رای قضایی شماره 9109970222701554

رای قضایی شماره 9109970222701554

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9109970222701554


شماره دادنامه قطعی:
9109970222701554

تاریخ دادنامه قطعی:
1391/12/06

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
اجرای استصحاب برای رد مال

پیام رای:
چنانچه محکوم به رد مال دادخواست اعسار داده باشد در مقام تردید در اینکه آیا اموال تحصیل شده ازید وی خارج شده است یاخیر اصل استصحاب وجود اموال درید وی جاری می شود تا زمانی که دلیلی بر خروج اموال از ید وی اثبات گردد.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دادخواست تقدیمی خواهان آقای م.ه. فرزند ع. به طرفیت خواندگان1-آقای غ. 2- خانم ز. 3- خانم ش. 4-م. 5- م. 6- م. 7- خانم الف. 8- ه. 9- م. 10-ن. 11- ر. 12- ث. 13- الف. 14- م. 15-ر. به خواسته اعسار از پرداخت محکوم به و تقسیط آن دادنامه شماره327 مورخه 10/4/87 صادره از شعبه 1172 دادگاه عمومی جزایی تهران بدین توضیح که: خواهان خود را معسر از پرداخت یک جا و توام محکوم به معرفی نموده است و جهت اثبات ادعای خویش به گواهی گواهان استناد نموده و گواهان تعرفه شده نیز ادعای مشارالیه را تایید و تصدیق نموده اند و از طرفی خواندگان دعوی ادعای خواهان را نپذیرفته و دادگاه با توجه به مراتب فوق و مستندا به مواد504 و513 قانون آیین دادرسی در امور مدنی و مواد 1 20 23 و 26 قانون اعسار و ماده3 قانون اجرای محکومیت های مالی بدوا خواهان را از تادیه هزینه دادرسی و پرداخت دفعتا واحده محکوم به معاف می دارد و با توجه به اینکه خواهان قادر است محکوم به را به صورت اقساط در حق محکوم لهم کارسازی و پرداخت نماید با وارد تلقی نمودن خواسته خواهان رای به تقسیط محکوم به دادنامه فوق الاشعار با پیش پرداخت (یک پنجم) از کل محکوم به و مابقی در طی ده قسط پرداخت گردد تا استهلاک کامل محکوم به در حق خواندگان صادر و اعلام می گردد. رای صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه1172دادگاه عمومی جزایی تهران - حسین زاده

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در مورد تجدیدنظرخواهی:1-ر. 2-الف. 3- غ. 4-ز. 5- ه. 6- ن. 7- م. 8 - الف. 9- م. 10- م. 11- ش. به طرفیت م. نسبت به دادنامه شماره682 مورخ 22/7/91 صادره از شعبه1172 دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن حکم به تقسیط محکوم به موضوع دادنامه شماره 327 مورخ 10/4/87 شعبه مزبور صادرگردیده است؛ لازم به توضیح است که حسب دادنامه اخیرآقای م.ه. به اتهام کلاهبرداری و فروش مال غیر به تحمل حبس و پرداخت جزای نقدی و رد مال به شکات محکوم گردیده است. همین طور با توجه به مفاد دادخواست تجدیدنظر و مستندات پیوست و اینکه متعلق موضوع خواسته خواهان بدوی اعسار از پرداخت وجوهی است که در جریان عمل مجرمانه از مالباختگان تحصیل و در اختیارگرفته است حال در مقام تردید اینکه اموال تحصیل شده از ید وی خارج شده است یا خیر؟ اصل حاکم استصحاب وجود اموال در ید وی است از طرفی دلیلی بر خروج وجوه از ید و تصرف وی از سوی تجدیدنظرخوانده ارایه نگردیده است لذا تجدیدنظرخواهی موجه تلقی و دادگاه مستندا به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی حکم بر نقض رای بدوی و رد دعوی خواهان بدوی صادر می نماید و در مورد تجدیدنظرخواهی م. نظر به مراتب فوق مستندا به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به رد تجدیدنظرخواهی صادر می نماید. رای صادره حضوری و قطعی است.
رییس شعبه 27 دادگاه تجدیدنظر استان تهران - مستشاردادگاه
رجاء- استیری

قاضی:
حسین رجاء , حسن استیری , حسین زاده

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 3 ـ حکمی که موضوع آن معین نیست قابل اجراء نمی باشد.

مشاهده ماده 3 قانون اجرای احکام مدنی

ماده 3ـ اگر استیفای محکوم به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکوم علیه به تقاضای محکوم له تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکوم له حبس می شود. چنانچه محکوم علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمی شود مگر اینکه دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود. تبصره 1ـ چنانچه محکوم علیه خارج از مهلت مقرر در این ماده ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خود را اقامه کند هرگاه محکوم له آزادی وی را بدون اخذ تامین بپذیرد یا محکوم علیه به تشخیص دادگاه کفیل یا وثیقه معتبر و معادل محکوم به ارائه نماید دادگاه با صدور قرار قبولی وثیقه یا کفیل تا روشن شدن وضعیت اعسار از حبس محکوم علیه خودداری و در صورت حبس او را آزاد می کند. در صورت رد دعوای اعسار به موجب حکم قطعی به کفیل یا وثیقه گذار ابلاغ می شود که ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ واقعی نسبت به تسلیم محکوم علیه اقدام کند. در صورت عدم تسلیم ظرف مهلت مذکور حسب مورد به دستور دادستان یا رئیس دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجراء می شود نسبت به استیفای محکوم به و هزینه های اجرائی از محل وثیقه یا وجه الکفاله اقدام می شود. در این مورد دستور دادگاه ظرف مهلت ده روز پس از ابلاغ واقعی قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر است. نحوه صدور قرارهای تامینی مزبور مقررات اعتراض نسبت به دستور دادستان و سایر مقررات مربوط به این دستورها تابع قانون آیین دادرسی کیفری است. تبصره 2ـ مقررات راجع به تعویق و موانع اجرای مجازات حبس در خصوص کسانی که به استناد این ماده حبس می شوند نیز مجری است.

مشاهده ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM