خانم ف.گ. در تاریخ 1392/10/14 دادخواستی به طرفیت همسرش آقای م.د. به خواسته
طلاق تقدیم نموده که شعبه دوم دادگاه عمومی ازنا تحت پرونده شماره 518/92 عهده دار رسیدگی شده است. خواهان در دادخواست تقدیمی توضیح داده که به موجب سند ازدواج شماره 30811 مورخ 1392/4/18 دفتر ازدواج شماره... حوزه ثبتی دورود با صداقیه 124 سکه بهار آزادی به عقد دایمی و رسمی خوانده درآمده ام. زوج مردی است ناسازگار که با انجام کارهای غیرمعمول و رفتارهای نامناسب تکدر خاطرم را فراهم ساخته و باعث سلب آسایش بنده گردیده است. چون اقدامات مسالمت آمیز جهت اصلاح رفتار وی نتیجه ای نداشته تقاضای رسیدگی و صدور حکم
طلاق دارم. مرکز مشاوره خانواده در گزارش مورخ 1392/10/7 اعلام نموده که طی 15 جلسه مشاوره خانواده که چهار جلسه آن مواجهه بوده عدم تفاهم و ناسازگاری زوجین محرز گردیده است. اولین جلسه رسیدگی دادگاه به تاریخ 1392/11/9 با حضور زوجین تشکیل می گردد خواهان مطالب خود را به شرح دادخواست تقدیمی اعلام و اضافه می نماید علت
طلاق ناسازگاری زوج می باشد اگر زوج قول بدهد که بددلی خود را کنار بگذارد و اخلاقش را خوب کند حاضرم با وی زندگی نمایم اکنون مدت چهار ماه است که قهر کرده ام و در دوران عقد بسر می بریم و هنوز عروسی نکرده ایم. خوانده قبلا ازدواج کرده بود و همسر قبلی خود را
طلاق داده است. خوانده در مقام دفاع اظهار می دارد اگر خواهان گواهی سلامت بیاورد حاضرم با وی زندگی نمایم. خواهان باید تعهد بدهد که حجاب خود را حفظ کند و با نامحرم دست ندهد. حاضر به
طلاق وی نیستم. دادگاه زوجه را برای آزمایش بکارت به پزشکی قانونی معرفی می نماید. پاسخ مورخ 1392/12/6 مرجع مذکور حاکی از این است که از زوجه معاینه به عمل آمده پرده بکارت از نوع حلقوی و قابل اتساع و دارای ساییدگی در ناحیه 4 و 5 می باشد که مدخوله محسوب می گردد. جلسه بعدی رسیدگی دادگاه به تاریخ 1393/1/27 با حضور زوجین تشکیل می گردد. خواهان خواسته خود را تکرار می نماید و اضافه می نماید که زوج بددل می باشد و از ابتدای ازدواج تاکنون دروغ گفته است و ازدواج مجدد کرده است و گاهی غش می کند و زن اول خود را با آب جوش سوزانده است که برای وی دیه صادر شده است و زن اول خود را
طلاق داده است در صورت
طلاق کلیه حقوق مالی خود را می خواهم. در تاریخ 1392/4/18 عقد کردیم ولی جشن عروسی نگرفته ایم زندگی مشترک خود را شروع نکرده ایم و فرزند مشترکی نداریم. به من نگفته بودند که چشم زوج مصنوعی است ولی اکنون متوجه شده ام که چشم وی مصنوعی می باشد. به من گفتند فقط انگشت پای وی در حین کارگری قطع شده است درحالی که پای وی انگشت ندارد و از قسمت برآمدگی پا قطع شده است. خوانده می گوید حاضر به
طلاق نیستم. بابت
مهریه اش پولی ندارم که بپردازم. زوجه باکره نیست و خودش و مادرش خبر دارند که زوجه با دیگری رابطه داشته است و بعد از عقد حدود ده روز که گذشت متوجه رابطه خواهان با وی شدم. همسرم با فردی مشهور به ع.م. رابطه نامشروع داشته است و با دامادشان زانو به زانو می نشیند و صدای ضبط شده ع.م. و پیام های وی را دارم. در داخل چشم چپم لنز وجود دارد و حدود پنج درصد از جهت بینایی با هم اختلاف دارد. پای من در هنگام جوشکاری در تجریش صدمه دید و تا برآمدگی پایم را از دست دادم. به خواهان گفته بودم و بدون اجازه وی ازدواج نکرده ام و البته قبل از ازدواج با خواهان نیز ازدواج کرده بودم. قبل از عقد کردن خواهان به خواستگاری یک زن دیگر رفته بودم ولی بعد از ازدواج با خواهان سراغ زن دیگری نرفته ام. دادگاه به منظور تعیین حقوق مالی زوجه مبادرت به صدور قرار ارجاع امر به کارشناسی نموده است. کارشناس منتخب در نظریه مورخ 1393/3/17 بابت
نفقه معوقه سال 92 مبلغ 325 هزار تومان و بابت
نفقه سال 93 مبلغ 325 هزار تومان و بابت
نفقه ایام عده مبلغ 500 هزار تومان و بابت نحله نیز مبلغ 350 هزار تومان تعیین نموده است. در این مرحله دادگاه مبادرت به صدور قرار ارجاع امر به داوری نموده که پس از تعیین داوران و طی تشریفات نظر آنان که مفادا حکایت از عدم توفیق در برقراری صلح و سازش بین زوجین دارد ارایه می شود. دادگاه ختم دادرسی را اعلام و با توجه به محتویات پرونده و اظهارات طرفین و احراز رابطه زوجیت و اینکه مساعی دادگاه و داوران در جهت ایجاد صلح و سازش مفید و موثر واقع نگردیده و زوجه با اشاره به ناسازگاری و بدبینی زوج و مصنوعی بودن چشم زوج و ناقص بودن پای وی و اینکه زوج همسر قبلی داشته و وی را با آب جوش سوزانده و او را
طلاق داده و در دوران عقد بسر می برند و مراسم عروسی برگزار نشده خواستار
طلاق گردیده و خوانده در مقام دفاع خواستار ارایه گواهی سلامت از ناحیه زوجه شده و مدعی گردیده زوجه رابطه نامشروع دارد درمجموع ادعای خواهان را وارد دانسته و طی دادنامه شماره 485 مورخ 1393/5/29 مستندا به مواد 24 تا 34 قانون حمایت خانواده و مواد 1143 و 1150 و 1151 و 1155
قانون مدنی گواهی عدم امکان سازش صادر و حکم به الزام زوج به
طلاق زوجه صادر می نماید. با توجه به اقرار زوجه مبنی بر اینکه در دوران عقد می باشند و عروسی نکرده اند و با زوج رابطه نزدیکی و جنسی نداشته زوج باید
نصف مهریه را به زوجه بپردازد.
نفقه ایام عده تعیین نمی گردد. بابت
نفقه معوقه و مبلغ نحله جمعا یک میلیون تومان به زوجه بپردازد. نوع
طلاق باین غیرمدخوله است. اعتبار حکم
طلاق شش ماه از تاریخ قطعیت است پس از ابلاغ این رای به زوج نامبرده مبادرت به تجدیدنظرخواهی نموده و در لایحه خود توضیح داده که در سال 89 یک ازدواج ناموفق با خانم ف.ب. داشتم که در سال 91 وی را
طلاق دادم و زوجه و خانواده اش کاملا در جریان امر قرار داشتند. زیرا همسایه روبروی ما در یک روستا می باشند و حتی از نقص عضو من نیز اطلاع داشتند چشم چپ بر اثر تیر و کمان در سال 75 صدمه دید و پای راستم در حادثه کارگری در سال 90 قطع شده است و حتی خانواده زوجه به ملاقات من در بیمارستان و خانه آمدند. تا اینکه در 1392/4/18 با خواهان ازدواج کردم ولی از نیت شوم ایشان که قصد
کلاهبرداری و مال اندوزی و اخاذی داشت باخبر نبودم. بعد از بیرون آمدن از محضر بنای ناسازگاری گذاشت و
مهریه اش را می خواست. درحالی که نه سواد کامل دارم نه پس انداز و نه خانه و هیچ درآمدی ندارم و قادر به
پرداخت مهریه نمی باشم. زوجه شماره تلفن مرا به مردهای غریبه داده که نسبت به بنده فحاشی و تهدید داشته اند دایی زوجه این فحش ها را شنیده است. این شخص گردن کلفت بددهن پسرخاله ایشان آقای س.م. بوده است. با توجه به اینکه عروسی نکرده ام هیچ درخواستی مبنی بر تمکین نداشته و
نفقه را نمی پذیرم شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان لرستان به موضوع رسیدگی و تجدیدنظرخواهی زوج نسبت به دادنامه شماره 485 مورخ 1393/5/29 شعبه دوم دادگاه عمومی ازنا را وارد ندانسته و توضیح داده که گرچه تجدیدنظرخواه در دادگاه بدوی یک بار اعلام کرده حاضر به
طلاق نیست ولی در دادخواست تجدیدنظرخواهی و نظریه داور که یک نفر داور برای زوجین بوده نسبت به
طلاق اعتراض نکرده با صدور حکم
طلاق مخالفتی ننموده معلوم می شود نامبرده با
طلاق موافق است و
طلاق به صورت توافقی رخ داده فقط اعتراض زوج نسبت به
پرداخت مهریه است که در این مورد دادگاه بدوی تقاضا یا مطلبی بیان نکرده است بنابراین اعتراض زوج قانونی نبوده النهایه در مورد
مهریه می تواند تقاضای اعسار نماید تا به صورت قانونی در دادگاه صالح رسیدگی شود فلذا طی دادنامه شماره 634 مورخ 1393/8/6 رای تجدیدنظرخواسته را تایید نموده است. این رای در تاریخ 1393/9/2 به زوجه ابلاغ گردیده و نامبرده ظرف مهلت مقرر قانونی اعتراض و دادخواست فرجامی خود را نسبت به دادنامه اخیر تقدیم نموده که پس از ثبت و تبادل لوایح جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع شده است. گزارش پرونده و لایحه فرجامی هنگام شور قرایت می شود.