اولا چنانچه دادخوستی به خواسته صدور دستور
فروش ملک مشاع فاقد سابقه و جریان ثبتی مطرح شود آیا در مورد این گونه املاک نیز همانند املاک دارای سابقه و خاتمه عملیات ثبتی لازمه استماع درخواست خواهان مبنی بر فروش آن است که بدوا خواهان دادخواست و یا درخواست
افراز آن ملک را مطرح کند تا در صورت احراز
غیر قابل افراز بدون آن حکم یا دستور بر فروش آن ملک صادر شود و یا آن که دادگاه به صرف درخواست خواهان که فقط فروش ملک فاقد سابقه و جریان ثبتی است بدوا
غیر قابل افراز بودن آن ملک را ولو بدون درخواست خواهان احراز و متعاقبا دستور فروش صادر کند؟ ثانیا چنانچه در فرض سوال خواسته خواهان
افراز ملک اعم از دارای سابقه ثبتی یا فاقد سابقه ثبتی و در صورت
غیر قابل افراز بودن صدور دستور فروش باشد با توجه به این که دادگاه در صورت
غیر قابل افراز تشخیص دادن ملک دستور فروش صادر می کند و نه حکم؛ آیا رای صادر شده در هر دو بخش خواسته خواهان
افراز و فروش قطعی است یا قابل تجدیدنظر؟ ثالثا با توجه به تغیییر قیمت ها آیا دادگاه می تواند در صورت احراز
غیر قابل افراز بودن ملک دستور فروش آن ملک را بدون جلب نظر کارشناس و تقسیم وجه حاصل از فروش بین شرکا به نسبت سهم مالکیت خود صادر کند و مقرر دارد که جلب نظر کارشناس به منظور ارزیابی قیمت آن ملک در واحد اجرای احکام صورت گیرد؟