رای قضایی شماره 9309970221800871

رای قضایی شماره 9309970221800871

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970221800871


شماره دادنامه قطعی:
9309970221800871

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/07/16

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
شرایط قبول اعاده دادرسی به جهت وجود سند مکتوم

پیام رای:
قبول اعاده دادرسی به جهت وجود سند مکتوم منوط به 1. احراز حقانیت مدعی 2. احراز وجود خارجی سند در زمان دادرسی و 3. اثبات مکتوم ماندن آن است. بنابراین شامل اسنادی که در زمان دادرسی وجود خارجی نداشته و در تاریخی موخر بر صدور حکم موضوع اعاده دادرسی از اداره ثبت اسناد و املاک صادر شده است نمی شود.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دادخواست شرکت ص. با مدیریت عاملی آقای ک. با وکالت آقای الف.م. به طرفیت آقای ع.ر. به خواسته صدور حکم بر خلع ید از یک قطعه زمین از باقیمانده املاک شرکت واقع در.. . به ابعاد شمالا اول به طول 94 متر دوم به طول 77 متر سوم به طول 99 متر هر سه حد به پلاک.. . اصلی شرقا به طول 122 متر پلاک.. . اصلی جنوبا به طول 267 متر به اراضی باقیمانده پلاک ملکی شرکت و غربا به طول 138 متر به انضمام کلیه خسارات. دادگاه با عنایت به محتویات پرونده ملاحظه اظهارات و لوایح تقدیمی وکیل خواهان ملاحظه پاسخ استعلام ثبتی به شماره 36002 مورخ 1392/12/17 که حکایت از مالکیت رسمی و قانونی خواهان داشته و از طرفی با مداقه در نظریات کارشناسان رسمی دادگستری یک نفره سه نفره و پنج نفره که به لحاظ اختلاف نظر کارشناسان در نظریه پنج نفره در مجموع نظریه کارشناسان سه نفره را منطبق با اوضاع و احوال محقق و معلوم مورد کارشناسی دانسته که برابر آن محل متنازع فیه با سند مالکیت خواهان مطابقت داشته و از طرف دیگر خوانده ایراد و دفاع موثری در قبال خواسته خواهان به عمل نیاورده و دلیل و مدرکی که حکایت از جواز قانونی در تصرف آن باشد را ارایه نداده و صرفا مدعی است که به استناد یک فقره سند عادی در تاریخ 1386/12/20 خریداری کرد و این در حالی است که هیچ گونه مدرک و سندی که بیانگر تسلسل کامل معاملات تا مالک قانونی باشد نداشته و عملا سند عادی مذکور در قبال سند مالکیت رسمی قابلیت استناد و ترتیب اثر را نداشته لذا مجموعا ادعای خواهان را وارد و مستندا به ماده 308 قانون مدنی و مواد 198 و 515 و 519 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی حکم به محکومیت خوانده به خلع ید از پلاک متنازع فیه را صادر و اعلام می دارد. رای صادره حضوری ظرف مهلت 20 روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه دوم حقوقی دادگستری بهارستان
اصفهانی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
دادنامه تجدیدنظرخواسته به شماره 9209972988201039 مورخه 1392/12/17 صادره از شعبه دوم دادگاه عمومی حقوقی بهارستان که بر محکومیت تجدیدنظرخواه ع. با وکالت ح.ب. به خلع ید از قسمتی از پلاک ثبتی.. . اصلی اشعار دارد مآلا موافق قانون و مقررات موضوعه بوده و اعتراض به شرح لایحه اعتراضیه وارد نبوده و مستوجب نقض آن نمی باشد زیرا که اولا مراتب مالکیت تجدیدنظرخوانده نسبت به پلاک ثبتی مختلف فیه به دلالت پاسخ استعلام ثبتی مضبوط در پرونده و نظریات ابرازی کارشناسان رسمی دادگستری مفروغ عنه می باشد و مادامی که سند رسمی مشارالیه به طریق قانونی منتهی به ابطال و بی اعتباری نگردد همچنان از حمایت قانونی برخوردار می باشد. ثانیا تصرف در ملک دیگری منوط به استیذان مالک بوده که تجدیدنظرخواه دلیلی بر استیذان مالک در محدوده تحت تصرف خود از پلاک.. . باشد به دادگاه ارایه ننموده است و اسناد ارایه شده از ناحیه نامبرده قابلیت معاوضه و تقابل با سند رسمی تجدیدنظرخوانده را ندارد و ثالثا مالک با طرح دعوی خلع ید مراتب عدم رضایت خود را در جهت ادامه تصرفات متصرف اعلام که با اسقاط اذن ادامه تصرفات متصرف در حکم غصب می باشد. رابعا مراتب تصرفات تجدیدنظرخوانده در محدوده سند رسمی تجدیدنظرخواه به دلالت نظریات ابرازی کارشناسان منتخب مرحله نخستین محرز و مسلم می باشد ازاین رو دادنامه تجدیدنظرخواسته که بر همین اساس صادر گردیده خالی از هرگونه ایراد و اشکالی بوده و دادگاه ضمن رد درخواست تجدیدنظرخواهی مستندا به قسمت اخیر ماده 358 از قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه معترض عنه را تایید و استوار می نماید. رای صادره حضوری و قطعی است.
رییس و مستشار شعبه 18 تجدیدنظر استان تهران
امانی شلمزاری - کریمی
رای اصلاحی
نظر به اینکه در نگارش دادنامه 9309970221800441 مورخ 1393/04/14 سهوا به جای پلاک ثبتی.. . پلاک.. . قید گردیده است لهذا با مجوز حاصله از ماده 351 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ناظر به ماده 309 از قانون مرقوم دادنامه فوق الاشعار از حیث پلاک ثبتی از.. . به.. . اصلاح می گردد. رای اصلاحی توام با رای اصلی ابلاغ شود.
رییس و مستشار شعبه 18 تجدیدنظر استان تهران
امانی شلمزاری - کریمی
رای دادگاه
خواسته خواهان آقای ع.ر. با وکالت آقای ح.ب. به طرفیت شرکت ص. [به خواسته] اعاده دادرسی نسبت به دادنامه قطعی این شعبه به شماره 9309970221800441 مورخ 1393/4/14 و رای اصلاحی به شماره 9309970221800598 مورخ 1393/5/14 به استناد بند 2 و 7 ماده 426 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی می باشد. دادگاه با بررسی اوراق و محتویات پرونده اعلام می دارد بند 2 ناظر به مواردی است که حکم موضوع اعاده دادرسی بیشتر از آنچه خواهان ها درخواست نموده اند صادر شده باشد که این ادعا متکی به دلیل موجه و مستدلی نمی باشد. ثانیا بند 7 نیز ناظر به مواردی می باشد که پس از صدور حکم موضوع اعاده دادرسی اسناد و مدارکی به دست آید که آن اسناد دلالت بر حقانیت مستدعی اعاده دادرسی داشته و ثابت شود که آن اسناد در زمان دادرسی منتهی به دادنامه موضوع اعاده دادرسی وجود خارجی داشته لیکن در اختیار متقاضی نبوده و مکتوم مانده باشد و به تعبیر دیگر قبول اعاده دادرسی به استناد بند مذکور منوط به 1. احراز حقانیت مدعی 2. احراز وجود خارجی سند مدرکیه در زمان دادرسی 3. اثبات مکتوم ماندن آن می باشد این در حالی است که در مانحن فیه استعلام ارایه شده مورخ 1393/5/22 اداره ثبت اسناد املاک به عنوان سند مکتوم اساسا در زمان دادرسی وجود خارجی نداشته و در تاریخی موخر بر صدور حکم موضوع اعاده دادرسی از اداره ثبت اسناد املاک صادر شده فلذا عنوان مکتوم بر آن صدق نمی نماید. از این رو دادگاه خواسته خواهان را قابل اجابت ندانسته و مستندا به تبصره ماده 435 از قانون فوق الذکر قرار رد درخواست اعاده دادرسی را صادر و اعلام می نماید. رای صادره قطعی است.
رییس و مستشار شعبه 18 تجدیدنظر استان تهران
امانی شلمزاری - کریمی

قاضی:
عزت اله امانی شلمزاری , کریمی , فرامرز اصفهانی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 308 - غصب استیلاء بر حق غیر است به نحو عدوان. اثبات ید بر مال غیر بدون مجوز هم در حکم غصب است.

مشاهده ماده 308 قانون مدنی

ماده 198 - درصورتی که حق یا د ینی برعهده کسی ثابت شد اصل بر بقای آن است مگر این که خلاف آن ثابت شود.

مشاهده ماده 198 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 515 - خواهان حق دارد ضمن تقدیم دادخواست یا در اثنای دادرسی و یا به طور مستقل جبران خسارات ناشی از دادرسی یا تاخیر انجام تعهد یا عدم انجام آن را که به علت تقصیر خوانده نسبت به اداء حق یا امتناع از آن به وی وارد شده یا خواهد شد همچنین اجرت المثل را به لحاظ عدم تسلیم خواسته یا تاخیر تسلیم آن از باب اتلاف و تسبیب از خوانده مطالبه نماید. خوانده نیز می تواند خسارتی را که عمدا از طرف خواهان با علم به غیر محق بودن در دادرسی به او وارد شده از خواهان مطالبه نماید. دادگاه در موارد یادشده میزان خسارت را پس از رسیدگی معین کرده و ضمن حکم راجع به اصل دعوا یا به موجب حکم جداگانه محکوم علیه را به تادیه خسارت ملزم خواهد نمود. در صورتی که قرارداد خاصی راجع به خسارت بین طرفین منعقد شده باشد برابر قرارداد رفتار خواهد شد. تبصره 1 - در غیر مواردی که دعوای مطالبه خسارت مستقلا یا بعد از ختم دادرسی مطرح شود مطالبه خسارتهای موضوع این ماده مستلزم تقدیم دادخواست نیست. تبصره 2 - خسارت ناشی از عدم النفع قابل مطالبه نیست و خسارت تاخیر تادیه در موارد قانونی قابل مطالبه می باشد.

مشاهده ماده 515 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 519 - خسارات دادرسی عبارتست از هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل و هزینه های دیگری که به طور مستقیم مربوط به دادرسی و برای اثبات دعوا یا دفاع لازم بوده است از قبیل حق الزحمه کارشناسی و هزینه تحقیقات محلی.

مشاهده ماده 519 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 351 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر در رای بدوی غیر از اشتباهاتی از قبیل اعداد ارقام سهو قلم مشخصات طرفین و یا از قلم افتادگی در آن قسمت از خواسته که به اثبات رسیده اشکال دیگری ملاحظه نکند ضمن اصلاح رای آن را تایید خواهد کرد.

مشاهده ماده 351 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 426 - نسبت به احکامی که قطعیت یافته ممکن است به جهات ذیل درخواست اعاده دادرسی شود: 1 - موضوع حکم مورد ادعای خواهان نبوده باشد. 2 - حکم به میزان بیشتر از خواسته صادر شده باشد. 3 - وجود تضاد در مفاد یک حکم که ناشی از استناد به اصول یا به مواد متضاد باشد. 4 - حکم صادره با حکم دیگری در خصوص همان دعوا و اصحاب آن که قبلا" توسط همان دادگاه صادر شده است متضاد باشد بدون آنکه سبب قانونی موجب این مغایرت باشد. 5 - طرف مقابل درخواست کننده اعاده دادرسی حیله و تقلبی به کار برده که در حکم دادگاه موثر بوده است. 6 - حکم دادگاه مستند به اسنادی بوده که پس از صدور حکم جعلی بودن آنها ثابت شده باشد. 7 - پس از صدور حکم اسناد و مدارکی به دست آید که دلیل حقانیت درخواست کننده اعاده دادرسی باشد و ثابت شود اسناد و مدارک یادشده در جریان دادرسی مکتوم بوده و دراختیار متقاضی نبوده است.

مشاهده ماده 426 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM