رای قضایی شماره 9109970224101405

رای قضایی شماره 9109970224101405

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9109970224101405


شماره دادنامه قطعی:
9109970224101405

تاریخ دادنامه قطعی:
1391/10/30

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
تحقق ترک انفاق و مجازات ایراد صدمه ی بدنی

پیام رای:
1- عدم تمکین اگر مستند به فعل زوج باشد مانع از تحقق بزه ترک انفاق نیست. 2- در بزه ایراد صدمه ی بدنی در صورتی که تعیین دیه موجب بازدارندگی باشد تعیین تعزیر از حیث جنبه ی عمومی لازم نیست.

رای دادگاه بدوی
با توجه به کیفرخواست صادره از سوی دادسرای ناحیه یک تهران در خصوص اعلام شکایت م. علیه ر.م. دایر بر ترک نفقه و ضرب و جرح عمدی در مورخ 1/4/91 که منجر به حارصه در آرنج چپ گردیده درخواست اقدام مناسب می نماید با تعیین وقت رسیدگی شاکیه علی رغم ابلاغ وقت رسیدگی توسط دفتر شعبه از حضور خودداری نموده و لایحه ارسال نمی کند متهم حضور یافته خواستار استماع دفاعیات وکیل منتخب خود می گردد ش.ن. به وکالت از متهم حضور یافته مدعی عدم تمکین شاکیه از شوهرش گردیده خواستار تبریه موکلش می گردد این مرجع با ملاحظه محتویات پرونده و مستندات تقدیمی بر تخلیه خانه سازمانی و بیماری متهم علی رغم دفاعیات غیر موجه وکیل متهم مستندی بر عدم تمکین زوجه ارایه نگردیده لذا با احراز بزه به استناد ماده 22-642-480-269 قانون مجازات اسلامی به واسطه فقدان سابقه کیفری وی را به پرداخت ده میلیون ریال جزای نقدی در حق دولت و در خصوص صدمات عمدی به پرداخت نیم درصد دیه کامل ظرف مدت یک سال از تاریخ صدمات در حق مجنی علیه و جهت جلوگیری از تجری به پرداخت یک میلیون ریال جزای نقدی در حق دولت محکوم می نمایم. رای صادره غیر قطعی بوده ظرف بیست روز قابل تجدیدنظرخواهی در استان می باشد.
رییس شعبه 1053 عمومی جزایی تهران- نوری

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در این پرونده خانم ش. وکیل محترم آقای ر. به طرفیت خانم م. از دادنامه 577-7/5/91 شعبه 1053 دادگاه کیفری تهران در مهلت مقرر قانونی تجدیدنظرخواهی نموده است که به موجب دادنامه فوق الذکر تجدیدنظرخواه از جهت جرم ایراد صدمه بدنی حارصه به پرداخت دیه و از جهت جنبه عمومی جرم به پرداخت یک میلیون ریال جزای نقدی و از جهت ترک نفقه به پرداخت ده میلیون ریال جزای نقدی حسب مواد استنادی قانونی از دادنامه بدوی محکم گردیده است حال با توجه به لایحه وکیل محترم تجدیدنظرخواه که قبول دارد. ترک نفقه شده است. لکن ترک نفقه از جهت این است که تمکین نداشته است گرچه او با توجه به تجدیدنظرخواه مدعی شده است که منزل سازمانی داشته و تخلیه نموده است و منزل دیگر در جایی تهیه کرده است که شاکیه مدعی است متناسب با شیونش نمی باشد و شاکیه در منزل پدرش ساکن شده است و تقاضای اجاره منزل را نموده است با توجه به نظریه پزشکی قانونی با این ترتیب فی الجمله ترک نفقه محرز است و ایراد صدمه بدنی محرز است و بر تعیین دیه و پرداخت آن حسب ماده481 استنادی قانونی با اختیار حاصل از تبصره 4 از ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب سال 1381 ایرادی وارد می باشد و از جهت جنبه عمومی جرم با توجه به اینکه محکومیت به پرداخت دیه دارد موثر در بازدارندگی است و در اجرای بند یک از قسمت ب از ماده 257 آیین دادرسی دادگاه عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 78 رای نقض و طبق ماده 177 قانون مذکور تبریه می گردد و اما از جهت ترک نفقه با توجه بعدم سابقه به پرداخت یک میلیون ریال جزای نقدی با اختیار حاصل از تبصره 2 از ماده 2 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 78 و حسب ماده استنادی قانونی محکوم می گردد و با این ترتیب طبق بند الف از ماده 257 قانون مذکور رای تایید می گردد و رای قطعی است.
رییس شعبه41 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
قنبری ـ قاسمی

قاضی:
عبدالعلی قنبری , قاسمی , نوری

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 22 ـ انحلال شخص حقوقی و مصادره اموال آن زمانی اعمال می شود که برای ارتکاب جرم به وجود آمده یا با انحراف از هدف مشروع نخستین فعالیت خود را منحصرا در جهت ارتکاب جرم تغییر داده باشد.

مشاهده ماده 22 قانون مجازات اسلامی

ماده 642 ـ بریدن یا از بین بردن هر بند انگشت غیر شست موجب یک سوم دیه آن انگشت و هر بند انگشت شست موجب نصف دیه شست است.

مشاهده ماده 642 قانون مجازات اسلامی

ماده 480 ـ در موارد تحقق لوث و امکان اثبات جنایت علیه شخصی معین از اطراف علم اجمالی با قسامه طبق مقررات قسامه عمل می شود.

مشاهده ماده 480 قانون مجازات اسلامی

ماده 269 ـ حرز عبارت از مکان متناسبی است که مال عرفا در آن از دستبرد محفوظ میماند.

مشاهده ماده 269 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 – (طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در رابطه با امور کیفری نسخ شده است) رسیدگی دادگاه تجدیدنظر استان به درخواست تجدیدنظر از احکام قابل تجدیدنظر دادگاههای عمومی جزائی و انقلاب وفق مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 28/6/1378 کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با حضور دادستان یا یکی از دادیاران یا معاونان وی به عمل می آید و در مورد آراء حقوقی وفق قانون آئین دادرسی مربوط خواهد بود. تبصره 1 – اگر در دادگاه تجدیدنظر متهم بی گناه شناخته شود حکم بدوی فسخ و متهم تبرئه می گردد هر چند که درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و در این صورت اگر متهم در زندان باشد فورا آزاد می شود. تبصره 2 – هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تایید حکم بدوی مستدلا می تواند مجازات او را تخفیف دهد هرچند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد. تبصره 3 – در امور کیفری موضوع مجازاتهای تعزیری یا بازدارنده مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند مگر اینکه دادستان یا شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد. تبصره 4 – اگر حکم تجدیدنظر خواسته از نظر محاسبه محکوم به یا خسارات یا تعیین مشخصات طرفهای دعوا یا تعیین نوع و میزان مجازات و تطبیق عمل با قانون متضمن اشتباهی باشد که به اساس حکم لطمه ای وارد نسازد مرجع تجدیدنظر با اصلاح حکم آن را تایید می نماید و تذکر لازم را به دادگاه بدوی خواهد داد.

مشاهده ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

ماده 2 – تاسیس دادگاه های عمومی در هر حوزه قضایی و تعیین قلمرو محلی و تعداد شعب دادگاه های مزبور به تشخیص رییس قوه قضاییه است.

مشاهده ماده 2 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM