رای قضایی شماره 9109970270101302

رای قضایی شماره 9109970270101302

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9109970270101302


شماره دادنامه قطعی:
9109970270101302

تاریخ دادنامه قطعی:
1391/11/02

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
افزودن نام اشخاص به دادخواست پس از ثبت دادخواست

پیام رای:
اضافه نمودن نام اشخاص به دادخواست پس از تقدیم و ثبت دادخواست ممنوع بوده و تنها از طرق قانونی (دعوای وارد ثالث و یا جلب ثالث) امکان پذیر است.

رای دادگاه بدوی
درخصوص دعوی خواهان با وکالت م.ض. به طرفیت 1-: آقای الف.ث. با وکالت آقایان م.ک. و ح.م. 2: شرکت ب. به خواسته مطالبه وجه یک فقره چک تحت شماره 720446/617 مورخ 1/10/89 به مبلغ 000/000/200 ریال و خسارات به شرح دادخواست تقدیمی نظر به اینکه از ناحیه خواندگان مذکور دفاع موثری در قبال دعوی مطروحه به عمل نیامده است و خواندگان مذکور ظهرنویس چک بوده اند؛ بنابراین دادگاه دعوی خواهان را ثابت تشخیص و مستندا به ماده 198 قانون آیین دادرسی مدنی و مواد 1 و 2 قانون مسیولیت مدنی حکم بر محکومیت تضامنی خواندگان آقای الف.ث. و ب. به پرداخت مبلغ 000/000/200 ریال بابت اصل خواسته و مبلغ 000/000/4 ریال هزینه دادرسی در حق خواهان صادر و اعلام می گردد. همچنین خواندگان مذکور محکومند خسارت تاخیر تادیه را بر مبنای شاخص بانک مرکزی از تاریخ سررسید لغایت اجرای حکم در حق خواهان بپردازند. درخصوص دعوی خواهان به طرفیت خوانده ردیف اول (خانم م.الف.) با نظر به استرداد دادخواست و مستندا به ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی قرار ابطال دادخواست صادر می گردد. رای صادره راجع به آقای الف.ث. حضوری و ظرف بیست روز قابل تجدیدنظر و راجع به ب. غیابی و ظرف بیست روز قابل واخواهی است.
رییس شعبه 11 دادگاه عمومی حقوقی تهران - احمدی
درخصوص واخواهی آقای الف.ث. به طرفیت م.ر. نسبت به دانامه 533 مورخ 5/6/1390 که به موجب آن واخواه به پرداخت وجه یک فقره چک به شماره 720446/617 مورخ 1/10/89 به مبلغ 000/000/200 ریال به انضمام خسارت تاخیر تادیه محکوم گردیده است. نظر به اینکه واخواه در این مرحله از دادرسی هیچ دلیل و بینه ای دال بر مخدوش بودن دادنامه واخواسته به محضر دادگاه ارایه ننموده است. بنا علی هذا ضمن رد واخواهی دادنامه مذکور را عینا تایید و استوار می نماید. رای صادره ظرف 20 روز قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان تهران است.
رییس شعبه 11 دادگاه عمومی حقوقی تهران -کریم زاده

رای دادگاه تجدیدنظر استان
آقای م.ر. از دادنامه شماره 00533 مورخ 5/6/90 شعبه 11 دادگاه عمومی حقوقی تهران و 2- ش. با وکالت آقای م.ک. به طرفیت آقای م.ر. از دادنامه شماره 01026 مورخ 17/11/90 شعبه یاد شده تجدیدنظرخواهی کرده اند. به موجب دادنامه شماره 00533 آقای الف.ث. به پرداخت مبلغ دویست میلیون ریال وجه یک برگ چک شماره 720446/617 مورخ 1/10/89 بانک صادرات ایران (به عنوان ظهرنویس) محکوم گردیده است و به موجب دادنامه شماره 01026 واخواهی شرکت ب. از دادنامه غیابی 00533 مردود و دادنامه غیابی تایید گردیده است. (در دادنامه شماره 01026 نام واخواه به اشتباه به جای ش. آقای الف.ث. قید شده که ضمن تذکر به دادگاه بدوی به استناد ماده 351 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی اصلاح می گردد) دادگاه با بررسی اوراق پرونده و لوایح ابرازی طرفین اولا: راجع به تجدیدنظرخواهی اول عمده اعتراض آقای وکیل تجدیدنظرخواه راجع به روابط صادرکننده و ظهرنویس و دارنده اولیه چک (شرکت ب.) می باشد که با توجه به اینکه تجدیدنظرخوانده شخص ثالث می باشد به لحاظ وصف تجریدی بودن اسناد تجاری قابل استناد نمی باشد. لذا دادنامه تجدیدنظرخواسته به استناد ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی تایید می گردد. متذکر می گردد مواد 1 و 2 قانون مسیولیت مدنی استنادی در دادنامه تجدیدنظرخواسته ارتباطی با موضوع پرونده ندارد و مواد 249 286 و 315 قانون تجارت صحیح می باشد. ثانیا: تجدیدنظرخواهی دوم (شرکت س.) وارد و دادنامه تجدیدنظرخواسته در این قسمت مخدوش بوده و شایسته تایید نمی باشد؛ زیرا همان گونه که آقای وکیل تجدیدنظرخواه در لایحه تجدیدنظرخواهی و نیز در جریان دادرسی بدوی به شرح لایحه ثبت شده به شماره 185-29/2/90 (برگ 20 پرونده) اعلام نموده اند با دقت نظر در دادخواست ابتدایی و نسخه ثانی ارسال شده برای خواندگان و اینکه از ابتدا دفتر دادگاه برای شرکت ب. (س.جدید) اخطاریه ارسال نکرده و نیز دقت نظر در صورت جلسه مورخ 29/1/90 محرز می باشد که نام شرکت ب. (س. فعلی) در زمان تقدیم دادخواست نبوده و پس از تقدیم دادخواست اضافه گردیده است در حالی که حسب مقررات آمره قانون آیین دادرسی مدنی اضافه نمودن نام اشخاص پس از تقدیم دادخواست ممنوع و تنها از طرق قانونی (دعوای وارد ثالث و یا جلب ثالث) امکان پذیر می باشد. لذا در این قسمت تجدیدنظرخواهی منطبق با بند هـ ماده 348 قانون آیین دادرسی مرقوم تشخیص و به استناد ماده 358 همان قانون ضمن نقض دادنامه موصوف به لحاظ عدم رعایت شرایط قانونی دادخواست به استناد ماده 2 همان قانون قرار رد دعوا صادر و اعلام می گردد. این رای قطعی است.
رییس شعبه 56 دادگاه تجدیدنظر استان تهران - مستشار دادگاه
اهوارکی - رمضانی

قاضی:
احمدی , کریم زاده , اهوارکی , رمضانی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 1 - هر کس بدون مجوز قانونی عمدا یا در نتیجه بی احتیاطی به جان یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتی یا به هر حق دیگر که به موجب قانون برای افراد ایجاد گردیده لطمه ای وارد نماید که موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود مسئول جبران خسارت ناشی از عمل خود می باشد.

مشاهده ماده 1 قانون مسئولیت مدنی

ماده 2 - در موردی که عمل وارد کننده زیان موجب خسارت مادی یا معنوی زیان دیده شده باشد دادگاه پس از رسیدگی و ثبوت امر او را به جبران خسارات مزبور محکوم می نماید و چنان چه عمل وارد کننده زیان فقط موجب یکی از خسارات مزبور باشد دادگاه او را به جبران همان نوع خساراتی که وارد نموده محکوم خواهد نمود.

مشاهده ماده 2 قانون مسئولیت مدنی

ماده 198 - درصورتی که حق یا د ینی برعهده کسی ثابت شد اصل بر بقای آن است مگر این که خلاف آن ثابت شود.

مشاهده ماده 198 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 351 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر در رای بدوی غیر از اشتباهاتی از قبیل اعداد ارقام سهو قلم مشخصات طرفین و یا از قلم افتادگی در آن قسمت از خواسته که به اثبات رسیده اشکال دیگری ملاحظه نکند ضمن اصلاح رای آن را تایید خواهد کرد.

مشاهده ماده 351 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 249 ـ برات دهنده کسی که برات را قبول کرده و ظهرنویسها در مقابل دارنده برات مسئولیت تضامنی دارند. دارنده برات در صورت عدم تادیه و اعتراض می تواند به هر کدام از آنها که بخواهد منفردا یا به چند نفر یا به تمام آنها مجتمعا رجوع نماید. همین حق را هر یک از ظهرنویسها نسبت به برات دهنده و ظهرنویسهای ماقبل خود دارد. اقامه دعوی بر علیه یک یا چند نفر از مسئولین موجب اسقاط حق رجوع به سایر مسئولیت برات نیست. اقامه کننده دعوی ملزم نیست ترتیب ظهرنویسی را از حیث تاریخ رعایت کند. ضامنی که ضمانت برات دهنده یا محال علیه یا ظهرنویسی را کرده فقط با کسی مسئولیت تضامنی دارد که از او ضمانت نموده است.

مشاهده ماده 249 قانون تجارت

ماده 286 ـ اگر دارنده براتی که بایستی در ایران تادیه شود و به علت عدم پرداخت اعتراض شده بخواهد از حقی که ماده 249 برای او مقرر داشته استفاده کند باید در ظرف یک سال از تاریخ اعتراض اقامه دعوی نماید. تبصره ـ هر گاه محل اقامت مدعی علیه خارج از محلی باشد که وجه برات باید در آنجا پرداخته شود برای هر شش فرسخ یک روز اضافه خواهد شد.

مشاهده ماده 286 قانون تجارت

ماده 315 ـ اگر چک در همان مکانی که صادر شده است باید تادیه گردد دارنده چک باید در ظرف پانزده روز از تاریخ صدور وجه آن را مطالبه کند و اگر از یک نقطه به نقطه دیگر ایران صادر شده باشد باید در ظرف چهل و پنج روز از تاریخ صدور چک مطالبه شود. اگر دارنده چک در ظرف مواعد مذکوره در این ماده پرداخت وجه آن را مطالبه نکند دیگر دعوی او بر علیه ظهرنویس مسموع نخواهد بود و اگر وجه چک به سببی که مربوط به محال علیه است از بین برود دعوی دارنده چک بر علیه صادرکننده نیز در محکمه مسموع نیست.

مشاهده ماده 315 قانون تجارت

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM