ماده 35 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 35 قانون آیین دادرسی مدنی

ماده 35 ق.آ.د.م

ماده 35 قانون آدم

ماده 35 آدم

ماده 35 ق آ د م

ماده 35 آیین دادرسی مدنی

ماده 35 قانون آیین دادرسی دادگاه ھای عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 35 قانون آئین دادرسی مدنی

ماده 35 قانون آ.د.م

ماده 35 آ.د.م

متن کامل ماده 35 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی. ماده 35 قانون آیین دادرسی مدنی ماده 35 ق.آ.د.م ماده 35 قانون آدم ماده 35 آدم ماده 35 ق آ د م ماده 35 آیین دادرسی مدنی ماده 35 قانون آیین دادرسی دادگاه ھای عمومی و انقلاب در امور مدنی ماده 35 قانون آئین دادرسی مدنی ماده 35 قانون آ.د.م ماده 35 آ.د.م

ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی

ماده ۳۵ ق.آ.د.م

ماده ۳۵ قانون آدم

ماده ۳۵ آدم

ماده ۳۵ ق آ د م

ماده ۳۵ آیین دادرسی مدنی

ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی دادگاه ھای عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده ۳۵ قانون آئین دادرسی مدنی

ماده ۳۵ قانون آ.د.م

ماده ۳۵ آ.د.م

متن کامل ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی. ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی ماده ۳۵ ق.آ.د.م ماده ۳۵ قانون آدم ماده ۳۵ آدم ماده ۳۵ ق آ د م ماده ۳۵ آیین دادرسی مدنی ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی دادگاه ھای عمومی و انقلاب در امور مدنی ماده ۳۵ قانون آئین دادرسی مدنی ماده ۳۵ قانون آ.د.م ماده ۳۵ آ.د.م

ماده 35 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 35 - وکالت در دادگاهها شامل تمام اختیارات راجع به امر دادرسی است جز آنچه را که موکل استثناء کرده یا توکیل در آن خلاف شرع باشد لیکن در امور زیر باید اختیارات وکیل در وکالت نامه تصریح شود:

ماده 35 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379/01/21

ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ممشاهده ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379/01/21

قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی / ماده 35

ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

پایگاه جامع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۷۹/۰۱/۲۱

متن ماده 35
قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مصوب ۱۳۷۹/۰۱/۲۱
  • ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

    متن کامل 35 ماده

    مصوب ۱۳۷۹/۰۱/۲۱
متن ماده ۳۵

ماده 35 - وکالت در دادگاهها شامل تمام اختیارات راجع به امر دادرسی است جز آنچه را که موکل استثناء کرده یا توکیل در آن خلاف شرع باشد لیکن در امور زیر باید اختیارات وکیل در وکالت نامه تصریح شود:

1 - وکالت راجع به اعتراض به رای تجدیدنظر فرجام خواهی و اعاده دادرسی.
2 - وکالت در مصالحه و سازش.
3 - وکالت در ادعای جعل یا انکار و تردید نسبت به سند طرف و استرداد سند.
4 - وکالت در تعیین جاعل.
5 - وکالت در ارجاع دعوا به داوری و تعیین داور.
6 - وکالت در توکیل.
7 - وکالت در تعیین مصدق و کارشناس.
8 - وکالت در دعوای خسارت.
9 - وکالت در استرداد دادخواست یا دعوا.
10 - وکالت در جلب شخص ثالث و دفاع از دعوای ثالث.
11 - وکالت در ورود شخص ثالث و دفاع از دعوای ورود ثالث.
12 - وکالت در دعوای متقابل و دفاع درقبال آن.
13 - وکالت در ادعای اعسار.
14 - وکالت در قبول یا رد سوگند.
تبصره 1 - اشاره به شماره های یادشده در این ماده بدون ذکر موضوع آن تصریح محسوب نمی شود.
تبصره 2 - سوگند شهادت اقرار لعان و ایلاء قابل توکیل نمی باشد.

ماده 34 - وکالت ممکن است به موجب سند رسمی یا غیر رسمی باشد. در صورت اخیر درمورد وکالت نامه های تنظیمی در ایران وکیل می تواند ذیل وکالت نامه تایید کند که وکالت نامه را موکل شخصا در حضور او امضا یا مهر کرده یا انگشت زده است. در صورتی که وکالت در خارج از ایران داده شده باشد باید به گواهی یکی از مامورین سیاسی یا کنسولی جمهوری اسلامی ایران برسد. مرجع گواهی وکالت نامه اشخاص مقیم...

نمایش ماده

ماده 36 - وکیل در دادرسی درصورتی حق درخواست صدور برگ اجرایی و تعقیب عملیات آن و اخذ محکوم به و وجوه ایداعی به نام موکل را خواهد داشت که در وکالت نامه تصریح شده باشد.

نمایش ماده
1
نظریه مشورتی شماره 1400-168-924 ک - مورخ 1400/10/18
در برخی پرونده های دادگاه انقلاب که با تعدد قاضی رسیدگی می شود لازم است برای متهم وکیل تسخیری انتخاب شود. همچنین وفق ماده 8 «آیین نامه تعرفه حق الوکاله حق المشاوره و هزینه سفر وکلای دادگستری» وکالت نامه وکیل تسخیری به امضای متهم رسیده و در صورت امتناع قاضی شعبه از باب قاعده «الحاکم ولی الممتنع» وکالت نامه را امضاء می کند: 1- حدود اختیارات وکیل تسخیری چیست؟ آیا لازم است موارد مندرج در ماده 35 قانون آیین دادرسی مدنی در وکالت نامه درج شود. در صورت درج این موارد آیا موضوعات تصریح شده دارای اعتبار است. به عنوان مثال اگر وکیل تسخیری اختیار وکالت در توکیل را درج کرد و به امضای متهم رساند آیا چنین حقی برای وی ایجاد می شود و اگر چنین مواردی قید نگردید آیا وکیل تسخیری اختیار فرجام خواهی و. .. را خواهد داشت امضای وکالت نامه توسط قاضی و به نمایندگی از متهم در چه محدوده و قلمرویی دارای اعتبار است؟ 2- در مواردی که متهم متواری است و برای وی وکیل تسخیری تعیین شده است آیا رای صادره حضوری است؟ اگر حضوری باشد و رای با اعتراض وکیل قطعیت یابد چگونه می توان حقوق متهم را بعد از حضور یا دستیابی به وی برابر ماده 2 قانون آیین دادرسی کیفری تضمین کرد؟
2
نظریه مشورتی شماره 2393-139-96 - مورخ 1397/10/23
1-در صورتی که قید شده باشد طرفین اختلاف و از طریق دعاوی حل و فصل می کنند و در صورت عدم حل آن از طریق مراجع قضائی حل و فصل می شود آیا با شرط داوری واقعی و جازم مواجهیم یا داوری اختیاری است؟ 2-آیا داور می تواند به علم خود عمل کند در همان حدود که قاضی حق دارد آیا علم داور را می توان در دادگاه توسط قاضی دادگاه ارزیابی و برخلاف آن تصمیم گرفت و رای را باطل کرد به این معنی که قاضی اعلام کند علم داور قابل اعتنا نیست 3-آیا دادگاه میتواند ادعای خواهان دعوی ابطال رای داوری را مبنی بر ارجاع به هیات به نتیجه ای غیر از آنچه داور رسیده است نائل آید و رای را ابطال کند آیا این امکان تنها در جایی است که نوعا بتوان رسیدگی داور را غیر موجه دانست مثلا داور به اعتراض یکی از طرفین برای ارجاع به هیات بالاتر کارشناسی توجه نکرده و حال آنکه موضوع اختلاف رقم قابل توجهی بوده وانتظار این بودکه هیات دیگری نیز نظر دهد در صورتی که دادگاه چنین اختیاری نداشته باشد اما اقدام کند و نظر هیات کارشناسی بر خلاف نظر کارشناس منتخب داور باشد آیا رای داور قابل ابطال است؟ 4- آیا داور همانند قاضی حق دارد از اجرای آئین نامه ای که خلاف قانون تشخیص می دهد خودداری نماید به این دلیل که اگر آئین نامه را اجرا نماید متعاقبا دادگاه به همین استدلال مخالف با قانون رای داوری را ابطال خواهد کرد؟ 5- دعاوی مربوط به نفقه تمکین که در ماده 496 ق.آ.د.م نیامده و ظاهرا مشمول اصل د اوری پذیری است قابلیت ارجاع به داوری دارد؟ 6-آیا پیش بینی داوری در روابط طرفین قرارداد اجاره به معنای ممنوعیت اخذ دستور تخلیه فوری مطابق قانون روابط موجر و مستاجر 1376 است یا این ضمانت اجرا و راهکار با داوری قابل جمع است و داوری در مواردی است که مثلا در حین قرارداد بحث ازفسخ باشد یا بعد از قرارداد بحث از مطالبات و اجرت المثل و خسارت به محل به میان آید به عبارت دیگر ظاهرا طرفین با داوری نمی خواهند وضع خود را دشوارتر کنند و دستورات فوری را از رابطه خود حذف نمایند. 