رای قضایی شماره 9309970221801375

رای قضایی شماره 9309970221801375

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970221801375


شماره دادنامه قطعی:
9309970221801375

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/10/27

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
دعوی تخلیه عین مستاجره به دلیل انتقال به غیر

پیام رای:
-در دعوی تخلیه به دلیل انتقال به غیر انتقالی مصداق تخلف و موجد حق برای موجر در جهت درخواست تخلیه است که عین مستاجره از تصرف فیزیکی مستاجر یا مستاجرین خارج و به تصرف شخص ثالث داده شده باشد؛ بنابراین چنانچه حضور آن شخص به عنوان کمک فروشنده بوده و حق بیمه وی از ناحیه کارفرما پرداخت شده باشد عنوان مستاجر بر مشارالیه اطلاق نشده و دعوی تخلیه از این جهت قابل پذیرش نیست.

رای دادگاه بدوی
درخصوص دعوی آقایان و بانوان ع. و الف. و م. و الف. و الف. و س. و م. و ب. و م. و ف. همگی ح. و ش.ف. به‬ طرفیت موسسه صندوق پس ‬انداز ج. با وکالت آقای الف.ک. به خواسته صدور حکم بر تجویز انتقال منافع مورد اجاره به غیر با عنایت به جامع محتویات پرونده و جری تشریفات قانونی و دعوت طرفین و استماع اظهارات وکلای محترم خواهان و مدافعات وکیل محترم خوانده نظر به اینکه اولا مالکیت رسمی خوانده نسبت به تمامی ششدانگ مالکیت پلاک ثبتی مورد ترافع حسب پاسخ استعلام ثبتی و نیز رابطه استیجاری میان مورث خواهان ها با خوانده برابر اجاره‬ نامه رسمی به شماره.. .. مورخ 1352/7/5 دفترخانه اسناد رسمی شماره.. . تهران محرز و ثابت است ثانیا به‬ موجب قرارداد اجاره یاد شده حق انتقال مورد اجاره به غیر از مستاجرین (خواهان ها به قایم مقامی از مورث) سلب گردیده است بر این اساس دادگاه به استناد ماده 19 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 حکم بر تجویز انتقال منافع مورد اجاره به غیر صادر و اعلام می نماید هرگاه ظرف شش ماه از تاریخ ابلاغ حکم قطعی منافع مورد اجاره با سند رسمی به مستاجر جدید انتقال داده نشود حکم مزبور ملغی‬ الاثر خواهد بود و درخصوص دعوی تقابل صندوق پس‬ انداز ج. با وکالت آقای الف.ک. به‬ طرفیت وراث مرحوم غ.ح. به‬ شرح دادخواست و آقایان س. و ح. به خواسته دعوی تقابل در پرونده کلاسه 890064 این دادگاه مبنی بر صدور حکم بر تخلیه مغازه نیم بابی با مختصات مضبوط در پرونده به لحاظ انتقال به غیر بدون مجوز با عنایت به جامع محتویات پرونده و نظر به اینکه اولا مودای گواهی گواهان به‬ شرح صورت جلسه اجرای قرارهای تحقیق و معاینه محلی مورخ 1391/11/15 دلالت قطعی و یقینی بر تحقق رفع کامل ید خواندگان از مورد اجاره و انتقال قطعی و واقعی آن بر ید دیگری نبوده و کمک خواستن احدی از وراث مرحوم غ.ح. به‬ نام داور ح. از دیگری آقای س. در مباشرت در استیفای منافع عین مستاجره به لحاظ وضعیت جسمی انتقال مورد اجاره به غیر به کیفیت مصرح در بند دوم ماده 14 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 نبوده نمی توان به استناد آن تخلف مستاجر را ثابت و مدلل دانست ثانیا خوانده ردیف سیزدهم به‬ نام آقای ح. نیز برابر پاسخ استعلام واصله از تامین اجتماعی شرق تهران بزرگ مثبوت به شماره.. .... کارگر آقای ح. با شماره کارگاهی.. . از تاریخ 1387/11/1 لغایت 1389/5/31 بوده و به‬ عنوان کمک فروشنده جهت بازرسی کارگاه مشغول به کار بوده و حق بیمه وی نیز پرداخت شده است بنابراین انتقال مورد اجاره به نامبرده نیز در نظر این دادگاه متکی به دلیل نمی باشد بر این اساس دادگاه دعوی خواهان تقابل را وارد ندانسته و به استناد ماده 1257 قانون مدنی و منطوق بند دوم ماده 14 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 حکم بر بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام می نماید رای صادره در دعاوی اصلی و تقابل حضوری محسوب و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
دادرس شعبه 14 دادگاه عمومی حقوقی تهران - مظلومی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
دادنامه تجدیدنظرخواسته به شماره 9209970227401087 مورخ 1392/10/25 صادره از شعبه 14 دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب قسمتی از آن حکم بر بطلان دعوی صندوق پس ‬انداز ج. به شماره ثبت.. ... به خواسته تخلیه عین مستاجره موضوع اجاره‬ نامه رسمی شماره.. .. مورخ 1352/7/5 تنظیمی در دفترخانه.. . تهران به لحاظ انتقال به غیر و به موجب قسمت دیگر حکم بر تجویز انتقال منافع مورد اجاره به غیر اصدار گردیده و مورد تجدیدنظرخواهی صندوق پس انداز ج. با وکالت الف.ح. واقع شده است در هردو قسمت مآلا موافق قانون و مقررات موضوعه بوده و اعتراض به شرح لایحه اعتراضیه وارد نبوده و متضمن جهت موجه در نقض آن نمی باشد زیرا که اولا هر چند به موجب اجاره ‬نامه رسمی تنظیمی فی‬مابین مورث تجدیدنظر خواندگان با تجدیدنظرخواه تحت شماره.. .. مورخ 1352/7/5 حق انتقال منافع مورد اجاره از مستاجر بطور کلی و جزیی و یا به نحو اشاعه سلب گردیده است لیکن انتقالی مصداق تخلف و موجد حق برای موجر در جهت درخواست تخلیه می باشد که عین مستاجره از تصرف فیزیکی مستاجر یا مستاجرین خارج و به تصرف شخص ثالث داده شده باشد این در حالیست که در دوسیه مطمح نظر تجدیدنظرخواه دلیل و مدرک موجهی که حاکی از تخلف مستاجر از شرایط قراردادی و انتقال به غیر باشد به دادگاه ارایه ننموده است ثانیا مستند مدرکیه مشارالیه (صندوق ج.) در جهت طرح دعوی معنونه همانا فتوکپی یک فقره اجاره نامه عادی فاقد تاریخ تنظیمی فی‬مابین احد از وراث مستاجر به ‬نام د.ح. با س. می باشد که به‬ رغم تمسک به آن اصل آن در جلسه متشکله دادگاه نخستین و این مرجع ارایه نشده است ثالثا قطع نظر از عدم ارایه اصل مستند مدرکیه و خروج آن از عداد دلایل تجدیدنظرخواه به لحاظ ادعای انکار از ناحیه تجدیدنظرخواندگان قرارداد موصوف فی‬مابین احد از ورثه مستاجر با شخص ثالث تنظیم گردیده و سایر ورثه آن را تنفیذ ننموده اند و انعقاد قرارداد مذکور به فرض صحت نیز مسقط حقوق سایر ورثه نسبت به عین مستاجره و موجد حق برای موجر در جهت تخلیه کلیه ورثه از عین مستاجره نمی گردد. رابعا معامله نسبت به مال غیر و حقوق سایرین جزء به عنوان ولایت یا وصایت یا وکالت نافذ نیست که در مانحن‬ فیه هیچ‬گونه اذنی به فرض صحت قرارداد عادی مدرکیه از ناحیه سایر ورثه به د.ح. اعطا نشده است. خامسا مستند دیگر تجدیدنظرخواه در جهت اثبات ادعای خود مبنی بر تخلف ورثه مستاجر از شرایط قراردادی همانا صورتجلسه های اجرای قرار تامین دلیل می باشد که تامین دلیل بنابر تصریح ماده 155 از قانون آیین دادرسی مدنی صرفا برای حفظ دلیل بوده و تشخیص درجه اعتبار آن با دادگاه می باشد که در دوسیه مطمح نظر با توجه به مفاد جوابیه استعلام به عمل آمده با اداره کل تامین اجتماعی شرق تهران بزرگ به شماره 9419 مورخ 1392/2/21 که مودای حضور ح. در مغازه مختلف‬ فیه به‬ عنوان کمک فروشنده داشته و حق بیمه وی از ناحیه کارفرما ح. پرداخت شده است عنوان مستاجر بر مشارالیه اطلاق نمی گردد و مفاد صورتجلسه های اجرای قرار با توجه به نامه رسمی مذکور مناط اعتبار نبوده و قابلیت اعتنا ندارد سادسا مفاد صورتجلسه تنظیمی در راستای اجرای قرار معاینه و تحقیق محلی صورت‬ گرفته از ناحیه دادگاه نخستین نیز مودای حضور ورثه مستاجر در عین مستاجره دارد و صرفا یک نفر از شهود حاضر در محل مراتب انتقال عین مستاجره را به شخص دیگری غیر از م.ی. مورد تایید قرار داده است از اینرو تخلف ورثه مستاجر در انتقال عین مستاجره از نظر دادگاه محرز و مسلم نمی باشد سابعا با رد دعوی تخلیه به شرح فوق ‬الذکر دعوی تجدیدنظرخواندگان مبنی بر تجویز انتقال منافع به غیر قابلیت پذیرش را دارد زیرا که 1- با رد دعوی تخلیه مراتب روابط استیجاری فی‬مابین متداعیین پرونده به موجب اجاره نامه رسمی شماره.. .. مورخ 1352/7/5 کماکان استمرار داشته و به قوت خود باقی می باشد. 2- به‬ موجب اجاره ‬نامه موصوف حق هرگونه نقل و انتقال عین مستاجره از مستاجر سلب گردیده است که در اینگونه موارد بنا بر تصریح شق دوم ماده 19 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 مستاجر یا مستاجرین می توانند با مراجعه به دادگاه درخواست تنظیم سند رسمی انتقال منافع را نمایند که در دوسیه مطمح نظر به لحاظ امتناع موجر در جهت انتقال عین مستاجره و عدم آمادگی وی در جهت خرید منافع و اسقاط حق انتقال منافع از مستاجر ورثه مستاجر با مراجعه به دادگاه تجویز انتقال منافع را خواستار شده اند از اینرو دادنامه تجدیدنظرخواسته که بر همین اساس در هردو قسمت صادر گردیده خالی از هرگونه ایراد و اشکالی بوده و در این مرحله از دادرسی نیز تجدیدنظرخواه دلیل و مدرک موجهی که موجبات نقض و بی‬ اعتباری آن را ایجاب نماید به دادگاه ارایه ننموده است و تجدیدنظرخواهی به عمل آمده به نظر دادگاه با هیچ‬یک از شقوق ماده 348 از قانون آیین دادرسی دادگاه‬های عمومی و انقلاب در امور مدنی مطابقت ندارد بنابراین دادگاه ضمن رد درخواست تجدیدنظرخواهی مستندا به قسمت اخیر ماده 358 از قانون مرقوم دادنامه معترض‬ عنه را تایید و استوار می نماید. رای صادره حضوری و قطعی است.
رییس و مستشار شعبه 18 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
امانی شلمزاری- کریمی

قاضی:
عزت اله امانی شلمزاری , کریمی , مظلومی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 1257 - هرکس مدعی حقی باشد باید آن را اثبات کند و مدعی علیه هر گاه در مقام دفاع مدعی امری شود که محتاج به دلیل باشد اثبات امر برعهده او است.

مشاهده ماده 1257 قانون مدنی

ماده 19 ـ در صورتی که مستاجر محل کسب یا پیشه یا تجارت به موجب اجاره نامه حق انتقال به غیر داشته باشد می تواند برای همان شغل یا مشابه آن منافع مورد اجاره را با سند رسمی به دیگری انتقال دهد. هر گاه در اجاره نامه حق انتقال به غیر سلب شده یا اجاره نامه ای در بین نبوده و مالک راضی به انتقال به غیر نباشد باید در مقابل تخلیه مورد اجاره حق کسب یا پیشه یا تجارت مستاجر را بپردازد والا مستاجر می تواند برای تنظیم سند انتقال به دادگاه مراجعه کند در این صورت دادگاه حکم به تجویز انتقال منافع مورد اجاره به غیر و تنظیم سند انتقال در دفترخانه تنظیم کننده سند اجاره نامه سابق یا دفترخانه نزدیک ملک ( اگر اجاره نامه رسمی در بین نباشد) صادر و رونوشت آن را به دفترخانه مربوط ارسال می نماید و مراتب را به موجر نیز اعلام خواهد نمود مستاجر جدید از هر حیث نسبت به تمام شرایط اجاره قائم مقام مستاجر سابق خواهد بود. هر گاه ظرف شش ماه از تاریخ ابلاغ حکم قطعی منافع مورد اجاره با سند رسمی به مستاجر جدید انتقال داده نشود حکم مزبور ملغی الاثر خواهد بود. تبصره 1 ـ در صورتی که مستاجر بدون رعایت مقررات این ماده مورد اجاره را به دیگری واگذار نماید موجر حق درخواست تخلیه را خواهد داشت و حکم تخلیه علیه متصرف یا مستاجر اجرا خواهد شد. و در این مورد مستاجر یا متصرف حسب مورد استحقاق دریافت نصف حق کسب یا پیشه یا تجارت را خواهد داشت. تبصره 2 ـ حق کسب یا پیشه یا تجارت به مستاجر همان محل اختصاص دارد و انتقال آن به مستاجر جدید فقط با تنظیم سند رسمی معتبر خواهد بود.

مشاهده ماده 19 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356

ماده 14 ـ در موارد زیر موجر می تواند حسب مورد صدور حکم فسخ اجاره یا تخلیه را از دادگاه درخواست کند دادگاه ضمن حکم فسخ اجاره دستور تخلیه مورد اجاره را صادر می نماید و این حکم علیه مستاجر یا متصرف اجرا و محل تخلیه خواهد شد. 1 ـ در موردی که مستاجر مسکن بدون داشتن حق انتقال به غیر در اجاره نامه و یا در موردی که اجاره نامه ای در بین نباشد مورد اجاره را کلا یا جزئا به هر صورتی که باشد به غیر واگذار نموده یا عملا از طریق وکالت یا نمایندگی و غیره در اختیار و استفاده دیگری جز اشخاص تحت الکفاله قانونی خود قرار داده باشد. 2 ـ در موردی که عین مستاجره به منظور کسب یا پیشه و یا تجارت خود مستاجر اجاره داده شده و مستاجر آن را به عناوینی از قبیل وکالت یا نمایندگی و غیره عملا به غیر واگذار کند بدون این که طبق ماده 19 این قانون با مستاجر لاحق اجاره نامه تنظیم شده باشد. 3 ـ در صورتی که در اجاره نامه محل سکنی حق فسخ اجاره هنگام انتقال قطعی شرط شده باشد مشروط به این که خریدار بخواهد شخصا در مورد اجاره سکونت نماید و یا آن را برای سکونت اولاد یا پدر. یا مادر یا همسر خود تخصیص دهد. در این صورت اگر خریدار تا سه ماه از تاریخ انتقال ملک برای تخلیه مراجعه ننماید درخواست تخلیه به این علت تا انقضای مدت اجاره پذیرفته نمی شود. 4 ـ در صورتی که مورد اجاره محل سکنی بوده و مالک پس از انقضای مدت اجاره احتیاج به مورد اجاره برای سکونت خود یا اشخاص مذکور در بند فوق داشته باشد. 5 ـ هر گاه مورد اجاره محل سکنی در معرض خرابی بوده و قابل تعمیر نباشد. 6 ـ در صورتی که از مورد اجاره محل سکنی بر خلاف منظوری که در اجاره نامه قید شده استفاده گردد. 7 ـ در مورد محل کسب و پیشه و تجارت هر گاه مورد اجاره برای شغل معینی اجاره داده شده و مستاجر بدون رضای موجر شغل خود را تغییر دهد مگر این که شغل جدید عرفا مشابه شغل سابق باشد. 8 ـ در صورتی که مستاجر در مورد اجاره تعدی یا تفریط کرده باشد. 9 ـ در صورتی که مستاجر در مهلت مقرر در ماده 6 این قانون از پرداخت مال الاجاره یا اجرت المثل خودداری نموده و با ابلاغ اخطار دفترخانه تنظیم کننده سند اجاره یا اظهارنامه ( در موردی که اجاره نامه عادی بوده یا اجاره نامه ای در بین نباشد) ظرف ده روز قسط یا اقساط عقب افتاده را نپردازد. در این مورد اگر اجاره نامه رسمی باشد موجر می تواند از دفترخانه یا اجرای ثبت صدور اجرائیه بر تخلیه و وصول اجاره بها را درخواست نماید. هر گاه پس از صدور اجرائیه مستاجر اجاره بهای عقب افتاده را تودیع کند اجرای ثبت تخلیه را متوقف می کند ولی موجر می تواند به استناد تخلف مستاجر از پرداخت اجاره بها از دادگاه درخواست تخلیه عین مستاجر را بنماید. هر گاه اجاره نامه عادی بوده یا سند اجاره تنظیم نشده باشد موجر می تواند برای تخلیه عین مستاجره و وصول اجاره بها به دادگاه مراجعه کند. در موارد فوق هر گاه مستاجر قبل از صدور حکم دادگاه اضافه بر اجاره بهای معوقه صدی بیست آن را به نفع موجر در صندوق دادگستری تودیع نماید حکم به تخلیه صادر نمی شود و مستاجر به پرداخت خسارت دادرسی محکوم و مبلغ تودیع شده نیز به موجر پرداخت می گردد ولی هر مستاجر فقط یک بار می تواند از این ارفاق استفاده کند حکم دادگاه در موارد مذکور در این بند قطعی است. تبصره 1 ـ در صورتی که مستاجر دو بار ظرف یک سال در اثر اخطار یا اظهارنامه مذکور در بند 9 این ماده اقدام به پرداخت اجاره بها کرده باشد و برای بار سوم اجاره بها را در موعد مقرر به موجر نپردازد و یا در صندوق ثبت تودیع ننماید موجر می تواند با تقدیم دادخواست مستقیما از دادگاه درخواست تخلیه عین مستاجر را ننماید. حکم دادگاه در این مورد قطعی است. تبصره 2 ـ در صورتی که مورد اجاره به منظوری غیر از کسب یا پیشه یا تجارت اجاره داده شود از هر حیث تابع مقررات مربوط به اجاره محل سکنی خواهد بود. تبصره 3 ـ در مورد بند شش این ماده اگر مستاجر مرکز فساد که قانونا دائر کردن آن ممنوع است در مورد اجاره دایر نماید دادستان علاوه بر انجام وظایف قانونی خود به محض صدور کیفرخواست به درخواست موجر مورد اجاره را در اختیار موجر قرار می دهد. تبصره 4 ـ در صورتی که مستاجر محل سکنی در شهر محل سکونت خود مالک یک واحد مسکونی باشد موجر حق دارد پس از انقضای مدت اجاره تقاضای تخلیه مورد اجاره را بنماید.

مشاهده ماده 14 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356

ماده 155 - تامین دلیل برای حفظ آن است و تشخیص درجه ارزش آن در موارد استفاده با دادگاه می باشد.

مشاهده ماده 155 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM