در خصوص واخواهی خانم ف.س. با وکالت آقای م.ن. به طرفیت واخوانده آقای ر.ع. با وکالت آقای م.الف. نسبت به دادنامه غیابی شماره 542 مورخ 1391/09/19 دایر بر محکومیت واخواه به
خلع ید از یک باب مغازه ازپلاک ثبتی شماره.. ./... بخش 11 تهران به این شرح که وکیل واخواه اعلام داشته که درسال 90 وکیل واخوانده دعوایی به همین خواسته را به طرفیت فرزندان موکله مطرح کرده که رد شده است. اصل مطلب این است که واخوانده در سال 79 طی مبایعه نامه عادی مغازه را به شخصی به نام ح. می فروشد و ضمن عقد خارج لازم ملزم می شود که مفاد آن را اجرا نماید و آقای ح. براساس همین مبایعه نامه مالکیت و
سرقفلی ملک را به خانم ف.س. واگذارمی نماید و واخوانده در سال 1388از طریق مواد 147 و 148 قانون ثبت سند گرفته است. وکیل واخوانده اظهارداشته که موکل مالک رسمی و قانونی پلاک متنازع فیه می باشد و ادعای وکیل واخواه و ارایه سند عادی با توجه به ماده 48 قانون ثبت قابل استماع نمی باشد و اگر واخواه عینا و منفعتا حقی برای خود متصور است باید از طریق قانونی اقدام نماید. لذا با عنایت به مراتب فوق و مجموع اوراق و محتویات پرونده و اظهارات و لوایح وکلای طرفین و نظر به اینکه بقاء و استمرار تصرف واخواه در ملک غیر مستلزم مالکیت عین و منفعت مشارالیها بر آن می باشد و نظر به اینکه نامبرده در مقام اعتراض به رای غیابی فوق مدعی مالکیت عین رقبه منظور شده ولی دلیل و مدرکی که قانونا مثبت مالکیت رسمی وی بر ملک مزبور باشد ارایه نکرده است و نظر به اینکه مطابق مواد 22 و 47 و 48 قانون ثبت اسناد محاکم صرفا شخصی را مالک ملک می شناسند که در
دفتر املاک مال غیرمنقول به نام آنان ثبت شده باشد و نظر به اینکه وکیل واخواه اعتراض موثری که مستلزم گسیختن دادنامه مارالذکر باشد مطرح نکرده لذا ضمن اعتراض مطروحه دادنامه فوق را عینا تایید و ابرام می نماید. رای صادره حضوری بوده و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 104 دادگاه عمومی حقوقی تهران
شیروان