نشست قضایی شماره 1400-8538

نشست قضایی شماره 1400-8538

مجموعه کامل نشست های قضایی

نشست قضایی شماره 1400-8538


کد نشست:
1400-8538

تاریخ برگزاری:
1397/06/19

برگزار شده توسط:
استان البرز/ شهر فردیس

موضوع:
نقش و جایگاه دادرس اجرای احکام مدنی با توجه به ماده 34 آئین نامه اصلاحی قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

پرسش:
با توجه به اصلاح ماده 34 آیین نامه اصلاحی قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب و تمرکز واحد اجرای احکام مدنی و پیش بینی دادرس اجرای احکام مدنی در این اصلاحیه و اینکه در این اصلاحیه مقرر داشته است دادرس اجرای احکام مطابق قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی اقدام می نماید آیا در مواردی که قوانین مذکور اقداماتی را که در راستای اجرای احکام منوط به رسیدگی دادگاه نموده است از جمله رسیدگی به اعتراض نسبت به ارزیابی مال توقیف شده تایید صحت مزایده اختلاف در مستثنیات دین و دستور حبس محکوم علیه و.. . کما فی السابق تکلیف دادگاه می باشد و صرفا دادگاه باید راجع به آنها رسیدگی و اظهارنظر نماید و یا اینکه رسیدگی به آنها با دادرس اجرای احکام مدنی می باشد؟

نظر هیئت عالی:
دادرس اجرای احکام مدنی به عنوان دادرس علی البدل دادگاه صادر کننده حکم بدوی اقدام می نماید و اختیارات قانونی مربوط به اختلاف حاصله از ارزیابی و صحت جریان مزایده و غیره را دارا می باشد.

نظر اکثریت:
معتقد هستند دادرس اجرای احکام مدنی دارای اختیارات کامل و در واقع جانشین دادگاه صادر کننده حکم می باشد البته بین امور شکلی و امور ماهیتی باید تفکیک قایل شد و به عبارت دیگر در مواردی که مربوط به امور ماهیتی می باشد چون دادگاه در جریان رسیدگی بوده پس دادگاه صادر کننده حکم خود مجددا آن را بررسی می نماید ولی در مواردی که مربوط به امور شکلی می باشد اختیارات اجرای حکم با دادرس اجرای احکام مدنی می باشد. به عبارت دیگر بین امور شکلی و امور ماهیتی باید تفکیک قایل شد.

نظر اقلیت:
معتقد هستند دادرس اجرای احکام مدنی دارای اختیاراتی مشابه با مدیر اجراء می باشد. در واقع در مواردی که قوانین اقداماتی را که در راستای اجرای احکام منوط به رسیدگی دادگاه نموده است وظیفه دادگاه هست و در مواردی که وظایف دادرس ذکر نشده است فقط دادرس اجرای احکام مدنی یک ناظر برای اقدامات دادورزها و مدیران اجراء می باشد که بطور صحیح عمل نمایند پس دادرس اجرای احکام مدنی در واقع یک مدیر اجراء با سمت قضایی هست.

مبحث:
آیین دادرسی مدنی

منبع:
سامانه نشست های قضایی


مواد مرتبط با این نشست قضایی

ماده34ـ در هر حوزه قضایی شهرستان و هر یک از مجتمع های قضایی کلانشهر ها یک یا حسب ضرورت چند واحد اجرای احکام مدنی به صورت متمرکز تشکیل می شود. واحد اجرای احکام مدنی به تعداد لازم مدیر اجرا دادورز و متصدی دفتری خواهد داشت. رئیس واحد اجرای احکام مدنی رئیس حوزه قضایی یا معاون وی و در کلانشهر ها سرپرست مجتمع قضایی یا معاون وی می باشد. در حوزه های قضایی بخش اجرای احکام مدنی بر عهده رئیس حوزه قضایی یا جانشین وی خواهد بود. پرونده های اجرای احکام مدنی تحت نظر دادگاه صادرکننده رای بدوی یا اجرائیه با ارجاع به یکی از دادرسان علی البدل مطابق قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی (مصوب 1394) و سایر قوانین و مقررات مربوط اجرا می شود. (اصلاحی 22/01/1395) تبصره1ـ واحد اجرای احکام مدنی در صورت ضرورت با نظر رئیس حوزه قضایی و موافقت رئیس کل دادگستری استان به تعداد لازم دادرس علی البدل خواهد داشت. (اصلاحی 22/01/1395) تبصره2ـ واحدهای اجرای احکام مدنی حسب ضرورت دارای شعب متعدد خواهد بود. ساختار نحوه فعالیت و ساماندهی این واحدها بر اساس ضوابط قانونی و دستورالعمل مصوب رئیس قوه قضائیه می باشد. (اصلاحی 22/01/1395) تبصره3ـ اجرای پرونده هایی که در شعب دادگاهها در حال اقدام می باشند پس از تمرکز اجرای احکام مدنی همچنان تا مختومه شدن در همان شعب ادامه خواهد یافت. (الحاقی 22/01/1395) تبصره4ـ اجرای احکام کیفری مطابق مقررات بخش پنجم قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 و اصلاحات بعدی آن می باشد. (الحاقی 22/01/1395)

مشاهده ماده 34 آیین نامه اصلاحی قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

ماده 3ـ اگر استیفای محکوم به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکوم علیه به تقاضای محکوم له تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکوم له حبس می شود. چنانچه محکوم علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمی شود مگر اینکه دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود. تبصره 1ـ چنانچه محکوم علیه خارج از مهلت مقرر در این ماده ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خود را اقامه کند هرگاه محکوم له آزادی وی را بدون اخذ تامین بپذیرد یا محکوم علیه به تشخیص دادگاه کفیل یا وثیقه معتبر و معادل محکوم به ارائه نماید دادگاه با صدور قرار قبولی وثیقه یا کفیل تا روشن شدن وضعیت اعسار از حبس محکوم علیه خودداری و در صورت حبس او را آزاد می کند. در صورت رد دعوای اعسار به موجب حکم قطعی به کفیل یا وثیقه گذار ابلاغ می شود که ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ واقعی نسبت به تسلیم محکوم علیه اقدام کند. در صورت عدم تسلیم ظرف مهلت مذکور حسب مورد به دستور دادستان یا رئیس دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجراء می شود نسبت به استیفای محکوم به و هزینه های اجرائی از محل وثیقه یا وجه الکفاله اقدام می شود. در این مورد دستور دادگاه ظرف مهلت ده روز پس از ابلاغ واقعی قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر است. نحوه صدور قرارهای تامینی مزبور مقررات اعتراض نسبت به دستور دادستان و سایر مقررات مربوط به این دستورها تابع قانون آیین دادرسی کیفری است. تبصره 2ـ مقررات راجع به تعویق و موانع اجرای مجازات حبس در خصوص کسانی که به استناد این ماده حبس می شوند نیز مجری است.

مشاهده ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM