رای قضایی شماره 9109970238000713

رای قضایی شماره 9109970238000713

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9109970238000713


شماره دادنامه قطعی:
9109970238000713

تاریخ دادنامه قطعی:
1391/06/27

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
اثر عدم ابطال تمبر مالیاتی وکلا بر دادخواست

پیام رای:
عدم ابطال تمبر مالیاتی وکلا به میزان قانونی یکی از موارد نقص دادخواست است و مستلزم اخطاریه رفع نقص می‎باشد و نه رد دادخواست.

رای دادگاه بدوی
درخصوص دعوای خانم (ص. الف. م.) و آقای (ع. ر.) به وکالت از 1- بانو (س. ب. ک.) و 2- آقای (ح. ل. س.) به طرفیت 1- بانو (س.الف.) 2- خانم (ن. ب.) 3- آقای (م. الف. ب.) 4- (الف. س.) به خواسته مطالبه وجه شش فقره چک به مبلغ (000/000/265) تومان و خسارات دادرسی و تاخیر در تادیه به شرح دادخواست تقدیمی قطع نظر از صحت و سقم ادعای خواهان ها نظر به اینکه وکلای خواهان ها درخصوص الباقی تمبر مالیاتی مرتکب تخلف شده اند و به صورت غیر قانونی و با درج مهر جعلی «باطل شد»; بر روی تمبرهایی که فروش و درج آن بر وکالت نامه منحصرا از وظایف متصدی فروش تمبر دادگستری مربوط می باشد مبادرت به ارایه وکالت نامه و طرح دعوا نمودند که علی رغم اخطار دفتر در ابطال تمبر به صورت قانونی احد از وکلای مذکور آقای (ع. ر.) کتبا اعلام نمود که تمبر به صورت قانونی بر روی وکالت نامه درج شده است بنابراین از آنجایی که وکلای مورد نظر تمبر مالیاتی را بر اساس تعرفه ابطال ننموده اند لذا به استناد ماده 103 از قانون مالیات های مستقیم وکالت آنها مورد پذیرش نمی باشد و این مورد نیز از موارد رفع نقص مقید در ماده 54 از قانون آیین دادرسی مدنی تلقی نمی گردد در نتیجه به استناد ماده 103 از قانون مالیات های مستقیم و ماده 2 از قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد صادر و اعلام می گردد. این قرار ظرف بیست روز قابل تجدید نظرخواهی در دادگاه محترم تجدید نظراستان تهران می باشد بدیهی است تخلف وکلای خواهان پس از قطعیت قرار به کانون وکلای دادگستر ی و اداره مالیات و دادستانی مربوط اعلام خواهد شد.
رییس شعبه 81 دادگاه عمومی حقوقی تهران - صـابـر

رای دادگاه تجدیدنظر استان
درخصوص تجدیدنظرخواهی آقای (ع. ر.) به وکالت از خانم (س. ب. ک.) و آقای (ل. س.) (در ستون دادخواست شخص دیگری نیز به عنوان وکیل ذکر شده لیکن دادخواست فقط دارای یک امضاء است) به طرفیت ورثه مرحوم (ش. ب. م.) و واحد سرپرستی ایتام و محجورین دادسرای عمومی و انقلاب از دادنامه شماره 636 مورخ 30/6/1390 شعبه 81 دادگاه عمومی (حقوقی) تهران که به موجب آن براساس ماده 2 از قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 103 از قانون مالیات مستقیم قرار رد صادر شده است (رد دادخواست یا دعوا مشخص نیست)گرچه وکیل معترض در برگ دوم لایحه تجدیدنظر خواهی وجود اشکالاتی را در نحوه عملکرد خویش و همکارش راجع به چگونگی ابطال تمبر وکالت نامه پذیرفته ولی مدعی شده که متعاقب اخطار دفتر شعبه بدوی رفع نقص کرده است و اضافه نموده که تخلف وکیل نباید به حقوق موکل خللی وارد نماید چون هزینه دادرسی را پرداخته است و سپس با تمسک به ماده 40 از قانون صدرالذکر و تشبیه مورد با موارد عزل یا استعفای وکیل تکلیف دفتر دادگاه را به اخطاریه اصیل در صورت فقدان شرایط شکلی دلیل سمت وکیل مفروض دانسته است لیکن این که چه چیزی باید به اصیل اخطار می شد نقص اعلامی مربوطه به وکالت نامه بوده و ارتباطی به اصیل نداشته مضافا به این که دعوا از ابتدا توسط همین وکیل اقامه شده و موجبی برای اخطار به اصیل نبوده است تجدیدنظرخواندگان نیز در مرحله تبادل لوایح لایحه ای ضمیمه نکردند؛ مع ذلک با ملاحظه برگ های اولیه پرونده به ضمیمه دادخواست نخستین به شرح برگ های 1تا5 پرونده درج مالیات های واحدهای حسابداری و فروش تمبر دادگستری شهرستان های کرمانشاه و رامسر در تاریخ های متفاوت مشهود است که علی الظاهر ابطال تمبر مالیاتی وکالت نامه قبلا از طریق آن واحدها صورت گرفته و اگر به منظور پرونده های آن حوزه های قضایی هم بوده یا به هر دلیل مورد استفاده در وقت خود قرار نگرفته است تا این که بعدا در این پرونده به کار رفته و بدین ترتیب هرچند نحوه عملکرد وکلای خواهان ظاهرا منطبق با رویه نقش تمبر واحدهای ذی ربط نبوده و مورد اذعان وکیل هم واقع شده که ضمن تذکر به وکلای مذکور از این حیث و نیز از جهت نحوه تنظیم دادخواست تجدیدنظر که صرفا دارای یک امضاء می-باشد و صرف نظر از استدلال وکیل معترض این دادگاه نه از جهت استدلال معترض بلکه به جهات زیر قرار صادر شده را در خور تایید تشخیص نداده و ضمن نقض آن بر مبنای ماده 353 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مقرر داشت پرونده جهت رسیدگی ماهیتی به دادگاه نخستین اعاده می گردد: 1ـ تمبرهای مخصوص هزینه دادرسی معمولا در دادگستری به صورت یکسان و متمرکز به چاپ و فروش می رسد و محل خرید یا نحوه ابطال آن تاثیری در موضوع ندارد بلکه مهم آن است که هدف قانون گذار برای وصول هزینه های مالی را فراهم نماید. بنابراین به لحاظ تمرکز وجوه فرقی نمی کند که درخواست طبق رویه غالب (به صورت نقش مهر پرفراژ) هزینه دادرسی تمبر مالیاتی پرداخت شود یا این که از شهرستان ها همان تمبرهای دادگستری ابتیاع و ابطال شده باشد؛ 2ـ ضمن احترام به نظر و استدلال دادگاه محترم نخستین (به لحاظ نظری بودن بحث) و صرف نظر از نحوه استدلال و استنتاج وکیل محترم معترض (که به نوعی مصادره به مطلوب او می باشد؛ زیرا دادخواست از ابتدا توسط خود وکیل تنظیم و دعوا توسط آنان اقامه شده با موارد دیگری که در اثنای دادرسی مداخله می نمایند متفاوت است) به نظر می رسد وکالت نامه نیز مستفاد از ماده 59 قانون آیین دادرسی مدنی جزء پیوست های دادخواست است و راجع به نقص تمبر در مورد پیوست های دادخواست نیز قانون گذار در بند 1 ماده 53 همان قانون متعرض شده و ضمانت اجرای آن را نیز در ماده 54 پیش بینی نموده است بنابراین همان طور که دفتر دادگاه نیز بدین شکل عمل کرده منعی برای اخطار رفع نقص در ابتدا نبوده در صورت عدم رفع نقص بایستی دفتر دادگاه وفق ماده 54 عمل می نمود که در این پرونده گزارش بعدی دفتر به شرح برگ 22 پرونده حکایت از رفع نقص دارد. بنابراین موجبی برای صدور قرار رد از جانب دادگاه [مباشرتا و راسا] در این مرحله وجود نداشته است. علی الخصوص که دادگاه عنوان قرار خویش را نیز توصیف نکرده که مقصودش قرار رد دادخواست است یا رد دعوا و به ذکر قرار رد بسنده کرده است. این رای قطعی است.
رییس شعبه 55 دادگاه تجدیدنظر استان تهران - مستشار دادگاه
اصلان پور - مومنی

قاضی:
مومنی , اصلان پور , محمدرضا صابر

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 54 - در موارد یادشده در ماده قبل مدیر دفتر دادگاه ظرف دو روز نقایص دادخواست را به طور کتبی و مفصل به خواهان اطلاع داده و از تاریخ ابلاغ به مدت ده روز به او مهلت می دهد تا نقایص را رفع نماید. چنانچه در مهلت مقرر اقدام به رفع نقص ننماید دادخواست به موجب قراری که مدیر دفتر و در غیبت مشارالیه جانشین او صادر می کند رد می گردد. این قرار به خواهان ابلاغ می شود و نامبرده می تواند ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ به همان دادگاه شکایت نماید. رای دادگاه در این خصوص قطعی است

مشاهده ماده 54 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 2 - هیچ دادگاهی نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند مگر اینکه شخص یا اشخاص ذی نفع یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی آنان رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست نموده باشند.

مشاهده ماده 2 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 353 - دادگاه تجدیدنظر در صورتی که قرار مورد شکایت را مطابق با موازین قانونی تشخیص دهد آن را تایید می کند. در غیر این صورت پس از نقض پرونده را برای رسیدگی ماهوی به دادگاه صادرکننده قرار عودت می دهد.

مشاهده ماده 353 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM