در دادسرا و صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست پرونده را به دادسرا اعاده می دهد تا وفق مقررات اقدام پس از انجام موارد بالا و انجام تشریفات قانونی و تکمیل تحقیقات پرونده را جهت رسیدگی به تبع جرم ارتکابی به دادگاه کیفری استان ارسال دارند. رای دادگاه در مهلت قانونی مورد اعتراض وکیل متهم قرار می گیرد و درخواست رسیدگی تجدیدنظری می شود پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع می گردد.

درخصوص اعتراض و تجدیدنظرخواهی خانم ز.ج. به وکالت از م.ز. معروف به پ. نسبت به دادنامه شماره 259-19/9/91 صادره از شعبه 72 دادگاه کیفری استان تهران صرف نظر از وارد بودن یا نبودن اعتراضات خانم وکیل مدافع محکوم علیه نظر به اینکه رسیدگی دادگاه کیفری استان بدون دخالت نماینده دادسرا (بدون دعوت از وی) انجام گرفته است. لذا رسیدگی فاقد رعایت تشریفات قانونی بوده است. لذا بنا به مراتب مستندا به تبصره 2 ماده 20 قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب و بند 4 از شق ب ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری با نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته پرونده جهت رسیدگی به شعبه دیگر هم عرض محاکم کیفری استان تهران ارجاع می گردد.
رییس شعبه 24 دیوان عالی کشور - مستشار
لشکری - شوشتری