رای قضایی شماره 9309970223301404

رای قضایی شماره 9309970223301404

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970223301404


شماره دادنامه قطعی:
9309970223301404

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/10/20

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
خلع ید از ملک مشاع از سوی برخی از مالکین

پیام رای:
اگر هیچ گونه اسناد و مدارکی نظیر تقسیم نامه یا نقشه مبنی بر تعیین و تایید محل و میزان تصرفات کشاورزان صاحب نسق در اداره امور اراضی (اصلاحات ارضی) وجود نداشته باشد و تقسیمات بین کشاورزان به صورت عادی و مفروزالرعایا باشد دعوی خلع ید از ناحیه برخی از مالکین مشاعی به دلیل عدم تحدید حدود پلاک ثبتی عدم ابراز مستنداتی مبنی بر افراز یا تقسیم آن و معلوم نبودن محل دقیق سهم انتقال دهنده مسموع نیست و خریداران می توانند با تثبیت و جانمایی محل عرفی تصرفات انتقال دهنده خواستار وضع ید و استمرار تصرف در این محل شوند.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دادخواست آقای س.م. وکیل دادگستری به وکالت از آقایان ح.ل. فرزند ع. و ح.م. فرزند ص. به طرفیت آقایان و.ع. م.ر. ح.ح.ی و م.م. و خانم ها ز.ب. و س.م. و م.ج.ق. به خواسته خلع ید خوانده اول نسبت به 5878 متر مربع مشاع از 236 هکتار مشاع از پلاک.. . و وضع ید خواهان ها در مابه النزاع و پرداخت اجرت المثل ایام تصرف با جلب نظر کارشناس مقوم به000/000/51 ریال و همچنین دادخواست آقای س.م. به وکالت از خواهان های فوق به طرفیت آقایان م.پ. و ع.ل. و خانم م.ح. مبنی بر جلب ثالث در دعوای اصلی بدین شرح که به حکایت اسناد رسمی.. .-1390/12/25 و.. .-1390/12/25 دفترخانه.. . دماوند خواهان ها مالک 6000 متر مربع مشاع از یک قطعه چهار هکتاری می باشند که پس از کسر مسیل و انهار مالکیت ایشان 5878 متر مربع می گردد. خوانده اول مدت ها است که مبیع انتقال یافته به خواهان ها را عدوانا تصرف و علیرغم مراجعات متعدد از تحویل آن استنکاف می کند. برابر اسناد فوق مالکیت خواهان ها از آقای ع.ل. انتقال یافته است و اداره ثبت اسناد مالکیت خواهان ها و خواندگان دوم تا آخر و همچنین مجلوبین ثالث را که طی وکالتنامه های رسمی متعدد از سوی آقای ع.ل. به ایشان منتقل گردیده را تایید نموده است و اعلام داشته که شش دانگ پلاک.. . اعم از اراضی دایر و بایر که متجاوز از 3260 هکتار می باشد در سال 1311 از سوی اداره مالیه به نمایندگی از دولت تقاضای ثبت گردیده آگهی های نوبتی و تجدیدی منتشر و تحدید حدود نیز انجام ولی نسبت به حدود اعتراضاتی واصل گردیده که به دادگاه ارسال و قسمت هایی از پلاک خارج و به پلاک های مجاور ملحق گردیده است. سپس در اجرای مقررات اصلاحات ارضی برابر سند قطعی مشتمل بر رهن شماره.. .-1342/5/15 4 هکتار مشاع از 3260 هکتار به آقای ع.ل. انتقال یافته است. آقای و.ع. آقای ح.خ. را به عنوان وکیل خود معرفی نموده است که در دفاع اعلام داشته: با تصویب قانون اصلاحات ارضی 3260 هکتار از پلاک.. . اصلی بین 810 نفر زارع صاحب نسق تقسیم گردیده است. به گونه ای که به هر زارع 4 هکتار مشاع از 3260 هکتار شش دانگ پلاک.. . اصلی طی سند صلح در دفترخانه.. . تهران واگذار گردیده است که این امر مشخص می نماید که کلیه 810 نفر در 3260 هکتار مالک مشاعی بوده و خواهان ها باید به طرفیت همه مالکین مشاعی 3260 هکتار طرح دعوا نماید و طبق اعلام اداره ثبت اسناد نسبت به واگذاری به زارعین صاحب نسق و از جمله خواهان تاکنون سند مالکیت صادر نگردیده و املاک فوق از املاک جاری است؛ یعنی واگذاری صورت گرفته در مرحله تشریفات مقدماتی ثبتی بوده و هیچکدام از واگذاری ها به صورت مفروز نمی باشد. مورث آقای ع. مرحوم م.ع. نیز مالک چهار هکتار مشاع از 3260 هکتار شش دانگ پلاک.. . اصلی طی سند.. .-1342/5/6 دفترخانه.. . تهران می باشد که اداره ثبت اسناد این مالکیت را تایید کرده است و وکیل خوانده اول اضافه نمود: طبق رای وحدت رویه 672 - 1383/10/1 هیات محترم دیوان عالی کشور خلع ید از اموال غیر منقول فرع بر مالکیت است و لذا خواهان طبق ماده 22 قانون ثبت مالک شناخته نمی شود. اما وکیل خواهان ها با تشبث به رای وحدت رویه و مواد استنادی مدعی است که اگرچه در دفتر املاک به نام موکلین ثبت نشده است لیکن مالک رسمی شناخته می شوند و لذا دعوای خلع ید از طرف ایشان مسموع می باشد. اما آنچه که ملحوظ نظر این دادگاه می باشد همانطور که اسناد ارایه شده و اقرار وکیل خواهان ها مثبت آن است این است که مالکیت خواهان ها از 4 هکتار مشاعی است و حتی مالکیت 4 هکتار از 3260 هکتار شش دانگ پلاک.. . اصلی نیز مشاع است و هیچکدام از اسناد مفروز نمی باشند و هیچگونه اسناد و مدارک و تقسیم نامه و نقشه ای مبنی بر تعیین و تایید محل و میزان تصرفات کشاورزان صاحب نسق پلاک.. . اصلی در اداره امور ارضی (اصلاحات ارضی) وجود ندارد و تقسیمات فیما بین کشاورزان به صورت عادی و مفروز الرعایا می باشد. پس بنابراین دعوای خلع ید در مورد مالکیت خواهان مسموع نیست؛ چراکه دارای حد و حدود و مساحت مشخص و مفروز نمی باشد تا بتوان حکم خلع ید را اجرا کرد و لذا دادگاه دعوای خواهان ها را قابل استماع ندانسته و به استناد ماده 2 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی قرار رد دعوای خواهان ها را صادر و اعلام می دارد. قرار صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 2 دادگاه عمومی حقوقی شهرستان دماوند - عبداللهی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقایان1-ح.ل. 2-ح.م. با وکالت آقای س.م. به طرفیت تجدیدنظرخواندگان آقایان و خانم ها 1-و.ع. 2-م.ر. 3-ح.ح.ی. 4-م.ه. 5-ب.ق. 6-ع.ل. 7-م.ج. 8-ز.ب. 9-س.م. 10-م.م. 11-م.پ. 12-م.چ. به شرح دادخواست تجدیدنظر نسبت به دادنامه شماره92 مورخ 1393/2/21 صادره از شعبه دوم دادگاه عمومی (حقوقی) شهرستان دماوند که متضمن صدور قرار رد دعوای خلع ید از مقدار 5878 مترمربع مشاع از 236 هکتار مشاع از پلاک.. ... . بوده نظر به تحقیقات به عمل آمده و پاسخ مکاتبات و استعلامات ثبتی از جمله نامه شماره6207-1391/3/30 که گویای عدم تحدید حدود پلاک اشعاری و مآلا عدم تعیین حدود و ثغور آن بوده و عدم ابراز مستنداتی دال بر افراز یا تقسیم پلاک مربوطه فی ما بین مالکین مشاعی و نامعلوم بودن موقعیت طبیعی سهم چهار هکتاری آقای ع.ل. به دادنامه معترض عنه که در این مقام انشاء گردیده ایرادی مترتب نیست. لازم به ذکر است با تثبیت و جانمایی محل عرفی تصرفات آقای ع.ل. (موقعیت کشت و زرع و یا دیگر تصرفات که افاده انتفاع به نحو مفروزالرعیه بنماید) خریداران سهام مشاعی نامبرده می توانند خواستار وضع ید و استمرار تصرف در این محل شوند لهذا در مورد دعوای فوق الاشعار با عنایت به جمیع محتویات پرونده دادنامه بدوی مطابق با موازین قانونی و با رعایت اصول دادرسی صادر گردیده و اعتراض موجه و ایراد موثری که موجبات نقض و بی اعتباری آن را فراهم آورد در این مرحله از دادرسی به عمل نیامده و موضوع تجدیدنظرخواهی با هیچ یک از جهات مندرج در ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مطابقت ندارد. لذا ضمن رد تجدیدنظرخواهی به استناد مقررات ماده 353 قانون آیین دادرسی مارالذکر دادنامه تجدیدنظرخواسته را عینا تایید و استوار می نماید. رای صادر قطعی است.
رییس و مستشار شعبه 33 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
خیری - مرادی

قاضی:
محمد عبداللهی , خیری , مرادی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 2 - هیچ دادگاهی نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند مگر اینکه شخص یا اشخاص ذی نفع یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی آنان رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست نموده باشند.

مشاهده ماده 2 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 348 - جهات درخواست تجدیدنظر به قرار زیر است : الف - ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه. ب - ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود. ج - ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی. د - ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای ه- ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی و یا مقررات قانونی. تبصره - اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آمده باشد درصورت وجود جهات دیگر مرجع تجدیدنظر به آن جهت هم رسیدگی می نماید.

مشاهده ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM