نظریه مشورتی شماره 7/98/1974

نظریه مشورتی شماره 7/98/1974

مجموعه کامل نظریات مشورتی

نظریه مشورتی شماره 7/98/1974


شماره نظریه:
7/98/1974

شماره پرونده:
ح4791-62-89

تاریخ نظریه:
1399/01/05

استعلام
در راستای اعمال ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مرجع مجری نیابت محکوم علیه به پرداخت مهر را دستگیر و تحت الحفظ به مرجع معطی اعزام می نماید و محکوم علیه روانه زندان می شود. متعاقبا مرجع مجری طی شرحی گواهی می کند که سابقا زوجه با احراز هویت در آن مرجع رضایت خود را اعلام کرده است. چنانچه رضایت نامه ای در پرونده موجود نباشد و از طریق مواجهه حضوری طرفین پرونده اجرایی نیز نتیجه ای حاصل نشود و با وصف انکار محکوم لها در اعلام گذشت و اصرار محکوم علیه و مرجع مجری نیابت بر وجود رضایت نامه آیا گواهی مرجع مجری نیابت برای معطی معتبر است و پرونده باید مختومه شود؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
برابر ماده 2 دستورالعمل نحوه استعلام حقوقی و پاسخ به آن در قوه قضاییه مصوب 19/9/1398 استعلام حقوقی باید ناظر به استنباط صحیح از مقرراتی باشد که رسما منتشر شده است. بنا به مراتب فوق و لحاظ آن که پرسش های مطرح شده در مقام رفع ابهام از مقررات نبوده و جنبه نظری دارد پاسخ گویی به آن از وظایف اداره کل حقوقی خارج است.

منبع
اداره کل حقوقی قوه قضاییه

مواد مرتبط با این نظریه مشورتی

ماده 3ـ اگر استیفای محکوم به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکوم علیه به تقاضای محکوم له تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکوم له حبس می شود. چنانچه محکوم علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمی شود مگر اینکه دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود. تبصره 1ـ چنانچه محکوم علیه خارج از مهلت مقرر در این ماده ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خود را اقامه کند هرگاه محکوم له آزادی وی را بدون اخذ تامین بپذیرد یا محکوم علیه به تشخیص دادگاه کفیل یا وثیقه معتبر و معادل محکوم به ارائه نماید دادگاه با صدور قرار قبولی وثیقه یا کفیل تا روشن شدن وضعیت اعسار از حبس محکوم علیه خودداری و در صورت حبس او را آزاد می کند. در صورت رد دعوای اعسار به موجب حکم قطعی به کفیل یا وثیقه گذار ابلاغ می شود که ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ واقعی نسبت به تسلیم محکوم علیه اقدام کند. در صورت عدم تسلیم ظرف مهلت مذکور حسب مورد به دستور دادستان یا رئیس دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجراء می شود نسبت به استیفای محکوم به و هزینه های اجرائی از محل وثیقه یا وجه الکفاله اقدام می شود. در این مورد دستور دادگاه ظرف مهلت ده روز پس از ابلاغ واقعی قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر است. نحوه صدور قرارهای تامینی مزبور مقررات اعتراض نسبت به دستور دادستان و سایر مقررات مربوط به این دستورها تابع قانون آیین دادرسی کیفری است. تبصره 2ـ مقررات راجع به تعویق و موانع اجرای مجازات حبس در خصوص کسانی که به استناد این ماده حبس می شوند نیز مجری است.

مشاهده ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM