نشست قضایی شماره 1398-6066

نشست قضایی شماره 1398-6066

مجموعه کامل نشست های قضایی

نشست قضایی شماره 1398-6066


کد نشست:
1398-6066

تاریخ برگزاری:
1397/05/18

برگزار شده توسط:
استان اصفهان/ شهر کاشان

موضوع:
بررسی نسبی یا تضامنی بودن مسئولیت رد مال ناشی از جرم

پرسش:
مسیولیت محکوم علیهم در رد مال ناشی از جرم نسبی است یا تضامنی؟

نظر هیئت عالی:
با توجه به قوانین موضوعه من جمله ماده 403 قانون تجارت اصل بر عدم تضامن است مگر این که به موجب قانون یا قرارداد مسیولیت تضامنی باشد در نتیجه مسیولیت نسبی است.

نظر اکثریت:
با توجه به اینکه رد مال ناشی از جرم امری حقوقی است و در این خصوص مواد 306 307 317 و318 قانون مدنی در باب غصب حاکم است لذا بایستی محکومیت به رد مال به صورت تضامن در نظر گرفته شود البته در فرضی که مشخص باشد مال یا اموال ناشی از جرم در تصرف و استیلای کدام یک از متهمان (محکوم علیهم) است بایستی مال از ید وی خارج و به مالباخته (صاحب مال) مسترد شود ضمنا چون مجازات شریک جرم مجازات فاعل جرم است بنابراین دادگاه باید به صورت تضامنی حکم به رد مال بدهد.

نظر اقلیت:
چون رد مال به صورت تضامنی در پرونده های کیفری محتاج نص صریح قانون است و چنین تصریحی وجود ندارد و در فقه نیز عقد ضمان به معنای ضم ذمه به ذمه پذیرفته نشده است و مسیولیت تضامنی خلاف قاعده است لذا در فرض سوال به لحاظ اینکه اصل بر عدم تضامن است بایستی مسیولیت شرکای جرم به صورت تساوی (نسبی) در نظر گرفته شود.

مبحث:
قانون مدنی , آیین دادرسی کیفری

منبع:
سامانه نشست های قضایی


مواد مرتبط با این نشست قضایی

ماده 308 - غصب استیلاء بر حق غیر است به نحو عدوان. اثبات ید بر مال غیر بدون مجوز هم در حکم غصب است.

مشاهده ماده 308 قانون مدنی

ماده 317 - مالک می تواند عین و در صورت تلف شدن عین مثل یا قیمت تمام یا قسمتی از مال مغصوب را از غاصب اولی یا از هر یک از غاصبین بعدی که بخواهد مطالبه کند.

مشاهده ماده 317 قانون مدنی

ماده 307 - امور ذیل موجب ضمان قهری است: 1 - غصب و آن چه که در حکم غصب است؛ 2 - اتلاف؛ 3 - تسبیب؛ 4 - استیفاء.

مشاهده ماده 307 قانون مدنی

ماده 306 - اگر کسی اموال غایب یا محجور و امثال آن ها را بدون اجازه ی مالک یا کسی که حق اجازه دارد اداره کند باید حساب زمان تصدی خود را بدهد. در صورتی که تحصیل اجازه در موقع مقدور بوده یا تاخیر در دخالت موجب ضرر نبوده است حق مطالبه ی مخارج نخواهد داشت ولی اگر عدم دخالت یا تاخیر در دخالت موجب ضرر صاحب مال باشد دخالت کننده مستحق اخذ مخارجی خواهد بود که برای اداره کردن لازم بوده است.

مشاهده ماده 306 قانون مدنی

ماده 318 - هر گاه مالک رجوع کند به غاصبی که مال مغصوب در ید او تلف شده است آن شخص حق رجوع به غاصب دیگر ندارد ولی اگر به غاصب دیگری به غیر آن کسی که مال در ید او تلف شده است رجوع نماید مشارالیه نیز می تواند به کسی که مال در ید او تلف شده است رجوع کند و یا به یکی از لاحقین خود رجوع کند تا منتهی شود به کسی که مال در ید او تلف شده است و به طور کلی ضمان بر عهده ی کسی مستقر است که مال مغصوب در نزد او تلف شده است.

مشاهده ماده 318 قانون مدنی

ماده 215 ـ بازپرس یا دادستان در صورت صدور قرار منع یا موقوفی تعقیب باید تکلیف اشیاء و اموال کشف شده را که دلیل یا وسیله ارتکاب جرم بوده و یا از جرم تحصیل شده یا حین ارتکاب استعمال و یا برای استعمال اختصاص داده شده است تعیین کند تا حسب مورد مسترد ضبط یا معدوم شود. در مورد ضبط دادگاه تکلیف اموال و اشیاء را تعیین می کند. همچنین بازپرس و یا دادستان مکلف است مادام که پرونده نزد وی جریان دارد به تقاضای ذینفع و با رعایت شرایط زیر دستور رد اموال و اشیاء مذکور را صادر نماید: الف ـ وجود تمام یا قسمتی از آن اشیاء و اموال در بازپرسی یا دادرسی لازم نباشد. ب ـ اشیاء و اموال بلامعارض باشد. پ ـ جزء اشیاء و اموالی نباشد که باید ضبط یا معدوم گردد. در کلیه امور جزایی دادگاه نیز باید ضمن صدور حکم یا قرار یا پس از آن اعم از اینکه مبنی بر محکومیت یا برائت یا موقوفی تعقیب متهم باشد در مورد اشیاء و اموالی که وسیله ارتکاب جرم بوده یا در اثر جرم تحصیل شده یا حین ارتکاب استعمال و یا برای استعمال اختصاص یافته است باید رای مبنی بر استرداد ضبط یا معدوم شدن آن صادر نماید. تبصره 1 ـ متضرر از قرار بازپرس یا دادستان یا قرار یا حکم دادگاه می تواند از تصمیم آنان راجع به اشیاء و اموال مذکور در این ماده شکایت کند و طبق مقررات در دادگاه های جزایی شکایت خود را تعقیب و درخواست تجدیدنظر نماید هر چند قرار یا حکم دادگاه نسبت به امر جزائی قابل شکایت نباشد. تبصره 2 ـ مالی که نگهداری آن مستلزم هزینه نامتناسب برای دولت است یا موجب خرابی یا کسر فاحش قیمت آن می گردد و حفظ مال هم برای دادرسی لازم نیست و همچنین اموال ضایع شدنی و سریع الفساد حسب مورد به دستور دادستان یا دادگاه به قیمت روز فروخته می شود و وجه حاصل تا تعیین تکلیف نهایی در صندوق دادگستری به عنوان امانت نگهداری می گردد.

مشاهده ماده 215 قانون مجازات اسلامی

ماده 148 ـ بازپرس در صورت صدور قرار منع موقوفی یا ترک تعقیب باید درباره استرداد و یا معدوم کردن اشیاء و اموال مکشوفه که دلیل یا وسیله ارتکاب جرم بوده از جرم تحصیل شده حین ارتکاب استعمال شده و یا برای استعمال اختصاص داده شده است تعیین تکلیف کند. در مورد ضبط این اموال یا اشیاء دادگاه تکلیف آنها را تعیین می کند. بازپرس مکلف است مادام که پرونده نزد او جریان دارد به تقاضای ذینفع و با رعایت شرایط زیر دستور رد اموال و اشیای مذکور را صادر کند: الف ـ وجود تمام یا قسمتی از آن اشیاء و اموال در بازپرسی یا دادرسی لازم نباشد. ب ـ اشیاء و اموال بلامعارض باشد. پ – از اشیاء و اموالی نباشد که باید ضبط یا معدوم شود. تبصره 1 ـ در تمام امور کیفری دادگاه نیز باید ضمن صدور رای نسبت به استرداد ضبط و یا معدوم کردن اشیاء و اموال موضوع این ماده تعیین تکلیف کند. تبصره 2 ـ متضرر از تصمیم بازپرس یا دادگاه در مورد اشیاء و اموال موضوع این ماده می تواند طبق مقررات اعتراض کند هر چند قرار بازپرس یا حکم دادگاه نسبت به امر کیفری قابل اعتراض نباشد. در این مورد مرجع رسیدگی به اعتراض نسبت به تصمیم بازپرس دادگاه و نسبت به تصمیم دادگاه دادگاه تجدید نظر استان است.

مشاهده ماده 148 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 403 ـ در کلیه مواردی که به موجب قوانین یا موافق قراردادهای خصوصی ضمانت تضامنی باشد طلبکار می تواند به ضامن و مدیون اصلی مجتمعا رجوع کرده یا پس از رجوع به یکی از آنها و عدم وصول طلب خود برای تمام یا بقیه طلب به دیگری رجوع نماید

مشاهده ماده 403 قانون تجارت

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM