رای قضایی شماره 9309970269701772

رای قضایی شماره 9309970269701772

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970269701772


شماره دادنامه قطعی:
9309970269701772

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/10/22

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
دعوای بطلان بیع به علت انتقال مبیع توسط فروشنده

پیام رای:
حذف

رای دادگاه تجدیدنظر استان
به موجب دادنامه شماره 500325 مورخ 14/5/1393 دادگاه عمومی جزایی شعبه محترم 1030 تهران آقای ن. ق. فرزند ع.الف. به دلیل سرقت و نیز شروع به سرقت حسب مورد به تحمل مجازات محکوم شده است ( برگ 43 پرونده)به تاریخ 31/5/1393 محکوم علیه موصوف طی شرحی به رای صادره تسلیم و تقاضای اعمال ماده 6 قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری را می نمایند( برگ45 پرونده)به تاریخ 26/6/1393 دادیار محترمی که به عنوان نماینده دادسرا در پرونده دخالت کرده اند با اطلاع از تقاضای محکوم علیه بیان می دارند تقاضای تشدید مجازات رادارند و تجدیدنظر می خواهند و بدین ترتیب مانع ورود دادگاه محترم بدوی به رسیدگی تقاضای تخفیف محکوم علیه می شوند (برگ50 پرونده)این دادگاه به تاریخ 12/7/1393 بیان می دارد چون به دلیل اعتراض نماینده محترم دادسرا تقاضای تخفیف محکوم علیه بلا اقدام مانده است مقتضی است به محکوم علیه آگاهی داده شود که به دلیل اعتراض نماینده دادسرا شرایط ماده 6 قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری وجود نداشته است لذا اگر مایل هستند می توانند از حق اعتراض خود سود ببرند( برگ50 پرونده)در اثر توجه مناسب ریاست محترم دادگاه بدوی به تاریخ 10/8/1393 محکوم علیه با اطلاع از وضعیت پدید آمده اقدام به تجدیدنظرخواهی می نمایند(برگ58 پرونده) بنا به مراتب مذکور اولا: اعتراض محکوم علیه بدوی نسبت به محکومیت به دلیل سرقت وارد دانسته نمی شود. زیرا اساس دادنامه بدوی یعنی احراز مجرمیت تجدیدنظرخواه با اقرار صریح و مقرون به واقع وی و کشف و استرداد اموال مسروقه سازگاراست و مغایر مقررات به نظر نمی رسد. النهایه اگرچه دادگاه محترم می بایست مقررات تعدد جرم را رعایت می فرمودند اما به لحاظ اینکه اعتراض محکوم نمی باید وضع او را ازآنچه هست بدتر نماید از ورود به این حیطه خودداری و به استناد بند الف ماده 257 قانون آیین دادرسی کیفری رای بر تایید دادنامه معترض عنه در این قسمت صادر می گردد. ثانیا: اعتراض محکوم علیه بدوی نسبت به محکومیت به دلیل شروع به سرقت مالا وارد تشخیص داده می شود. زیرا با توجه به نحوه و زمان وقوع شروع به سرقت عمل ارتکابی با مقررات ماده661 قانون مجازات اسلامی مصوب 75 تطبیق می نماید که با توجه به ماده 19 قانون مجازات اسلامی مصوب 92 درجه شش محسوب است وهمان طور که می دانیم در ماده 122 قانون مجازات اسلامی شروع به جرم جرایم دارای مجازات های درجه شش جرم انگاری نشده است ازاین رو و به لحاظ فقد عنصر قانونی به استناد تبصره1 ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب با نقض دادنامه معترض عنه رای برایت آقای ن.ق. صادر می گردد ضمنا همان طور که در تصمیمات تاریخ های 12/7/1393 و21/8/1393 این دادگاه ذکرشده است مجددا یادآوری می شود تفویض اختیار حضور در جلسه دادگاه به یک دادیار محترم به معنی تفویض حق اعتراض نسبت به رای دادگاه محترم بدوی نیست مگر اینکه دریک مورد به این امر تصریح شده باشد علی هذا این دادگاه فعلا در خصوص اعتراض دادیار محترم که هنوز دلیل تفویض اختیار تجدیدنظرخواهی به خود را ابراز ننموده اند با تکلیفی مواجه نیست بدیهی است در صورت رفع این نقص پرونده مجددا به جهت مزبور به این دادگاه ارسال خواهد گشت این رای قطعی است.
رییس شعبه63 دادگاه تجدیدنظر استان تهران - مستشار
دکتر اشکلک - صادقی

قاضی:
آقابابایی , صادقی , دکتر اشکلک

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 661 ـ افضای غیرهمسر به ترتیب ذیل موجب ضمان است: الف ـ هرگاه افضاء شده نابالغ یا مکره بوده و افضاء به سبب مقاربت باشد علاوه بر مهرالمثل و دیه کامل زن در صورت ازاله بکارت ارش البکاره نیز ثابت خواهد بود و اگر افضاء به غیرمقاربت باشد دیه کامل زن و در صورت ازاله بکارت مهرالمثل نیز ثابت است. ب ـ هرگاه افضاء با رضایت زن بالغ و از طریق مقاربت انجام گرفته باشد تنها پرداخت دیه کامل زن ثابت خواهد بود. پ ـ افضای ناشی از وطی به شبهه علاوه بر مهرالمثل و دیه در صورت ازاله بکارت موجب ارش البکاره نیز می باشد.

مشاهده ماده 661 قانون مجازات اسلامی

ماده 19 ـ مجازات های تعزیری به هشت درجه تقسیم می شود: درجه 1 ـ حبس بیش از بیست و پنج سال ـ جزای نقدی بیش از یک میلیارد (1.000.000.000) ریال ـ مصادره کل اموال ـ انحلال شخص حقوقی درجه 2 ـ حبس بیش از پانزده تا بیست و پنج سال ـ جزای نقدی بیش از پانصد و پنجاه میلیون (550.000.000) ریال تا یک میلیارد (1.000.000.000) ریال درجه 3 ـ حبس بیش از ده تا پانزده سال ـ جزای نقدی بیش از سیصد و شصت میلیون (360.000.000) ریال تا پانصد و پنجاه میلیون (550.000.000) ریال درجه 4 ـ حبس بیش از پنج تا ده سال ـ جزای نقدی بیش از یکصد و هشتاد میلیون (180.000.000) ریال تا سیصد و شصت میلیون (360.000.000) ریال ـ انفصال دائم از خدمات دولتی و عمومی درجه 5 ـ حبس بیش از دو تا پنج سال ـ جزای نقدی بیش از هشتاد میلیون (80.000.000) ریال تا یکصد و هشتاد میلیون (180.000.000)ریال ـ محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از پنج تا پانزده سال ـ ممنوعیت دائم از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی ـ ممنوعیت دائم از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی درجه 6 ـ حبس بیش از شش ماه تا دو سال ـ جزای نقدی بیش از بیست میلیون (20.000.000) ریال تا هشتاد میلیون (80.000.000) ریال ـ شلاق از سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه و تا نود و نه ضربه در جرایم منافی عفت ـ محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از شش ماه تا پنج سال ـ انتشار حکم قطعی در رسانه ها ـ ممنوعیت از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال ـ ممنوعیت از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال ـ ممنوعیت از اصدار برخی از اسناد تجاری توسط اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال درجه 7 ـ حبس از نود و یک روز تا شش ماه ـ جزای نقدی بیش از ده میلیون (10.000.000) ریال تا بیست میلیون (20.000.000) ریال ـ شلاق از یازده تا سی ضربه ـ محرومیت از حقوق اجتماعی تا شش ماه درجه 8 ـ حبس تا سه ماه ـ جزای نقدی تا ده میلیون (10.000.000) ریال ـ شلاق تا ده ضربه تبصره 1 ـ موارد محرومیت از حقوق اجتماعی همان است که در مجازات های تبعی ذکر شده است. تبصره 2 ـ مجازاتی که حداقل آن منطبق بر یکی از درجات فوق و حداکثر آن منطبق با درجه بالاتر باشد از درجه بالاتر محسوب می شود. تبصره 3 ـ در صورت تعدد مجازات ها مجازات شدیدتر و درصورت عدم امکان تشخیص مجازات شدیدتر مجازات حبس ملاک است. همچنین اگر مجازاتی با هیچ یک از بندهای هشت گانه این ماده مطابقت نداشته باشد مجازات درجه هفت محسوب می شود. تبصره 4 ـ مقررات این ماده و تبصره های آن تنها جهت تعیین درجه مجازات است و تاثیری در میزان حداقل و حداکثر مجازات های مقرر در قوانین جاری ندارد. تبصره 5 ـ ضبط اشیاء و اموالی که در ارتکاب جرم به کار رفته یا مقصود از آن به کارگیری در ارتکاب جرم بوده است از شمول این ماده و بند (ب) ماده (20) خارج و در مورد آنها برابر ماده (215) این قانون عمل خواهد شد. در هر مورد که حکم به مصادره اموال صادر می شود باید هزینه های متعارف زندگی محکوم و افراد تحت تکفل او مستثنی شود.

مشاهده ماده 19 قانون مجازات اسلامی

ماده 122 ـ هر کس قصد ارتکاب جرمی کرده و شروع به اجرای آن نماید لکن به واسطه عامل خارج از اراده او قصدش معلق بماند به شرح زیر مجازات می شود: الف ـ در جرایمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات حبس دائم یا حبس تعزیری درجه یک تا سه است به حبس تعزیری درجه چهار ب ـ در جرایمی که مجازات قانونی آنها قطع عضو یا حبس تعزیری درجه چهار است به حبس تعزیری درجه پنج پ ـ در جرایمی که مجازات قانونی آنها شلاق حدی یا حبس تعزیری درجه پنج است به حبس تعزیری یا شلاق یا جزای نقدی درجه شش تبصره ـ هرگاه رفتار ارتکابی ارتباط مستقیم با ارتکاب جرم داشته لکن به جهات مادی که مرتکب از آنها بی اطلاع بوده وقوع جرم غیرممکن باشد اقدام انجام شده در حکم شروع به جرم است.

مشاهده ماده 122 قانون مجازات اسلامی

ماده 257 ـ شخص بازداشت شده باید ظرف شش ماه از تاریخ ابلاغ رای قطعی حاکی از بی‏گناهی خود درخواست جبران خسارت را به کمیسیون استانی متشکل از سه نفر از قضات دادگاه تجدید نظر استان به انتخاب رئیس قوه قضاییه تقدیم کند. کمیسیون در صورت احراز شرایط مقرر در این قانون حکم به پرداخت خسارت صادر می کند. در صورت رد درخواست این شخص می تواند ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ اعتراض خود را به کمیسیون موضوع ماده (258) این قانون اعلام کند.

مشاهده ماده 257 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 22 – (طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در رابطه با امور کیفری نسخ شده است) رسیدگی دادگاه تجدیدنظر استان به درخواست تجدیدنظر از احکام قابل تجدیدنظر دادگاههای عمومی جزائی و انقلاب وفق مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 28/6/1378 کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با حضور دادستان یا یکی از دادیاران یا معاونان وی به عمل می آید و در مورد آراء حقوقی وفق قانون آئین دادرسی مربوط خواهد بود. تبصره 1 – اگر در دادگاه تجدیدنظر متهم بی گناه شناخته شود حکم بدوی فسخ و متهم تبرئه می گردد هر چند که درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و در این صورت اگر متهم در زندان باشد فورا آزاد می شود. تبصره 2 – هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تایید حکم بدوی مستدلا می تواند مجازات او را تخفیف دهد هرچند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد. تبصره 3 – در امور کیفری موضوع مجازاتهای تعزیری یا بازدارنده مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند مگر اینکه دادستان یا شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد. تبصره 4 – اگر حکم تجدیدنظر خواسته از نظر محاسبه محکوم به یا خسارات یا تعیین مشخصات طرفهای دعوا یا تعیین نوع و میزان مجازات و تطبیق عمل با قانون متضمن اشتباهی باشد که به اساس حکم لطمه ای وارد نسازد مرجع تجدیدنظر با اصلاح حکم آن را تایید می نماید و تذکر لازم را به دادگاه بدوی خواهد داد.

مشاهده ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

ماده 6 ـ به موجب ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری 1392 نسخ شد. در این صورت دادگاه در وقت فوق العاده با حضور دادستان به موضوع رسیدگی می کند و تا یک ربع از مجازات مندرج در حکم را اعم از حبس یا جزای نقدی تخفیف می دهد و این رای قطعی است. ولی در هر حال هیچ مجازات حبسی را با رعایت تخفیف مندرج در این ماده نمی توان به جزای نقدی تبدیل نمود.

مشاهده ماده 6 قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM