آقای ق. شکایتی علیه شخصی ناشناس دایر بر مزاحمت تلفنی تهدید به آتش سوزی اموال و اسیدپاشی به دادسرای عمومی ک تقدیم اعلام داشته است. از ماه هفتم سال 1390 از طریق سیم کارت های شماره.. . و.. . و.. . و.. . و.. . اس.ام.اس بسیاری جهت تهدید و
توهین به شماره تلفن خود و بستگانم انجام گرفته که باعث سلب آسایش و رعب و وحشت گردیده است. تقاضای رسیدگی دارم. موضوع جهت رسیدگی به شعبه 26 دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب ک محول شده است. دستورات قضایی لازم صادرگردیده است. النهایه آقای دادیار درتاریخ 6/7/91 با اعلام اینکه محل وقوع بزه انتسابی درحوزه قضایی شهرستان ک نبوده و رسیدگی خارج از صلاحیت محلی این دادسرا می باشد لذا مستندا به ماده 54
قانون آیین دادرسی کیفری قرارعدم صلاحیت به صلاحیت رسیدگی دادسرای عمومی و انقلاب ت صادر و اعلام می گردد. با ارسال پرونده به دادسرای عمومی و انقلاب ت در ناحیه ده دادسرای ت به شعبه 5 بازپرسی ارجاع گردیده است. از شاکی تحقیق شده اظهار داشته: ساعت دو ـ سه شب وقتی در منزلم درک در حال استراحت بودم این تماس ها بامن گرفته شد. سپس در تاریخ 6/10/91 آقای بازپرس با اعلام اینکه بزه های موردشکایت حسب تماس تلفنی صورت گرفته و شاکی در منزل خود درک و محل کار خود جواب گوی تماس های بوده است با توجه به
رای وحدت رویه شماره 721 مورخ 21/4/90
هیات عمومی دیوان عالی کشور و با عنایت به اینکه درصورتی که جرایم ارتکابی از ناحیه مشتکی عنه چنانچه درحوزه های قضایی مختلف واقع شده باشد و مجازات مشابه باشد و متهم دستگیر نشده باشد دادگاهی که ابتدایا شروع به رسیدگی نموده صلاحیت رسیدگی به کلیه جرایم را دارد و باتوجه به اینکه مزاحمت های تلفنی در محل سکونت وی درک بوده است قرار عدم صلاحیت به شایستگی و صلاحیت دادسرای عمومی ک صادر و اعلام می نماید. با حصول اختلاف پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده است.