1- به موجب ماده 159
قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 و بند 22 قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین مصوب 1373 با اصلاحات بعدی هزینه اجرا (نیم عشر) تخلیه مال غیرمنقول سی درصد
اجاره بهای یک ماه است. با توجه به این که در فرض سوال مال غیرمنقول در رهن تصرف مستاجر قرار داشته است و
اجاره بها تعیین نشده است براساس عرف محل و با در نظر گرفتن مبلغ پیش پرداخت در
قرارداد معادل سی درصد
اجاره بهای یک ماه عین مستاجره توسط دادرس اجرای احکام مدنی تعیین و وصول می شود. 2- در فرضی که دادگاه به درخواست یکی از
مالکان مشاعی دستور
فروش مال مشاع را صادر می کند و در حین عملیات اجرایی سهم مشاع یکی از
مالکان مشاعی (غیرمتقاضی) به هر طریق اعم از
اقاله و انجام معاملات ناقله به اشخاص ثالث منتقل می شود این امر تاثیری در عملیات اجرایی انجام شده (در فرض سوال مزایده) ندارد و منتقل الیه قائم مقام قانونی مالک پیشین محسوب می شود و تمام حقوق و تعهدات انتقال دهنده از جمله دریافت ثمن را دارا می باشد و همچنین ملزم به تنظیم
سند رسمی انتقال به نام برنده مزایده است. 6- اولابا عنایت به ماده 114
قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 که مقرر داشته: «فروش اموال از طریق مزایده به عمل میآید» به طور کلی اموال محکومعلیه باید با رعایت این ماده به فروش برسد. ثانیا در خصوص اموالی مانند ارز و طلا و سهام پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار و یا فلزاتی که در بورس فلزات عرضه می شوند نظر به این که تعیین قیمت این اموال به لحاظ تاثیر عرضه و تقاضا و دیگر اوضاع و احوال اقتصادی به صورت روزانه بلکه لحظه ای در حال تغییر است به نظر می رسد مزایده این اموال باید حسب مورد بر اساس قیمت بازار که از سوی اتحادیه مربوط و یا به موجب ساز و کار تعیین شده در بورس مربوط اعلام می¬شود به عمل می آید و تعیین کارشناس رسمی موضوعیت ندارد؛ زیرا کارشناس رسمی نیز نمی¬تواند قیمتی متفاوت از قیمت مزبور اعلام کند؛ هرچند با توجه به ماده 73 قانون یادشده اصولا قیمت اموال با تراضی محکوم له و محکوم علیه تعیین می شود و بعید است ایشان بر قیمت بازاری و بورسی توافق ننمایند.