7-آیا اختلافاتی که در مرجع عام دادگستری طرح نمی شود هیات ها یا کمیسیون های خارج از دادگاه قابلیت ارجاع به داوری دارند از آنجا ک ماده 496 ق.آ.د.م تنها برخی از موارد را ممنوع می داند؟ 8-دعوای ابطال رای داور به دلیل خارج از مهلت بودن یا هر جهت دیگری غیر از ماهیت رد شده و دستور اجرای رای داور صادر شده است اما رای داور بر خلاف قانون است به جهت تعیین وجه التزام بیشتر از شاخص بانک مرکزی آیا اساسا امکان اجرا وجود دارد و آیا باید اجرا را متوقف کرد؟ 9- آیا هر شخصی که عنوان محکوم علیه داوری را دارد لزوما باید دعوای ابطال رای را اقامه کند وقتی حتی قرارداد داوری وجود ندارد چرا باید تکلیف اقامه دعوا را متوجه دیگری دانست که تبعات مالی و اتلاف وقت و مانند آن دارد آیا برای اجرای رای داور حداقل نباید یک قرارداد یا شرط داوری وجود داشته باشد؟ 10-وکیل یکی از طرفین که به مرجع داوری معرفی شده ست حق تمدید مهلت داوری را دارد؟ 11-در مواردی که در خواست به داور تقدیم می شود و هیچ نشانی از طرف مقابل به دست نمی آید آیا اساسا موضوع قابلیت رسیدگی نزد داور دارد در صورت مثبت بودن پاسخ تکلیف داور چیست آیا فرض انتشار آگهی در روزنامه و دعوت از این طریق و صدور رای حقوق دفاعی محکوم علیه چگونه حفظ می شود به عبارت دیگر اگر همین وضعیت در دادگاه باشد شخص غایب حق واخواهی دارد و در مرحله واخواهی دادگاه به تمام ادله رسیدگی کامل میکند اما مشکل در داوری این است که در دعوای ابطال رای داور دادگاه حق ورود در ماهیت موضوع را ندارد و تنها در حدود ماده 486 ق.آ.د.م اقدام می کند در این صورت دفاع ماهوی محکوم علیه مانند لزوم حسابرسی و یا ادعای جعلیت و رسیدگی کارشناسی و استماع اظهارات شهود و. . چه می شود آیا می توان گفت در این موارد که رای داوراساسا بدون دفاع بود وابلاغی واقعی یا ابلاغ قانونی قابل اعتماد مانند ابلاغ به فرزند یا همسر محکوم علیه محرز نیست رای داور به صورت کامل مورد ممیزی دادگاه قرار می گیرد و با آرای دیگر داوری متفاوت است؟ 12-آیا طرفین می توانند حق فسخ برای داوری پییش بینی کنند به عبارت دیگر برای یکی از طرفین یا هر دو در مهلت معین خیار شرط فسخ توافق داوری پیش بینی شود در این صورت آیا با شروع داوری نیز همچنان امکان فسخ وجود دارد در صورتی که مهلت خیار هنوز باقی باشد؟ 13- در مواردی که رسیدگی داور ان تمام شده و حتی ختم رسیدگی را اعلام و به طرفین اطلاع. . داده اند که درصدد انشای رای هستند و دراین حین یکی از طرفین فوت می کند آیا داوری منتفی است یا فوت تنها در صورتی داوری را زایل می کند که قبل از این مرحله باشد؟ 14-آیا شرط داوری قایم به شخص است یا با انتقال موضوع قرارداد یا اصل قرارداد به منتقل الیه منتنقل می شود به عبارت دیگر وقتی در روابط دو شخص شرط داوری مقرر شده و یکی از آنها حقوق ناشی از قرارداد یا اصل قرارداد یا به ترتیب موضوع قرارداد را به ثالث منتقل می کند و هیچ توافق تازه ای نیز بین ناقل و منتقل الیه در باب داوری تصریح نمی شود و این شخص در مقام اقامه دعوا علیه یکی از طرفین اولیه بر می آید باید به داوری مراجعه نماید؟ 15-در مواردی ک طرفین به داوران اختیار صلح یا رعایت انصاف یا کدخدا منشی می دهند اولا آیا رای داوری باید به اتفاق نظر باشد یا اکثریت نیز می توانند رای دهند ثانیا منظور از انصاف و کدخدامنشی چیست آیا داور می توان برای مثال خسارت را کم نماید یا وجه التزام سنگین را تعدیل کند ثالثا رای داور در این موارد نیز مشمول ماده 489 و قابل کنترل قضایی و ابطال است؟ 16-رای داوری شخصی که واجد ممنوعیت است قاضی کارمند شاغل در دادگستری افرادی که ممنوع از داوری هستتند به حکم دادگاه کارمندان دولت در حوزه ماموریت قابل اجراست اگر دعوای ابطال رای داوری به جهاتی غیر از این امور طرح شده و دادگاه رای را تایید کرده باشد با مشخص شدن این موارد آیا همچنان می توان دستور اجرا صادر کرد؟ 17-در باب مهلت داوری از آنجا که به موجب تبصره ماد ه 484 ق.آ.د.م مواردی که طرفین به موجب قرارداد ملزم شده اند که در صورت بروز اختلاف بین آنان شخص یا اشخاص معینی داوری نماید اگر مدت داوری معین نشده باشد مدت آن سه ماه است اولا این مهلت سه ماه تنها در جایی است که شخص معین را داور انتخاب کرده اند داوری مقید یا در همه انواع داوری باید مهلت سه ماه را لحاظ کرد اگر تنها ویژه داوری مقید است سایر داوری ها فاقدمهلت هستند ثانیا در مواردی که برای رسیدگی داوری قطعا بیش از مهلت سه ماه لازم است مثلا باید کارشناس انتخاب کرد که با لحاظ حقوق دفاعی طرفین در باب تعیین کارشناس و موارد رد کارشناس و بررسی و وصول نظر و نیز جلسات بعدی بیش از مهلت سه ماه لازم است و یکی از طرفین نیز حاضر به اعطای مهلت نیست آیا می توان مدت مراجعه به کارشناس و موارد مشابه را خارج از مهلت تلقی کرد و جزء مهلت داوری محسوب نکرد اشکال دراین است که اگر مهلت همان سه ماه باشد رسیدگی و هزینه ها عبث خواهد شد زیرا رای خارج از سه ماه باطل می شود.
3
نظریه مشورتی شماره 1400-127-720 ح - مورخ 1400/10/06
بر اساس بند نخست ماده 35 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 ذکر عنوان فرجام خواهی در متن وکالت نامه برای انجام آن از جانب وکیل الزامی است همچنین به موجب ماده 8 آیین نامه ترفه حق الوکاله حق المشاوره و هزینه سفر وکلای دادگستری مصوب 1399 ریاست محترم قوه قضاییه؛ تنظیم و ارایه وکالت نامه توسط وکیل تسخیری یا معاضدتی الزامی است؛ هر چند توسط مرجع قضایی به نمایندگی از موکل امضاء شده باشد. با وجود صراحت این ماده و آثار ناشی از ابلاغ رای به وکیل تسخیری برخی همکاران قضایی تنظیم وکالت نامه را ضروری نمی دانند. خواهشمند است در این خصوص اعلام نظر فرمایید
4
نظریه مشورتی شماره ح7871-61/9-89 - مورخ 1398/11/02
در زمانی که زوجه تقاضای طلاق می دهد و از طرف شوهرش وکالت در طلاق دارد و دادگاه زوج را به عنوان طرف مقابل به دادرسی دعوت می کند آیا معرفی داور الزامی است و آیا زوجه می تواند با توجه به این وکالت بلاعزل ضمن عقد خارج لازم بدون اینکه وکیل مع الواسطه بگیرد از همسرش طلاق بگیرد آیا این طلاق توافقی محسوب می شود یا یک طرفه و آیا با توجه به این وکالت نامه زوجه می تواند حق تجدیدنظر خواهی و فرجام خواهی را در صورت داشتن وکالت اسقاط نماید یا باید مواعد تجدیدنظرخواهی و فرجام خواهی منقضی شود آیا نیاز به ابلاغ رای به زوج به توجه به اینکه زوجه وکالت برای تجدیدنظر فرجام دارد وجود دارد یا خیر./ع
5
نظریه مشورتی شماره ح 4621-721-89 - مورخ 1398/10/10
خواهشمند است نقطه نظرات حقوقی پیرامون سوال ذیل جهت بهره برداری همکاران قضایی به این دادگستری اعلام شود. با عنایت به قسمت 3 از بند ج ماده 5 اساسنامه بنیاد شهید و امور ایثارگران اصلاحی سال 1387 شرکت کارشناسان حقوقی بنیاد شهید و امور ایثارگران در محاکم ذی صلاح به عنوان وکیل در دعاوی جهت دفاع و استیفای حقوق جامعه هدف (خانواده های شهید و ایثارگران و..) مجاز شمرده شده در اجرای اساسنامه مذکور بنیاد شهید و امور ایثارگران جهت دفاع از حقوق اصحاب پرونده اقدام به معرفی نماینده حقوقی می نماید. با توجه به مراتب مرقوم حدود و اختیارات نماینده مورد تعرفه همانند نمایندگان موضوع ماده 32 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی است یا مستفاد از ماده 35 قانون مذکور باید تمامی اختیارات مشارالیه در امر دادرسی تصریح گردد./ع
6
نظریه مشورتی شماره ح 4351-61/9-89 - مورخ 1398/09/30
احتراما در زمانی که زوجه تقاضای طلاق می دهد و از طرف شوهرش وکالت در طلاق دارد و دادگاه زوج را به عنوان طرف مقابل به دادرسی دعوت می کند آیا معرفی داور الزامی است و آیا زوجه می تواند با توجه به این وکالت بلاعزل ضمن عقد خارج لازم بدون اینکه وکیل مع الواسطه بگیرد از همسرش طلاق بگیرد آیا این طلاق توافقی محسوب می شود یا یک طرفه و آیا با توجه به این وکالت نامه زوجه می تواند حق تجدیدنظر خواهی و فرجام خواهی را در صورت داشتن وکالت اسقاط نماید یا باید مواعد تجدیدنظرخواهی و فرجام خواهی منقضی شود آیا نیاز به ابلاغ رای به زوج به توجه به اینکه زوجه وکالت برای تجدیدنظر فرجام دارد وجود دارد یا خیر./ع
7
نظریه مشورتی شماره 98-168-255ک - مورخ 1398/03/19
همان گونه مستحضر می باشید حضور وکیل در برخی جرایم مطابق موادی از قانون آئین دادرسی کیفری از جمله تبصره 2 ماده 13 ماده 348 و ماده 415 الزامی می باشد در عین حال در وکالت تسخیری که تضمین حقوق دفاعی متهم در بدو امر مدنظر مقنن بوده است وکالت نامه ای تنظیم نمی شود و به نظر می رسد وکیل تسخیری اراده ی خود را نه از موکل بلکه از قانونگذار می گیرد حال با عنایت به موارد فوق و با توجه عدم تنظیم وکالتنامه در وکالت تسخیری و ابهام در حدود اختیارات وکیل تسخیری و با در نظر گرفته آرای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور از جمله آرای شماره ی 3967-25/10/1335و 598-12/2/1374 نظریه ای ارشادی خویش را در مورد پرسش های ذیل که هم از حیث مسئولیت انتظامی وکیل تسخیری واجد اهمیت بوده و هم تکلیف محاکم را روشن می سازد بیان فرمایید. 1-وکیل تسخیری متهم نسبت به رای بدوی صادره از دادگاه کیفری دو که دایر بر محکومیت موکل خود است تجدیدنظرخواهی نموده و در اثنای رسیدگی در دادگاه تجدیدنظر تجدیدنظرخواهی خویش را مسترد می نماید حال با توجه به عدم تنظیم وکالت نامه و ابهام در حدود اختیارات در فرض مطروحه ابهام در اختیار استرداد تجدیدنظرخواهی است با در نظر گرفتن مواد 34 و 35 قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی تکلیف دادگاه چیست؟ 2-آیا دادگاه در فرض فوق هنگام تصمیم گیری تکلیفی در رعایت غبطه و مصلحت اصیل دارد یاخیر؟ 3-در صورتی که متهم متواری بوده و دسترسی به وی ممکن نباشد و مصلحت موکل اقتضا نماید که تجدیدنظرخواهی توسط وکیل تسخیری مسترد شود تکلیف دادگاه چیست؟ برای نمونه دادگاه بدوی میزان مجازات را کمتر از میزانی که در قانون مقرر داشته تعیین کرده و حکم مورد اعتراض دادستان یا شاکی قرار نگرفته و در این بین مصلحت موکل اقتضا دارد که تجدیدنظرخواهی مسترد شود فرض ماده 458 آ.د. ک؟
8
نظریه مشورتی شماره 1534-1/168-95 - مورخ 1395/09/15
2-درجرم سرقت گوشی چنانچه بر اساس استعلام به عمل آمده از شرکت مربوط شخصی که خط وی در گوشی شاکی فعال است باید تحت چه عنوانی متهم یا مطلع احضار گردد و دیگر اینکه چنانچه در آدرس و نشانی اعلامی مورد شناسایی قرار نگیرد تکلیف مرجع قضایی چیست؟ 3-آیا درخواست ترک تعقیب از سوی وکیل شاکی قابل پذیرش است؟ 4-درکیفرخواست شفاهی موضوع ماده86 قانون آئین دادرسی کیفری اولا نیاز به تفهیم اتهام وجود دارد ثانیا درجرایم موضوع ماده یاد شده با توجه به اینکه پرونده از طرف دادستان به دادیار ارجاع گردیده است و همچنین ماده 88 همین قانون که بیان داشته است در اموری که از طرف دادستان به معاون دادستان یا دادیار ارجاع می¬شود آنان در امور محوله تمام وظایف و اختیارات دادستان را دارند نیاز به اظهارنظر ایشان می¬باشد./
ماده 35 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 35 قانون آیین دادرسی مدنی

ماده 35 قانون آیین دادرسی مدنی

ماده 35 ق.آ.د.م

ماده 35 ق.آ.د.م

ماده 35 قانون آدم

ماده 35 قانون آدم

ماده 35 آدم

ماده 35 آدم

ماده 35 ق آ د م

ماده 35 ق آ د م

ماده 35 آیین دادرسی مدنی

ماده 35 آیین دادرسی مدنی

ماده 35 قانون آیین دادرسی دادگاه ھای عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 35 قانون آیین دادرسی دادگاه ھای عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 35 قانون آئین دادرسی مدنی

ماده 35 قانون آئین دادرسی مدنی

ماده 35 قانون آ.د.م

ماده 35 قانون آ.د.م

ماده 35 آ.د.م

ماده 35 آ.د.م

ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی

ماده ۳۵ ق.آ.د.م

ماده ۳۵ قانون آدم

ماده ۳۵ آدم

ماده ۳۵ ق آ د م

ماده ۳۵ آیین دادرسی مدنی

ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی دادگاه ھای عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده ۳۵ قانون آئین دادرسی مدنی

ماده ۳۵ قانون آ.د.م

ماده ۳۵ آ.د.م

متن کامل ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی. ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی ماده ۳۵ ق.آ.د.م ماده ۳۵ قانون آدم ماده ۳۵ آدم ماده ۳۵ ق آ د م ماده ۳۵ آیین دادرسی مدنی ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی دادگاه ھای عمومی و انقلاب در امور مدنی ماده ۳۵ قانون آئین دادرسی مدنی ماده ۳۵ قانون آ.د.م ماده ۳۵ آ.د.م

ماده 35 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 35 قانون آیین دادرسی مدنی

ماده 35 ق.آ.د.م

ماده 35 قانون آدم

ماده 35 آدم

ماده 35 ق آ د م

ماده 35 آیین دادرسی مدنی

ماده 35 قانون آیین دادرسی دادگاه ھای عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 35 قانون آئین دادرسی مدنی

ماده 35 قانون آ.د.م

ماده 35 آ.د.م

متن کامل ماده 35 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی. ماده 35 قانون آیین دادرسی مدنی ماده 35 ق.آ.د.م ماده 35 قانون آدم ماده 35 آدم ماده 35 ق آ د م ماده 35 آیین دادرسی مدنی ماده 35 قانون آیین دادرسی دادگاه ھای عمومی و انقلاب در امور مدنی ماده 35 قانون آئین دادرسی مدنی ماده 35 قانون آ.د.م ماده 35 آ.د.م

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM