1339 ماده
ماده 460 - در بیع شرط مشتری نمی تواند در مبیع تصرفی که منافی خیار باشد از قبیل نقل و انتقال و غیره بنماید.
ماده 461 - اگر مشتری در زمان خیار از اخذ ثمن خودداری کند بایع می تواند با تسلیم ثمن به حاکم یا قائم مقام او معامله را فسخ کند.
ماده 462 - اگر مبیع به شرط به واسطه ی فوت مشتری به ورثه ی او منتقل شود حق فسخ بیع در مقابل ورثه به همان ترتیبی که بوده است باقی خواهد بود.
ماده 463 - اگر در بیع شرط معلوم شود که قصد بایع حقیقت بیع نبوده است احکام بیع در آن مجری نخواهد بود.
ماده 464 - معاوضه عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین مالی می دهد به عوض مال دیگر که از طرف دیگر اخذ می کند بدون ملاحظه ی این که یکی از عوضین مبیع و دیگری ثمن باشد.
ماده 466 - اجاره عقدی است که به موجب آن مستاجر مالک منافع عین مستاجره می شود اجاره دهنده را موجر و اجاره کننده را مستاجر و مورد اجاره را عین مستاجره گویند.
ماده 468 - در اجاره ی اشیا مدت اجاره باید معین شود والا اجاره باطل است.
ماده 469 - مدت اجاره از روزی شروع می شود که بین طرفین مقرر شده و اگر در عقد اجاره ابتدای مدت ذکر نشده باشد از وقت عقد محسوب است.
ماده 471 - برای صحت اجاره باید انتفاع از عین مستاجره با بقای اصل آن ممکن باشد.
ماده 472 - عین مستاجره باید معین باشد و اجاره عین مجهول یا مردد باطل است.
ماده 473 - لازم نیست که موجر مالک عین مستاجره باشد ولی باید مالک منافع آن باشد.
ماده 474 - مستاجر می تواند عین مستاجره را به دیگری اجاره دهد مگر این که در عقد اجاره خلاف آن شرط شده باشد.
ماده 475 - اجاره ی مال مشاع جایز است لیکن تسلیم عین مستاجره موقوف است به اذن شریک.
ماده 476 - موجر باید عین مستاجره را تسلیم مستاجر کند و در صورت امتناع موجر اجبار می شود و در صورت تعذر اجبار مستاجر خیار فسخ دارد.
ماده 477 - موجر باید عین مستاجره را در حالتی تسلیم نماید که مستاجر بتواند استفاده ی مطلوبه را بکند.
ماده 478 - هر گاه معلوم شود عین مستاجره در حال اجاره معیوب بوده مستاجر می تواند اجاره را فسخ کند یا به همان نحوی که بوده است اجاره را با تمام اجرت قبول کند ولی اگر موجر رفع عیب کند به نحوی که به مستاجر ضرری نرسد مستاجر حق فسخ ندارد.
ماده 479 - عیبی که موجب فسخ اجاره می شود عیبی است که موجب نقصان منفعت یا صعوبت در انتفاع باشد.