در این پرونده آقایان پ.م. م.ت. و ع.پ. با وکالت آقای و.ص. طی دو فقره دادخواست به ترتیب 1. به طرفیت آقایان م. ی. ی. و ی.الف. و خانم ف.پ. و مجلوبین ثالث ر.م. غ.ر. ب.ع. ع.م. دعوی تنفیذ و تایید مشارکت در احداث مجتمع در پلاک های.. . و.. . و 841 و.. . به نسبت پنجاه پنجاه و نیز الزام خواندگان به ایفای تعهدات متقابل در امر مشارکت در سه دانگ پلاکهای مذکور و تفویض وکالت به آقای پ.م. و صدور حکم به ابطال سند صلح انتقالی به مجلوبین ثالث هریک از خواسته ها مقوم به 51/000/000 ریال که پروژه به نام ه. تعریف گردیده است.2. در پروژه س.ک. به طرفیت اشخاص فوق الذکر به علاوه آقایان و خانمها ع. و ح. و م.ه. ر.ل. ز. و م.ت. مجلوبین ثالث مورد اشاره در بالا با خواسته های تنفیذ و تایید مشارکت در احداث مجتمع در پلاک.. . بخش 11 تهران (س.ک.) به نسبت پنجاه پنجاه و الزام خواندگان به ایفای تعهدات متقابل در امر مشارکت و تفویض وکالت به آقای پ.م. و ابطال سند صلح شماره.. . دفتر.. . با همان کیفیت در مقام اثبات
مشارکت در ساخت در دو قطعه زمین تحت پلاکهای مارالذکر به شرح دادخواست های اصلی و جلب ثالث و منضمات آن بر آمده اند که شعبه 108 دادگاه عمومی حقوقی تهران پس از یک سلسله رسیدگی طی دو فقره دادنامه به شماره های 719 مورخ 1392/9/20 و 745 مورخ 1392/9/26 حکم بر تایید و اثبات عقد مشارکت در احداث در موضوع هر دو دعوی مجتمع های ه. و س.ک. به نسبت پنجاه پنجاه و در مورد بخش دیگر خواسته حکم به رد دعوی و در مورد مجلوبین ثالث و خواسته ابطال اسناد صلح حکم به ابطال اسناد صلح در هر دعوی به نسبت سه دانگ مشاع صادر نموده است. از دادنامه های مذکور در فرجه قانونی آقای م.الف. که بعدا س.ق. وکالت وی را بر عهده گرفته در اثبات مشارکت و ابطال سند صلح و آقایان پ.م. م.ت. و ع.پ. با وکالت آقای و.ص. در قسمتی که حکم بر رد دعوی صادر شده تجدیدنظرخواهی بهعمل آمده است. لازم به ذکر است که در جریان دعوی در تاریخهای 1390/3/10 و 1390/3/7 به شرحی که در پاسخ استعلامات ثبتی منعکس است حصه سایر مالکین مشاع پلاکهای موضوع دعوی به آقای م.الف. انتقال یافته است و ایشان اسناد صلح خیاری را قبل از صدور دادنامه های تجدیدنظرخواسته فسخ نموده است. در این مرحله از رسیدگی به جهت وحدت موضوع و اصحاب دعوی تجدیدنظرخواهی در هر دو دادنامه تحت رسیدگی واحد و توام قرار گرفته است دادگاه با امعان نظر در مجموع اوراق و محتویات پرونده و مدافعات طرفین و وکلای آنان ضمن ارزیابی ادله و مستنداتی که دعوی و دادنامه های تجدیدنظرخواسته بر آنها استوار گردیده اند ادله واجد اهمیت در این دعوی را از این قرار بر می شمرد:1. اقرار آقای م.الف. در بند ثالثا از صورتجلسه مورخ 1387/10/4 قاضی محترم حوزه نظارت دادگستری کل استان تهران که با این عبارات بیان شده است ((در پروژه س.ک. نیز من با آقایان مشارکت داشته ام اما این مشارکت متفاوت با مشارکت پروژه م. بود. من در پروژه س.ک. پس از تقسیم سهام که به نسبت 5 سهم آقایان و 9 سهم نیز حصه اینجانب بود ملک را هم به نام آقایان تنظیم
سند رسمی کردم و 6 فقره چک بدون تاریخ جمعا به مبلغ یک میلیارد و دوست میلیون تومان به عنوان تضمین از ایشان گرفتم...))2. تنظیم
سند رسمی انتقال شماره.. . مورخ 1380/4/23 دفتر اسناد رسمی شماره.. . تهران راجع به پنج سهم از 14 سهم ششدانگ پلاک.. . -اصلی بخش 11 تهران در حق آقایان ع.پ. پ.م. م. و خانمها ز. و م.ت. به نسبت مساوی 3. سلسله نقل و انتقالات پلاکهای موضوع دعوی به شرح استعلامات ثبتی مضبوط در پرونده از منظر میزان مالکیت تجدیدنظرخواه در زمان مشارکت مورد ادعا و انتقال مالکیت ششدانگ پلاک ها به تجدیدنظرخواه 4. اسناد رسمی شماره.. . -.. . -.. . مورخ 1392/2/9 تنظیمی در دفتر اسناد رسمی شماره.. . تهران دایر بر
فسخ عقد صلح خیاری در حق مجلوبین ثالث 5. اظهارنامه ارسالی خواهانها بدوی به شماره 6733 ابلاغ شده در تاریخ 1386/4/1 و
سند رسمی انتقال شماره.. . مورخ 1380/11/29 دفتر.. . تهران از منظر تشخیص اراده طرفین در توقف عملیات مشارکت قراردادی و عدم قصد در استمرار آن.6. دادنامه شماره 847 مورخ 1387/6/4 شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان تهران در مورد دو فقره چک که به عنوان مستند مشارکت مورد اتکاء در این دعوی است. از جانب دیگر دادگاه به علت قابل اتکاء نبودن برخی از مستندات دیگر مدعیان مشارکت به شرح آتی اشاره می نماید. الف –اظهارات آقای م.الف. در بند اولا صورتجلسه مورخ 1387 /10/4 قاضی محترم حوزه نظارت در مورد مذاکرات مقدماتی راجع به پروژه ه. فاقد ارزش اثباتی است چرا که شروع این اظهارات با انکار مشارکت در آن ملک بوده و مذاکره مرحله ابتدایی برای حصول توافق و تلاقی قصد طرفین و انشاء عقد است که همواره منتهی به توافق و تحقق عقد نمی گردد فلذا آن اظهارات که مبین صورت پذیرفتن مذاکره در مورد مشارکت و نحوه و شرایط آن است به لحاظ اینکه منتهی به تلاقی قصد انشاء طرفین که همراه با چیزی که دلالت بر قصد آنان نماید نمی باشد موثر در مقام نیست. مضافا گواهی گواهان که ناظر به اطلاع از این مذاکرات مقدماتی و مباحثی است که بین طرفین صورت گرفته و در مورد پروژه ه. منتهی به عقد نگردیده و در خصوص پروژه س.ک. در نسبت مشارکت در تضاد با
سند رسمی شماره.. . مورخ 1380/4/23 دفتر.. . بوده و همراه با قطع و یقین نیست از جانب دادگاه مثبت ادعا ارزیابی نمی گردد. ب) اظهارات آقای م.الف. در نزد دادیار محترم شعبه دوم دادسرای ویژه امنیت در بر دارنده اثر اثباتی در وجود مشارکت در پروژه ه. و تعلق دو فقره چک به مبلغ هفتاد میلیارد ریال به عنوان تضمین این پروژه نیست چرا که الفاظ بکار رفته که با فعل ماضی استعمال گردیده ناظر به ساخت برج و واگذاری آن در گذشته است که با شرایط پروژه ه. که تنها عملیات خاکبرداری آن انجام شده انطباق ندارد و با پروژه م. که قبلا در 21 طبقه احداث و حصه اظهارکننده به طرف دیگر واگذار شده قرابت بیشتری دارد و ادعای تضمینی بودن آن دو فقره چک با حکم شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان تهران که به شماره 847 مورخ 1387/6/4 در محکومیت صادر کننده چکها صادر و قاطع ادعای تضمینی بودن آنها است در تضاد می باشد. ج-وکالت رسمی آقای پ.م. در امور اداری و اجرایی تنها در نفس وکالت مثبت رابطه طرفین است و با توجه به دفاع موثر آقای س.ق. وکیل تجدیدنظرخواه که با ارایه چندین فقره وکالتنامه رسمی در همان امور به اشخاص دیگر همراه بوده صرف داشتن وکالت مشارکت قابل اثبات نیست. بنابراین دادگاه اولا با عنایت به اقرار آقای م.الف. به شرح مارالذکر در مورد مشارکت در پروژه س.ک. و نسبت آن که متکی به
سند رسمی نیز می باشد و توجها به اعیانی احداثی در آن ملک که در بردارنده ارزش افزوده در زمین در حد مستحدثات و بناء موجود و نیز مثبت استحقاق طرف مشارکت قراردادی در حاصل آن توافق به نسبت مورد توافق به شرح
سند رسمی شماره.. . مورخ 1380/4/23 دفتر.. . به میزان پنج سهم از 14 سهم کل ششدانگ برای آقایان پ.م. ع.پ. و م.ت. است مشارکت در این پروژه را با این نسبت احراز می نماید. ثانیا: ادعای مشارکت در پلاکهای... و.. . فرعی از 841 و باقیمانده.. . – اصلی و یک فرعی از.. . –اصلی پروژه مشهور به ه. نزد این دادگاه ثابت نیست چرا که علاوه بر اینکه ادعای مشارکت در بردارنده تظاهرات و اعیانی که در برگیرنده حق مالکیت برای سازنده باشد نبوده ادله استنادی نیز در اثبات نفس عقد عاجز مانده و فاقد استحکام و توانایی با لحاظ استدلال و ذکر جهات تزلزل آنها به شرح فوق می باشند و اصل عدم نیز در صورت فقدان دلیل تعیین بر تحقق عقد توجیه کننده عدم وقوع عقد است. ثالثا: در مورد ابطال عقد و اسناد صلح خیاری توجها به فسخ عقود مذکور به دلالت سه فقره
سند رسمی فوق الاشاره از ناحیه ذوال
خیار قبل از صدور حکم دادگاه نخستین و موثر نبودن موضوع انحلال آن عقود با فسخ یا بلااثر شدن به جهت بطلان در حق تجدیدنظر خواندگان و اینکه درزمان صدور حکم اثری از آن عقود و ساختمان اعتباری صلح باقی نبوده و با
فسخ اسناد رسمی نیز بلااثر شده اند حکم در ابطال اثری وضعی در روابط طرفین ایجاد نمی نماید فلذا با فسخ خواسته خواهانها در بلا اثر شدن انتقال با عقد صلح فراهم گردیده و رای صادره تحصیل حاصل محسوب و اثبات بطلان نیز بلااثر می باشد و به اعتقاد دادگاه از مصادیق بند 7 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی است. رابعا: در آن بخش از دعوی دایر بر الزام به ایفای تعهدات متقابل در باب مشارکت که منتهی به حکم به رد شده است نظر به مفاد اظهارنامه ارسالی تجدیدنظرخواهان و اذعان به توقف مشارکت قراردادی و اعلام تمایل به عدم ادامه آن و اعلام اراده قبلی مالکین بر عدم استمرار آن مشارکت با انتقال پنج سهم از 14 سهم کل ششدانگ پروژه س.ک. که در راستای مشارکت به تجدیدنظرخواهان انتقال یافته بود به موجب
سند رسمی شماره.. . مورخ 1380/11/29 دفتر.. . تهران به غیر عدم بقاء قصد و اراده طرفین بر استمرار مشارکت و غیر مقدور شدن ادامه آن به علل خارجی دیگر در پروژه س.ک. با لحاظ جایز بودن عقد شرکت و نیز استدلال این دادگاه در مورد عدم احراز مشارکت در پروژه ه. رد دعوی موجه و در خور تایید می باشد. بر این اساس به دلالت مستندات فوق و مواد 89 و 351 و 358 از قانون اخیرالذکر دادگاه 1. دادنامه شماره 745 مورخ 1392/9/26 در آن بخش که در احراز
مشارکت در ساخت پروژه س.ک. به شماره پلاک.. . -اصلی بخش 11 تهران صادر شده است را با اصلاح نسبت مشارکت به پنج از 14 در ششدانگ آن ملک را ضمن رد تجدیدنظرخواهی تایید می نماید.2. آن بخش از دادنامه فوق و شماره 719 مورخ 1392/9/20 که در دعوی الزام به ایفای تعهدات متقابل در راستای مشارکت انشاء یافته است را با استدلال فوق از لحاظ نتیجه در نهایت تایید می نماید.3. دادنامه های فوقالذکر را در حکم به اثبات مشارکت در پروژه ه. با شماره پلاکهای مورد اشاره و ابطال عقد و اسناد رسمی راجع به صلح در حق مجلوبین ثالث را با عنایت به استدلال بالا و احراز ذینفع بودن آقای م.الف. به جهت اعاده مالکیت رسمی آن پلاکهای به ایشان قابل تایید نبوده و دادگاه ضمن نقض آن دادنامه ها در این موارد حکم به بطلان دعوی در مورد ادعای مشارکت در پروژه ه. و قرار رد دعوی در ابطال عقد صلح و اسناد رسمی راجع به آن را صادر و اعلام می دارد. این رای قطعی است.
رییس و مستشار شعبه 27 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
رجاء - قیصری