رای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور
از مجموع مقررات مواد 18 و 40 و 41 و 58 قانون تصفیه
ورشکستگی درباره اموال مورد وثیقه
تاجر ورشکسته و ماده 18 آن قانون در مورد اموال غیر منقولی که متعلق حق اشخاص ثالث است و ماده 419
قانون تجارت استفاده و استنباط می شود که قانون مزبور ترتیبات راجع به معاملات
تاجر ورشکسته را که از آن جمله معاملات با حق استرداد است تابع تشریفات آن قانون قرار داده و ماده 34 اصلاحی قانون ثبت که درباره معاملات با حق استرداد مقرراتی وضع نموده شامل معاملات با حق استرداد
ورشکسته که مشمول مقررات خاصی است نمی گردد و مقررات قانون تصفیه در مورد معاملات با حق استرداد
تاجر ورشکسته لازم الرعایه است و با احراز این امر چون پس از صدور حکم توقف قانونا
ورشکسته از دخالت در کلیه امور مالی مربوط به خود ممنوع و اداره تصفیه به عنوان قائم مقام
ورشکسته طلب طلبکاران را تشخیص و تصدیق می نماید و مطالبات متوقف را وصول و اقدام به فروش و بعد تقسیم اموال وی می کند و طبق ماده 421 قانون مزبور همین که
حکم ورشکستگی صادر شد قروض موجل با رعایت تخفیفات مقتضی نسبت به مدت به قروض حال مبدل می شود و این حکم شامل حال عموم طلبکاران است و راجع به طلبکاران وثیقه دار قانون برای وصول طلب آنها تا
تاریخ ورشکستگی این مزیت را منظور داشته که کلیه طلب آنها از محل مورد وثیقه استیفاء شود و در صورتی که حاصل فروش کفایت طلب آنها را ننمود نسبت به بقیه طلب خود جزء غرماء معمولی منظور شوند و از وجوهی که برای غرما مقرر است حصه ببرند ولی دیگر از
قانون تجارت استفاده نمی شود که این طبقه از طلبکاران علاوه بر مزایای فوق ذیحق در مطالبه خسارات تاخیر اداء از
تاریخ ورشکستگی به بعد هم باشند و ماده 562
قانون تجارت که در باب سیزدهم تحت عنوان اعاده اعتبار
تاجر ورشکسته ذکر شده با توجه به ماده 561 قانون مزبور ناظر به موردی است که
تاجر ورشکسته ملائت حاصل نموده و بخواهد اعاده اعتبار کند.
بنابراین نظر شعبه سوم مبنی بر اینکه طلبکاران
ورشکسته اعم از اینکه وثیقه داشته باشند یا نه حق مطالبه
خسارت تاخیر تادیه ایام بعد از تاریخ توقف را ندارند صحیح به نظر می رسد و این رای طبق ماده واحده مصوب تیرماه 1328 لازم الاتباع است.
هیات عمومی دیوان عالی کشور