رای قضایی شماره 9309970220601150

رای قضایی شماره 9309970220601150

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970220601150


شماره دادنامه قطعی:
9309970220601150

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/11/21

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
خواهان دعوی خلع ید

پیام رای:
مالک سرقفلی می تواند نسبت به شخصی که ملک را عدوانا تصرف نموده دعوای خلع ید مطرح کند.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دعوی الف. ی ی. الف.ق.ق. با وکالت الف. ی س.ح. الف.ط. به طرفیت الف. ی الف. الف.ق.ق. با وکالت الف. ی م.ت. ح. به خواسته خلع ید و مطالبه اجرت المثل و مطالبه خسارات دادرسی موضوع دادخواست 1391/7/16 بدین مضمون که سرقفلی یک باب مغازه به پلاک ثبتی.. ... . طی مستند عادی 1385/10/1 از سوی مالک وقت به خواهان واگذار و نامبرده بدین جهت که مالک سرقفلی می باشد مبادرت به اقامه دعوی نموده است و خوانده دعوی منکر ادعای خواهان بوده و مدعی مالکیت خود بر سرقفلی می باشد سپس طی دادنامه شماره 92318 مورخه 1392/5/13 قرار رد دعوی خواهان به جهت اینکه دعوی خلع ید فرع بر مالکیت می باشد صادر گردید و همچنین در خصوص دعوی تقابل خوانده علیه خواهان نیز که ادعای مالکیت خود را مطرح نموده بود به شرح مقرر در دادنامه یاد شده وارد ندانسته و قرار عدم استماع دعوی صادر گردید0 رای صادره از سوی طرفین تجدیدنظرخواهی گردید و ضمن تایید دادنامه نسبت به دعوی تقابل مبادرت به نقض آن دادنامه نسبت به دعوی خواهان گردید و مبنای رای دادگاه تجدیدنظر نیز ذی حقی خواهان به موجب مستند عادی 1358/10/1 می باشد که منافع از ید قبلی به خواهان واگذار گردیده بود (92630 مورخه 1392/12/10 شعبه 6 تجدیدنظر) النهایه با توجه به استدلال دادگاه محترم تجدیدنظر در پذیرش ذی نفعی خواهان به موجب قرارداد عادی 1358/10/1 و با توجه به تصرف مورد اجاره از ناحیه خوانده به موجب مواد 308 488 و 489 قانون مدنی که مستاجر می تواند به طرفیت خوانده که ملک را عدوانا تصرف نموده طرح دعوی نماید و احراز مالکیت خواهان بر منفعت ملک که مستلزم ثبت در دفتر املاک نمی باشد و با توجه به اینکه ادعای مالکیت خوانده بر منافع پلاک مذکور به لحاظ عدم ارایه مستندی مبنی بر اذن مالک عین پلاک که ذیل مستند 1358/10/1 صراحتا نیز قید شده است ((واگذاری سرقفلی از سوی خواهان منوط به اذن مالک معین می باشد)) لذا ادعای آن خوانده موثر نبوده لذا با احراز مالکیت خواهان نسبت به سرقفلی پلاک ثبتی.. . حکم به محکومیت خوانده به خلع ید از آن پلاک و پرداخت خسارات دادرسی در حق خواهان و در خصوص مطالبه اجرت المثل ایام تصرف با توجه به استرداد دعوی طی لایحه شماره 0003 – 1393/1/19 قرار رد دعوا صادر می گردد رای صادره مستندا به مواد 198 بند ب ماده 107 331 336 515 و 519 قانون آیین دادرسی مدنی ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان تهران است.
رییس شعبه دوم دادگاه عمومی لواسانات - حسین شعبانزاده

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در مورد تجدیدنظرخواهی اقای الف. الف.ق.ق. با وکالت الف. ی م.ت. ح. به طرفیت اقای ی. ا. با وکالت ح.الف.ط. از دادنامه شماره 89 مورخ 1393/2/6شعبه دوم دادگاه عمومی حقوقی بخش لواسانات در آن بخش که بر محکومیت تجدیدنظرخواه به خلع ید از یک باب مغازه شماره پلاک ثبتی.. . به علاوه پرداخت خسارات دادرسی به تجدیدنظرخوانده دادنامه وفق دلایل و مستندات موجود در پرونده و با احراز مالکیت تجدیدنظرخوانده بر منافع مغازه مورد دعوی و عدم احراز انتقال منافع به تجدیدنظرخواه صادر شده و در این مرحله نیز دلیل جدیدی که مثبت انتقال منافع مغازه به تجدیدنظرخواه و مشروعیت تصرف وی باشد ارایه نشده با توجه به اینکه اعتراض وکیل تجدیدنظرخواه با هیچ یک از جهات مندج در ماده 348 قانون آیین دادرسی منطبق نبوده و به نحوی نیست که موجبات نقض دادنامه را فراهم کند و با عنایت به اینکه دادنامه بر مبنای مقررات قانونی و با رعایت تشریفات دادرسی صادر شده لذا ضمن رد تجدیدنظرخواهی به استناد بخش آخر ماده 358قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظرخواسته را تایید می نماید این رای قطعی است.
رییس شعبه ششم دادگاه تجدیدنظراستان تهران مستشاردادگاه
رضایی - فارسیجانی

قاضی:
رضائی , جلال فارسیجانی , حسین شعبان زاده

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 308 - غصب استیلاء بر حق غیر است به نحو عدوان. اثبات ید بر مال غیر بدون مجوز هم در حکم غصب است.

مشاهده ماده 308 قانون مدنی

ماده 488 - اگر شخص ثالثی بدون ادعای حقی در عین مستاجره یا منافع آن مزاحم مستاجر گردد در صورتی که قبل از قبض باشد مستاجر حق فسخ دارد و اگر فسخ ننمود می تواند برای رفع مزاحمت و مطالبه ی اجرت المثل به خود مزاحم رجوع کند و اگر مزاحمت بعد از قبض واقع شود حق فسخ ندارد و فقط می تواند به مزاحم رجوع کند.

مشاهده ماده 488 قانون مدنی

ماده 489 - اگر شخصی که مزاحمت می نماید مدعی حق نسبت به عین مستاجره یا منافع آن باشد مزاحم نمی تواند عین مزبور را از ید مستاجر آن تزاع نماید مگر بعد از اثبات حق با طرفیت مالک و مستاجر هر دو.

مشاهده ماده 489 قانون مدنی

ماده 107 - استرداد دعوا و دادخواست به ترتیب زیر صورت می گیرد: الف - خواهان می تواند تا اولین جلسه دادرسی دادخواست خود را مسترد کند. در این صورت دادگاه قرار ابطال دادخواست صادر می نماید. ب - خواهان می تواند مادامی که دادرسی تمام نشده دعوای خود را استرداد کند. در این صورت دادگاه قرار رد دعوا صادر می نماید. ج - استرداد دعوا پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا در موردی ممکن است که یا خوانده راضی باشد و یا خواهان از دعوای خود به کلی صرف نظر کند. در این صورت دادگاه قرار سقوط دعوا صادر خواهد کرد.

مشاهده ماده 107 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 331 - احکام زیر قابل درخواست تجدیدنظر می باشد : الف - در دعاوی مالی که خواسته یا ارزش آن از سه میلیون (000 000 3) ریال متجاوز باشد. ب - کلیه احکام صادره در دعاوی غیرمالی. ج - حکم راجع به متفرعات دعوا درصورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدیدنظر باشد. تبصره - احکام مستند به اقرار در دادگاه یا مستند به رای یک یا چند نفر کارشناس که طرفین کتبا رای آنان را قاطع دعوا قرار داده باشند قابل درخواست تجدیدنظر نیست مگر درخصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی صادرکننده رای.

مشاهده ماده 331 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 336 - مهلت درخواست تجدیدنظر اصحاب دعوا برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مدت واخواهی است.

مشاهده ماده 336 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 515 - خواهان حق دارد ضمن تقدیم دادخواست یا در اثنای دادرسی و یا به طور مستقل جبران خسارات ناشی از دادرسی یا تاخیر انجام تعهد یا عدم انجام آن را که به علت تقصیر خوانده نسبت به اداء حق یا امتناع از آن به وی وارد شده یا خواهد شد همچنین اجرت المثل را به لحاظ عدم تسلیم خواسته یا تاخیر تسلیم آن از باب اتلاف و تسبیب از خوانده مطالبه نماید. خوانده نیز می تواند خسارتی را که عمدا از طرف خواهان با علم به غیر محق بودن در دادرسی به او وارد شده از خواهان مطالبه نماید. دادگاه در موارد یادشده میزان خسارت را پس از رسیدگی معین کرده و ضمن حکم راجع به اصل دعوا یا به موجب حکم جداگانه محکوم علیه را به تادیه خسارت ملزم خواهد نمود. در صورتی که قرارداد خاصی راجع به خسارت بین طرفین منعقد شده باشد برابر قرارداد رفتار خواهد شد. تبصره 1 - در غیر مواردی که دعوای مطالبه خسارت مستقلا یا بعد از ختم دادرسی مطرح شود مطالبه خسارتهای موضوع این ماده مستلزم تقدیم دادخواست نیست. تبصره 2 - خسارت ناشی از عدم النفع قابل مطالبه نیست و خسارت تاخیر تادیه در موارد قانونی قابل مطالبه می باشد.

مشاهده ماده 515 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 519 - خسارات دادرسی عبارتست از هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل و هزینه های دیگری که به طور مستقیم مربوط به دادرسی و برای اثبات دعوا یا دفاع لازم بوده است از قبیل حق الزحمه کارشناسی و هزینه تحقیقات محلی.

مشاهده ماده 519 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM