نشست قضایی شماره

نشست قضایی شماره

مجموعه کامل نشست های قضایی

نشست قضایی شماره


کد نشست:

تاریخ برگزاری:
1393/11/13

برگزار شده توسط:
استان تهران/

موضوع:
امکان یا عدم امکان جمع ماده 473 ق.م.ا 1392 با تبصره 1 ماده 41 قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح

پرسش:
نظر به اینکه در ماده 473 قانون مجازات اسلامی مقرر داشته هرگاه ماموری در اجرای وظایف قانونی عملی را مطابق مقررات انجام دهد و همان عمل موجب فوت یا صدمه بدنی کسی شود دیه بر عهده بیت المال است با توجه به تبصره 1 ماده 41 قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح که در آن قید مقصر و بی گناه نبودن مقتول آمده این دو ماده چگونه با هم قابل جمع است؟

نظر هیئت عالی:
مواد 473 قانون مجازات اسلامی و 41 قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح با توجه به ماده 302 قانون مجازات اسلامی باید مورد بررسی قرار گیرند بنابراین اگر مامور با رعایت مقررات قانونی (قانون به کارگیری سلاح مصوب 1373/10/18) بر اثر تیراندازی موجب مرگ یا جرح کسی شود از مسیولیت کیفری مبراست. سوال این است که تکلیف دیه مقتول یا مجروح چه می شود. بدیهی است در صورتی که مقتول یا مجروح از مصادیق شقوق مختلف ماده 302 قانون مجازات اسلامی (یعنی مهدورالدم) باشد خون او هدر است و دیه ای به اولیای دم تعلق نمی گیرد و همچنین زمانی که مقتول یا مجروح در رابطه با رفتار و وظیفه ماموران مرتکب تقصیر شود مثلا به منطقه ممنوعه که ورود افراد عادی منع شده وارد یا بدون مجوز قانونی حریم مرزها را رعایت نکند و از مرز عبور کند یا با وجود همراه داشتن کالای قاچاق یا مواد مخدر و اخطار ماموران توقف نکند و مورد اصابت قرار گیرد باز هم خونش هدر خواهد بود.

نظر اتفاقی:
ماده 473 قانون مجازات اسلامی ناسخ تبصره 1 ماده 41 قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح نیست و تقصیر و گناه مجنی علیه در پرداخت یا عدم پرداخت دیه حتی از بیت المال به وی موثر است لیکن در مفهوم و تفسیری که از تقصیر و گناه می گردد نظر واحدی وجود ندارد. عده ای نظر به این دارند که تقصیر و گناه مجنی علیه به نفسه و قایم به شخص وی خارج از محدوده عمل و تعامل وی در رابطه با امور و اقداماتی که از ناحیه هر یک از طرفین در این رابطه به وقوع پیوسته مورد نظر و مقصود است لذا چنانچه مجنی علیه به علتی مهدورالدم باشد حتی اگر مامور در اجرای وظیفه قانونی از جمله تیراندازی به وی مرتکب تقصیر گردد در صورتی که این عمل موجب فوت یا صدمه بدنی مجنی علیه گردد و در این تعامل (رابط فی مابین مجنی علیه و مامور) تقصیری برای مجنی علیه فرض نگردد باز هم بیت المال را نمی توان مسیول پرداخت دیه برشمرد لیکن در صورتی که شخص مجنی علیه در خصوص اصل موضوع و فارغ از محدوده رابطه وی با مامور تقصیر و گناهی نداشته باشد (مهدور الدم نباشد) حتی اگر در مرحله برخورد وی با مامور در راستای اقداماتی که مامور در انجام وظایف خود می نماید مجنی علیه مرتکب تقصیر گردد و در این فرض تقصیری از حیث عدم رعایت ضوابط و مقررات قابل انتساب به مامور نباشد می توان جهت فوت و صدمه وارده به مجنی علیه ناشی از عمل مامور به بیت المال رجوع نمود و با بررسی قانون مجازات اسلامی جدید که در آن به توسیع موارد پرداخت دیه از بیت المال پرداخته نیز این نظر را تقویت نمود. در مقابل عده دیگری بر این نظر هستند که مفهوم و محدوده تقصیر و گناه مورد اشاره در تبصره 1 ماده 41 قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح که قابل تسری به ماده 473 قانون مجازات اسلامی نیز می باشد معطوف به نحوه عمل مامور با مجنی علیه بوده و هیچ ارتباطی با اصل جرم مقصر و گناهکار بودن مجنی علیه خارج از آن تعامل ندارد و لذا حتی اگر مجنی علیه به شخصه و قبل از مواجهه با مامور مرتکب جرمی شده باشد که مستحق قصاص نفس یا عضو باشد لیکن در تعامل و محدوده برخورد وی با مامور مرتکب تقصیری نگردد چنانچه مامور در اجرای وظیفه قانونی مرتکب تقصیر گردد خود مسیول و در غیر این صورت دیه بایستی از بیت المال پرداخت گردد لیکن با عنایت به ماده 302 قانون مجازات اسلامی و تبصره 1 آن حتی مهدور الدم بودن مجنی علیه در فرض تقصیر مامور در اجرای وظایف قانونی به طور کلی نافی مسیولیت مامور نخواهد بود.

مبحث:
حقوق جزای عمومی

منبع:
سامانه نشست های قضایی


مواد مرتبط با این نشست قضایی

ماده 473 ـ هرگاه ماموری در اجرای وظایف قانونی عملی را مطابق مقررات انجام دهد و همان عمل موجب فوت یا صدمه بدنی کسی شود دیه برعهده بیت المال است. تبصره ـ هرگاه شخصی با علم به خطر یا از روی تقصیر وارد منطقه ممنوعه نظامی و یا هر مکان دیگری که ورود به آن ممنوع است گردد و مطابق مقررات هدف قرار گیرد ضمان ثابت نیست و در صورتی که از ممنوعه بودن مکان مزبور آگاهی نداشته باشد دیه از بیت المال پرداخت می شود.

مشاهده ماده 473 قانون مجازات اسلامی

ماده 302 ـ در صورتی که مجنی علیه دارای یکی از حالات زیر باشد مرتکب به قصاص و پرداخت دیه محکوم نمی شود: الف ـ مرتکب جرم حدی که مستوجب سلب حیات است. ب ـ مرتکب جرم حدی که مستوجب قطع عضو است مشروط بر اینکه جنایت وارد شده بیش از مجازات حدی او نباشد در غیر این صورت مقدار اضافه بر حد حسب مورد دارای قصاص و یا دیه و تعزیر است. پ ـ مستحق قصاص نفس یا عضو فقط نسبت به صاحب حق قصاص و به مقدار آن قصاص نمی شود. ت ـ متجاوز و کسی که تجاوز او قریب الوقوع است و در دفاع مشروع به شرح مقرر در ماده (156) این قانون جنایتی بر او وارد شود. ث ـ زانی و زانیه در حال زنا نسبت به شوهر زانیه در غیر موارد اکراه و اضطرار به شرحی که در قانون مقرر است. تبصره 1 ـ اقدام در مورد بندهای (الف) (ب) و (پ) این ماده بدون اجازه دادگاه جرم است و مرتکب به تعزیر مقرر در کتاب پنجم «تعزیرات» محکوم می شود. تبصره 2 ـ در مورد بند (ت) چنانچه نفس دفاع صدق کند ولی از مراتب آن تجاوز شود قصاص منتفی است لکن مرتکب به شرح مقرر در قانون به دیه و مجازات تعزیری محکوم می شود.

مشاهده ماده 302 قانون مجازات اسلامی

ماده 41 ـ هر نظامی که در حین خدمت یا ماموریت برخلاف مقررات و ضوابط عمدا مبادرت به تیراندازی نماید علاوه بر جبران خسارات وارده به حبس از سه ماه تا یک سال محکوم می شود و در صورتی که منجر به قتل یا جرح شود علاوه بر مجازات مذکور حسب مورد به قصاص یا دیه محکوم می گردد و چنانچه از مصادیق مواد (612) و (614) قانون مجازات اسلامی مصوب 2/3/1375 باشد به مجازات مندرج در مواد مذکور محکوم خواهد شد. تبصره 1 ـ چنانچه تیراندازی مطابق مقررات صورت گرفته باشد مرتکب از مجازات و پرداخت دیه و خسارت معاف خواهد بود و اگر مقتول یا مجروح مقصر نبوده و بی گناه باشد دیه از بیت المال پرداخت خواهد شد. تبصره 2 ـ مقررات مربوط به تیراندازی و نحوه پرداخت دیه و خسارات به موجب «قانون به کارگیری سلاح توسط مامورین نیروهای مسلح در موارد ضروری مصوب 18/10/1373» و آیین نامه های مربوط خواهد بود.

مشاهده ماده 41 قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM