نظریه مشورتی شماره 509/95/7

نظریه مشورتی شماره 509/95/7

مجموعه کامل نظریات مشورتی

نظریه مشورتی شماره 509/95/7


شماره نظریه:
509/95/7

شماره پرونده:
59-861/1-062

تاریخ نظریه:
1395/03/10

استعلام

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
اولا با توجه به اینکه برخی از جرائم باید مستقیما در دادگاه مطرح شود و نیز با توجه به موارد اعمال ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی1394 و نیز سایر مواردی که دستور جلب متهم از سوی دادگاه صادر شده است به نظر می رسد قاضی کشیک برای «دادگاه های عمومی حقوقی و نیز کیفری» لازم است. ثانیا با توجه به تفکیک صلاحیت دادگاه های حقوقی از دادگاه های کیفری در قوانین و منع ارجاع امور کیفری به دادگاه های حقوقی تعیین قضات دادگاه های حقوقی به جانشینی قضات دادگاه های کیفری در اوقات کشیک فاقد مجوز قانونی است؛ مگر آنکه به هیچ وجه دسترسی به قضات دادگاه های کیفری نباشد که در این صورت در حد ضرورت اقدام ایشان به عنوان قاضی کشیک بلامانع به نظر می رسد و لذا در موارد اخیرالذکر انجام اقدامات ضروری نظیر تفهیم اتهام و صدور قرار تامین کیفری که برای تعیین تکلیف متهم لازم است بلااشکال می باشد. بنابراین در فرض سوال مداخله قضات دادگاه های حقوقی و از جمله رییس دادگستری شهرستان که رییس شعبه اول دادگاه حقوقی نیز است فاقد مجوز قانونی است؛ مگر آنکه دسترسی به قضات دادگاه های کیفری نباشد که در این صورت در حد ضرورت اقدام ایشان به عنوان قاضی کشیک بلامانع به نظر می رسد.

منبع
اداره کل حقوقی قوه قضاییه

مواد مرتبط با این نظریه مشورتی

ماده 3ـ اگر استیفای محکوم به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکوم علیه به تقاضای محکوم له تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکوم له حبس می شود. چنانچه محکوم علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمی شود مگر اینکه دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود. تبصره 1ـ چنانچه محکوم علیه خارج از مهلت مقرر در این ماده ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خود را اقامه کند هرگاه محکوم له آزادی وی را بدون اخذ تامین بپذیرد یا محکوم علیه به تشخیص دادگاه کفیل یا وثیقه معتبر و معادل محکوم به ارائه نماید دادگاه با صدور قرار قبولی وثیقه یا کفیل تا روشن شدن وضعیت اعسار از حبس محکوم علیه خودداری و در صورت حبس او را آزاد می کند. در صورت رد دعوای اعسار به موجب حکم قطعی به کفیل یا وثیقه گذار ابلاغ می شود که ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ واقعی نسبت به تسلیم محکوم علیه اقدام کند. در صورت عدم تسلیم ظرف مهلت مذکور حسب مورد به دستور دادستان یا رئیس دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجراء می شود نسبت به استیفای محکوم به و هزینه های اجرائی از محل وثیقه یا وجه الکفاله اقدام می شود. در این مورد دستور دادگاه ظرف مهلت ده روز پس از ابلاغ واقعی قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر است. نحوه صدور قرارهای تامینی مزبور مقررات اعتراض نسبت به دستور دادستان و سایر مقررات مربوط به این دستورها تابع قانون آیین دادرسی کیفری است. تبصره 2ـ مقررات راجع به تعویق و موانع اجرای مجازات حبس در خصوص کسانی که به استناد این ماده حبس می شوند نیز مجری است.

مشاهده ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM