نشست قضایی شماره 1399-7123

نشست قضایی شماره 1399-7123

مجموعه کامل نشست های قضایی

نشست قضایی شماره 1399-7123


کد نشست:
1399-7123

تاریخ برگزاری:
1398/09/12

برگزار شده توسط:
استان تهران/ شهر تهران

موضوع:
حکم به رد میزان اموال موجود نزد معاون جرم کلاهبرداری

پرسش:
چنان چه در بزه کلاهبرداری قسمتی از اموال ربوده شده نزد معاون جرم باشد آیا می توان نامبرده را به رد میزان اموالی که نزدش است محکوم کرد؟

نظر هیئت عالی:
به استناد ماده 1 قانون تشدید ارتشاء اختلاس و کلاهبرداری مصوب سال 67 نمی توان حکم به رد مال علیه معاون جرم صادر کرد. نتیجتا به صحت اعلام نظر اکثریت همکاران اظهار عقیده می شود.

نظر اکثریت:
چون به موجب ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری مصوب 1367 مجمع تشخیص مصلحت نظام رد مال تکلیف می باشد جرم کلاهبرداری است برای معاون جرم نمی توان حکم به رد مال بر اساس ماده یک مذکور در نظر گرفت و چنان چه در فرض مساله شخص معاون در برخی از اجزاء مادی جرم کلاهبرداری نقش داشته و نتیجه مجرمانه همان بردن مال غیر است به حساب شخصی وی واریز شده است مشارالیه شریک در جرم محسوب می شود نه معاون اما اگر بعد از تحقق جرم کامل مباشر جرم مال برده شده را در حساب شخص ثالث که عنوان معاونت نیز داشته است. در این صورت در راستای ماده 215 قانون مجازات اسلامی مصوب 92/2/1 می توان حکم به استرداد وجوه واریز شده به حساب معاون به نفع شاکی داد. چون وجوه حاصل از جرم تلقی می گردد. اما نمی توان به موجب ماده یک قانون تشدید معاون را به رد مال محکوم کرد. چون در صورت عدم رد مال طبق ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی باید بازداشت شود که خلاف قانون است و شرط دیگر اعمال ماده 215 قانون مجازات اسلامی این است که وجوه یا اموال ناشی از جرم در توقیف و سیطره دادگاه باشد تا بتواند به استرداد آنها حکم دهد. در صورتی که در توقیف نباشد دادگاه تکلیفی به تعیین تکلیف اموال ناشی از جرم ندارد و شاکی یا ذی نفع باید دادخواست حقوقی تقدیم کند. در فرض مساله چنانچه مباشر جرم پس از اکمال جرم وجوه حاصله را به حساب معاون واریز کرده است و الان هم وجوه مذکور در توقیف است دادگاه می تواند طبق ماده 215 قانون مجازات اسلامی حکم به استرداد وجوه به شاکی صادر نماید. والا چنین تکلیفی نخواهد داشت و اساسا به استناد ماده یک قانون تشدید نمی توان معاون را به رد مال محکوم کرد.

نظر ابرازی:
چون در فرض مساله بخشی از وجوه کلاهبرداری به حساب معاون واریز شده است. می توان به استناد ماده یک قانون تشدید معاون را به رد مال محکوم کرد و منع قانونی وجود ندارد.

مبحث:
جزای اختصاصی

منبع:
سامانه نشست های قضایی


مواد مرتبط با این نشست قضایی

ماده 215 ـ بازپرس یا دادستان در صورت صدور قرار منع یا موقوفی تعقیب باید تکلیف اشیاء و اموال کشف شده را که دلیل یا وسیله ارتکاب جرم بوده و یا از جرم تحصیل شده یا حین ارتکاب استعمال و یا برای استعمال اختصاص داده شده است تعیین کند تا حسب مورد مسترد ضبط یا معدوم شود. در مورد ضبط دادگاه تکلیف اموال و اشیاء را تعیین می کند. همچنین بازپرس و یا دادستان مکلف است مادام که پرونده نزد وی جریان دارد به تقاضای ذینفع و با رعایت شرایط زیر دستور رد اموال و اشیاء مذکور را صادر نماید: الف ـ وجود تمام یا قسمتی از آن اشیاء و اموال در بازپرسی یا دادرسی لازم نباشد. ب ـ اشیاء و اموال بلامعارض باشد. پ ـ جزء اشیاء و اموالی نباشد که باید ضبط یا معدوم گردد. در کلیه امور جزایی دادگاه نیز باید ضمن صدور حکم یا قرار یا پس از آن اعم از اینکه مبنی بر محکومیت یا برائت یا موقوفی تعقیب متهم باشد در مورد اشیاء و اموالی که وسیله ارتکاب جرم بوده یا در اثر جرم تحصیل شده یا حین ارتکاب استعمال و یا برای استعمال اختصاص یافته است باید رای مبنی بر استرداد ضبط یا معدوم شدن آن صادر نماید. تبصره 1 ـ متضرر از قرار بازپرس یا دادستان یا قرار یا حکم دادگاه می تواند از تصمیم آنان راجع به اشیاء و اموال مذکور در این ماده شکایت کند و طبق مقررات در دادگاه های جزایی شکایت خود را تعقیب و درخواست تجدیدنظر نماید هر چند قرار یا حکم دادگاه نسبت به امر جزائی قابل شکایت نباشد. تبصره 2 ـ مالی که نگهداری آن مستلزم هزینه نامتناسب برای دولت است یا موجب خرابی یا کسر فاحش قیمت آن می گردد و حفظ مال هم برای دادرسی لازم نیست و همچنین اموال ضایع شدنی و سریع الفساد حسب مورد به دستور دادستان یا دادگاه به قیمت روز فروخته می شود و وجه حاصل تا تعیین تکلیف نهایی در صندوق دادگستری به عنوان امانت نگهداری می گردد.

مشاهده ماده 215 قانون مجازات اسلامی

ماده 3ـ اگر استیفای محکوم به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکوم علیه به تقاضای محکوم له تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکوم له حبس می شود. چنانچه محکوم علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمی شود مگر اینکه دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود. تبصره 1ـ چنانچه محکوم علیه خارج از مهلت مقرر در این ماده ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خود را اقامه کند هرگاه محکوم له آزادی وی را بدون اخذ تامین بپذیرد یا محکوم علیه به تشخیص دادگاه کفیل یا وثیقه معتبر و معادل محکوم به ارائه نماید دادگاه با صدور قرار قبولی وثیقه یا کفیل تا روشن شدن وضعیت اعسار از حبس محکوم علیه خودداری و در صورت حبس او را آزاد می کند. در صورت رد دعوای اعسار به موجب حکم قطعی به کفیل یا وثیقه گذار ابلاغ می شود که ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ واقعی نسبت به تسلیم محکوم علیه اقدام کند. در صورت عدم تسلیم ظرف مهلت مذکور حسب مورد به دستور دادستان یا رئیس دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجراء می شود نسبت به استیفای محکوم به و هزینه های اجرائی از محل وثیقه یا وجه الکفاله اقدام می شود. در این مورد دستور دادگاه ظرف مهلت ده روز پس از ابلاغ واقعی قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر است. نحوه صدور قرارهای تامینی مزبور مقررات اعتراض نسبت به دستور دادستان و سایر مقررات مربوط به این دستورها تابع قانون آیین دادرسی کیفری است. تبصره 2ـ مقررات راجع به تعویق و موانع اجرای مجازات حبس در خصوص کسانی که به استناد این ماده حبس می شوند نیز مجری است.

مشاهده ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM