رای قضایی شماره 9109970222701315

رای قضایی شماره 9109970222701315

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9109970222701315


شماره دادنامه قطعی:
9109970222701315

تاریخ دادنامه قطعی:
1391/10/19

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
دعوای الزام به رفع بازداشت از ملک

پیام رای:
در صورتی که ملکی که دعوای الزام به تنظیم سند رسمی آن طرح شده است به موجب تصمیم دادگاه در بازداشت باشد رفع بازداشت از ملک مزبور باید به وسیله اعتراض ثالث به عمل آید و خواسته رفع بازداشت از ملک قابل اجابت نیست.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دادخواست آقای س.ز. با وکالت آقای پ.الف. به طرفیت آقای م.ر. به خواسته الزام به تنظیم سند رسمی و انتقال و عنداللزوم رفع بازداشت یک واحد آپارتمان به پلاک ثبتی... بخش.. . تهران طبق مبایعه نامه شماره.. . مقوم به پنجاه میلیون و یک ریال به انضمام کلیه خسارت ها و هزینه ها از جمله حق الوکاله و هزینه دادرسی. باتوجه به محتویات پرونده و پاسخ استعلام ثبتی که بر اساس آن ملک دارای دو فقره بازداشت از طریق اجرای احکام مدنی مجتمع قضایی شهید بهشتی و اداره چهارم اجرای اسناد رسمی می باشد و از سوی دیگر ساز و کار رفع بازداشت با ادعای وجود حق تحت عنوان اعتراض ثالث در مواد 146 و 147 قانون اجرای احکام مدنی پیش بینی شده لذا خواهان بایستی از طریق صحیح قانونی و با مراجعه به مراجع بازداشت کننده تقدم حق خود را اثبات و رفع بازداشت نماید؛ و طرح دعوی الزام به رفع بازداشت به کیفیت فعلی فاقد وجاهت قانونی بوده و قابل استماع نمی باشد. از سوی دیگر طبق ماده 56 قانون فوق الذکر هر گونه نقل و انتقال املاک بازداشت شده ممنوع است بنابراین در موقعیت فعلی دعوی الزام به تنظیم سند غیر مسموع می باشد؛ لذا دادگاه در مورد هر دو خواسته به استناد ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوی صادر می نماید. رای صادره حضوری ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 15 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ جعفری

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در مورد تجدیدنظرخواهی م.ز. به طرفیت م.ر. نسبت به دادنامه شماره 550 مورخ 18/6/91 شعبه 15 دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن قرار رد دعوی خواهان صادرگردیده است. نظر به اینکه ضرورت داشته است دعوی مطروحه به طرفیت ذی نفع متقاضی بازداشت نیز مطرح می گردیده است از طرفی عنداللزوم از عملیات بازداشت رفع اثر گردد و صرف نظر از استدلال دادگاه محترم نخستین و نظر به اینکه از سوی تجدیدنظرخواه ایرادی موثر بر نقض و بی اعتباری دادنامه ارایه نگردیده است از نظر قانونی نیز اشکالی به نظر نرسید. نتیجتا به دلیل عدم مطابقت تجدیدنظرخواهی با هیچ یک از شقوق ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی اعتراض به عمل آمده غیر وارد تشخیص و مستندا به ماده 355 قانون فوق الذکر حکم بر تایید و استواری دادنامه نخستین صادر می نماید. رای صادره قطعی است.
رییس شعبه 27 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشاردادگاه
رجاء ـ استیری

قاضی:
جعفری , حسین رجاء , حسن استیری

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 2 - هیچ دادگاهی نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند مگر اینکه شخص یا اشخاص ذی نفع یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی آنان رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست نموده باشند.

مشاهده ماده 2 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 348 - جهات درخواست تجدیدنظر به قرار زیر است : الف - ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه. ب - ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود. ج - ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی. د - ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای ه- ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی و یا مقررات قانونی. تبصره - اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آمده باشد درصورت وجود جهات دیگر مرجع تجدیدنظر به آن جهت هم رسیدگی می نماید.

مشاهده ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 146 ـ هر گاه نسبت به مال منقول یا غیرمنقول یا وجه نقد توقیف شده شخص ثالث اظهار حقی نماید اگر ادعای مزبور مستند به حکم قطعی یا سند رسمی باشد که تاریخ آن مقدم بر تاریخ توقیف است. توقیف رفع می شود در غیر این صورت عملیات اجرایی تعقیب می گردد و مدعی حق برای جلوگیری از عملیات اجرایی و اثبات ادعای خود می تواند به دادگاه شکایت کند.

مشاهده ماده 146 قانون اجرای احکام مدنی

ماده 147 ـ شکایت شخص ثالث در تمام مراحل بدون رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی و پرداخت هزینه دادرسی رسیدگی می شود. مفاد شکایت به طرفین ابلاغ می شود و دادگاه به دلائل شخص ثالث و طرفین دعوی به هر نحو و در هر محل که لازم بداند رسیدگی می کند و در صورتی که دلائل شکایت را قوی یافت قرار توقیف عملیات اجرایی را تا تعیین تکلیف نهایی شکایت صادر می نماید. در این صورت اگر مال مورد اعتراض منقول باشد دادگاه می تواند با اخذ تامین مقتضی دستور رفع توقیف و تحویل مال را به معترض بدهد. به شکایت شخص ثالث بعد از فروش اموال توقیف شده نیز به ترتیب فوق رسیدگی خواهد شد. تبصره ـ محکوم له می تواند مال دیگری را از اموال محکوم علیه به جای مال مورد اعتراض معرفی نماید. در این صورت آن مال توقیف و از مال مورد اعتراض رفع توقیف می شود و رسیدگی به شکایت شخص ثالث نیز موقوف می گردد.

مشاهده ماده 147 قانون اجرای احکام مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM