ماده 460 قانون مدنی

ماده 460 ق م

ماده 460 ق.م

ماده 460 مدنی

ماده 460 ق مدنی

متن کامل ماده 460 قانون مدنی. ماده 460 ق م ماده 460 ق.م ماده 460 مدنی ماده 460 ق مدنی

ماده ۴۶۰ قانون مدنی

ماده ۴۶۰ ق م

ماده ۴۶۰ ق.م

ماده ۴۶۰ مدنی

ماده ۴۶۰ ق مدنی

متن کامل ماده ۴۶۰ قانون مدنی. ماده ۴۶۰ ق م ماده ۴۶۰ ق.م ماده ۴۶۰ مدنی ماده ۴۶۰ ق مدنی

ماده 460 قانون مدنی

ماده 460 - در بیع شرط مشتری نمی تواند در مبیع تصرفی که منافی خیار باشد از قبیل نقل و انتقال و غیره بنماید.

ماده 460 قانون مدنی مصوب 1307/02/18

ماده ۴۶۰ قانون مدنی

ممشاهده ماده ۴۶۰ قانون مدنی مصوب 1307/02/18

قانون مدنی / ماده 460

ماده ۴۶۰ قانون مدنی

پایگاه جامع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۰۷/۰۲/۱۸

متن ماده 460
قانون مدنی

مصوب ۱۳۰۷/۰۲/۱۸
  • ماده ۴۶۰ قانون مدنی

    متن کامل 460 ماده

    مصوب ۱۳۰۷/۰۲/۱۸
متن ماده ۴۶۰

ماده 460 - در بیع شرط مشتری نمی تواند در مبیع تصرفی که منافی خیار باشد از قبیل نقل و انتقال و غیره بنماید.

ماده 459 - در بیع شرط به مجرد عقد مبیع ملک مشتری می شود با قید خیار برای بایع. بنابراین اگر بایع به شرایطی که بین او و مشتری برای استرداد مبیع مقرر شده است عمل ننماید بیع قطعی شده و مشتری مالک قطعی مبیع می گردد و اگر بالعکس بایع به شرایط مزبوره عمل نماید و مبیع را استرداد کند از حین فسخ مبیع مال بایع خواهد شد ولی نماآت و منافع حاصله از حین عقد تا حین فسخ مال مشتری است.

نمایش ماده

ماده 461 - اگر مشتری در زمان خیار از اخذ ثمن خودداری کند بایع می تواند با تسلیم ثمن به حاکم یا قائم مقام او معامله را فسخ کند.

نمایش ماده
1
نظریه مشورتی شماره 99-76-991 ح - مورخ 1399/08/20
در خصوص تلقی انتقال مبیع به عنوان تلف حکمی در فرض انحلال عقود بویژه در مواردی که انحلال عقود مبتنی بر تراضی متعاملین باشد نظرات متفاوتی بین قضات مطرح است. با این توضیح که انحلال عقود ممکن است ناشی از فساد عقد باشد و یا مبتنی بر تراضی طرفین مانند اقاله فسخ و انفساخ باشد. در فرضی که انحلال عقد به دلیل فساد آن است در صورت انتقال بعدی مبیع به شخص ثالث اگر عین آن موجود باشد باید به مالک اعاده شود اما در صورت تلف حقیقی چاره ای جز تحویل مثل یا پرداخت قیمت آن وجود ندارد. در موارد تلف حکمی هم وضع بر همین منوال است؛ اما در انحلال عقودی که بر مبنای تراضی طرفین است حکم قضیه متفاوت است و باید انتقال مبیع را از مصادیق تلف حکمی دانست؛ مانند آن که «الف» خودروی خود را شخص «ب» منتقل می کند طرفین چنین توافق کنند که بخشی از ثمن یک ماه بعد از معامله پرداخت شود در صورت عدم پرداخت ثمن توسط خریدار در مهلت تعیین شده بیع منفسخ شود و یا این که فروشنده حق فسخ عقد بیع را داشته باشد و خریدار پس از انعقاد بیع خودرو را به شخص «پ» بفروشد و این شخص نیز خودرو را در این مدت به فرد دیگری واگذار کند؛ اما به دلیل عدم پرداخت ثمن در مهلت مقرر عقد بیع اولیه منفسخ شود یا فروشنده اولیه بیع را فسخ کند یا طرفین عقد بیع را اقاله کنند. 1- آیا در فرض سوال بین شرط فسخ در قرارداد از یک طرف و شرط فاسخ (انفساخ) در طرف دیگر از حیث آثار تفاوت است؟ 2- آیا در صورت تخلف از شرط از سوی «ب» در فرضی که شرط فاسخ (انفساخ) یا فسخ باشد در هر دو صورت اثر شرط ناظر به آینده خواهد بود یا این که اثر شرط فاسخ قهقرایی بوده و عقد را از زمان وقوع منحل می کند؟ 3- با توجه به سوال 2 چنانچه خودرو توسط «ب» به ایادی بعدی منتقل شده باشد با انفساخ عقد بین «الف» و «ب» آیا امکان استرداد عین خودرو وجود دارد یا موضوع از مصادیق تلف حکمی بوده و باید به مثل یا قیمت رجوع شود؛ در فرضی که شرط فسخ تلقی شود پاسخ چیست؟ 4- چنانچه در فرض سوال در مبیع تغییراتی ایجاد شده باشد؛ مانند این که مورد معامله یک قطعه زمین بوده که در آن ساختمان احداث شده باشد در دو حالت یاد شده تحلیل پاسخ چگونه است؟
2
نظریه مشورتی شماره 99-75-520ح - مورخ 1399/07/09
ضمن قرارداد فروش یک دستگاه خودرو چنین شرط می شود که چنانچه چکی که بابت تمام یا بخشی از ثمن معامله صادر شده است در موعد مقرر کارسازی نشود معامله منفسخ است. اولا چنانچه در فاصله انعقاد قرارداد و انفساخ آن خریدار خودرو را به شخص دیگری منتقل کند وضعیت حقوقی معامله جدید از لحاظ صحت بطلان یا عدم نفوذچیست؟ ثانیا چنانچه در فرض سوال شرط ذخیره مالکیت شده باشد؛ بدین نحو که خریدار تا زمان پاس شدن چک مذکور حق انتقال خودرو موضوع قرارداد را به شخص دیگر نداشته باشد؛ اما بر خلاف این شرط و تعهد خودرو را به شخص دیگری بفروشد وضعیت حقوقی معامله جدید چگونه است؟
3
نظریه مشورتی شماره 98-76-845 ح - مورخ 1398/06/12
احتراما مستدعی است ارشاد فرمائید: شخص «الف» خودرو یا منزلی را به شخص «ب» فروخته است در متن مبایعه نامه شرط فاسخ مبنی بر اینکه چنانچه چک یا چک هایی که به عنوان تتمه ثمن از سوی خریدار به فروشنده داده شده منتهی به صدور گواهی عدم پرداخت گردد معامله منفسخ است به لحاظ اینکه خریدار ممنوع از فروش مال خریداری تا زمانی که تتمه ثمن پرداخت گردد نشده بود مبیع را به شخص «ج» فروخته است و خودرو یا منزلی به نام شخص اخیر تنظیم سند گردیده است. 1-چنانچه خواهان شخص«الف» دعوی تنفیذ شرط فاسخ موجود در مبایعه نامه و استرداد مبیع را به طرفیت «ب» طرح کند آیا می باید شخص «ج» را نیز طرف دعوی قرار دهد و دعوی متوجه «ج» هست یا خیر یا اینکه دادگاه می تواند با احراز وقوع مشروط به حکم به استرداد مبیع دهد؟ 2-آیا علاوه بر خواسته های مذکور خواهان می باید دعوی بطلان معامله ما بین شخص ب و ج و ابطال سند انتقال داده شده را هم توامان طرح می کرد یا صرفا دعوی تنفیذ شرط فاسخ و استرداد مبیع کافی است؟
ماده 460 قانون مدنی

ماده 460 ق م

ماده 460 ق م

ماده 460 ق.م

ماده 460 ق.م

ماده 460 مدنی

ماده 460 مدنی

ماده 460 ق مدنی

ماده 460 ق مدنی

ماده ۴۶۰ قانون مدنی

ماده ۴۶۰ ق م

ماده ۴۶۰ ق.م

ماده ۴۶۰ مدنی

ماده ۴۶۰ ق مدنی

متن کامل ماده ۴۶۰ قانون مدنی. ماده ۴۶۰ ق م ماده ۴۶۰ ق.م ماده ۴۶۰ مدنی ماده ۴۶۰ ق مدنی

ماده 460 قانون مدنی

ماده 460 ق م

ماده 460 ق.م

ماده 460 مدنی

ماده 460 ق مدنی

متن کامل ماده 460 قانون مدنی. ماده 460 ق م ماده 460 ق.م ماده 460 مدنی ماده 460 ق مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM