رای قضایی شماره 9309970224600721

رای قضایی شماره 9309970224600721

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970224600721


شماره دادنامه قطعی:
9309970224600721

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/06/16

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
زمان استحقاق خسارت تاخیر تادیه در فرض ارجاع اختلاف به داوری

پیام رای:
ملاک استحقاق خواهان نسبت به مطالبه خسارت تاخیر تادیه در فرضی که اختلاف طرفین به داوری ارجاع شده است زمان صدور رای داور است نه زمان ارجاع اختلاف به داوری زیرا پیش از صدور رای داور دین مدیون قطعیت نیافته است.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دادخواست آقای ش.ی. به طرفیت خانم ف.ح. به خواسته مطالبه خسارت تاخیر تادیه نسبت به مبلغ 000/650/67 ریال از 1/8/87 تا اجرای حکم با احتساب هزینه دادرسی که خواهان خواسته را کاهش و شروع مطالبه خسارت تاخیر تادیه را به تاریخ 10/6/88 (تاریخ تقدیم دادخواست) تا هنگام وصول کاهش و خسارت تاخیر تادیه بین 1/8/78 تا 9/6/88 را مسترد نمود و دادخواست تقابل خانم ف.ح. به طرفیت آقای ش.ی. به خواسته توقف عملیات اجرایی موضوع اجراییه شماره 880261-9/12/91 و ابطال رای داوری در پرونده 910988 ماحصل ادعای خواهان اصلی چنین است که خوانده برابر رای داوری از شعبه اول دادگاه حقوقی ورامین به پرداخت مبلغ 000/650/67 ریال محکوم که خسارت و ضرر و زیان ناشی از تاخیر پرداخت دین وارد آمده بایست محاسبه شود. خانم ح. اظهار داشته که داور خانم خ.ع. در ادامه فعالیت مدرسه غیرانتفاعی.. . واقع در ملک مورد ترافع شرکت داشته و در موضوع داوری ذی نفع بوده است و داور طبق دستورالعمل دادگاه عمل نکرده و جلسه ای برگزار نکردند و رای داور خلاف موجد حق است و داور صلاحیت داوری نداشته و به مستندات من توجه نداشته است و داور بیست سال همکار من است و ده سال مدیر مدرسه غیرانتفاعی.. . دخترانه که من موسس آن بودم و دو سال نیز کمک دفتردار مدرسه.. . بودند و همیشه زیردست و زیرمجموعه من بود و جلسه ای بین ما نگذاشت آقای ی. اظهار داشت که داور را خانم ح. معرفی کردند و خانم ع. با ایشان آشنا و همکار بودند و خانم ع. برای ما وقت می گذاشت اما خانم ح. اعتنا نمی کردند و جلسات را نمی آمد و حتی در ماه رمضان امسال (92) نیز به امامزاده جعفر بن موسی (ع) نیامدند و حاضر به سازش نشدند علی هذا نظر به اینکه اولا طرفین طی صورت جلسه مورخ 3/6/1390 که موضوع به داوری ارجاع شد رای داور را قطعی و غیرقابل اعتراض اعلام کردند و حق اعتراض به رای داور را از خود سلب و ساقط کردند که این صورت جلسه در پرونده استنادی کلاسه 880261 شعبه اول دادگاه حقوقی ورامین منعکس شده لذا با اسقاط حق اعتراض به داور مرضی الطرفین نمی توانند به رای داور اعتراض و تقاضای ابطال رای داوری را کنند ثانیا داور مرضی الطرفین با توجه به مقررات و برحسب مفاد پرونده و اظهارات شهود در پرونده و شهودی که خود استماع نموده رای داده است ثانیا داور مرضی الطرفین با توافق طرفین تعیین و همکار بودن آن با احد از طرفین مانع از داوری و صدور رای نیست و ادعای ذینفع بودن داور صرف نظر از عدم اثبات مانع صدور رای توسط وی نیست چراکه حسب ماده 469 قانون آیین دادرسی مدنی حتی برفرض اثبات ذی نفع بودن داور در دعوا در صورت تراضی طرفین انتخاب وی به داوری بلامانع است لذا موجبی برای ابطال رای داوری وجود ندارد دادگاه به استناد مواد 2 و 454 و 458 و 465 و 469 و 472 و 476 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بی حقی خواهان تقابل خانم ح. صادر و اعلام می نماید و خصوص دعوی اصلی نظر به اینکه حسب محتویات پرونده استنادی کلاسه 880261 و 920033/ج/1 طرفین اختلاف خود را به داور مرضی الطرفین ارجاع و داور پس از رسیدگی رای صادر و خوانده اصلی خانم ح. را به پرداخت مبلغ 000/650/67 ریال در حق خواهان اصلی محکوم و با صدور اجراییه محکوم علیه در تاریخ 19/3/92 مبلغ محکوم به را به حساب سپرده دادگستری واریز کرده است نظر به اینکه با محکومیت خوانده اصلی میزان بدهی وی معلوم و مشخص شده از طرفی تعهد ایشان نسبت به خواهان اصلی پرداخت مبلغ مزبور طبق قرارداد فی مابین بوده و نظر به اینکه حسب نظریه کارشناس فرد و هییت سه نفره کارشناسان موجود در پرونده استنادی دستمزد خواهان در چارچوب قرارداد مبلغ 000/350/224 ریال برآورد شده که حسب رای داور خوانده اصلی بایست مبلغ محکوم به خواهان اصلی پرداخت می نمود و نظر به اینکه وجه نقد که تعهد خوانده اصلی بوده ارزش ذاتی نداشته و ارزش آن به عوامل مختلفی از قبیل عوامل اقتصادی سیاسی اجتماعی فرهنگی بستگی دارد و نه تنها ارزش افزوده ندارد بلکه کاهش ارزش نیز دارد و نظر به اینکه تعهد خوانده اصلی به پرداخت مبلغ محکوم به پس از انجام قرارداد بوده و نظر به اینکه جهت بری شدن ذمه خوانده اصلی در هنگام وصول محکوم به بایست مبلغی به آن اضافه تا معادل ارزش و قدرت خرید آن هنگام سررسید گردد لذا دعوی خواهان اصلی محمول بر صحت بوده دادگاه به استناد مواد 2 و 198 و 502 و 515 و 519 و 522 قانون آیین دادرسی مدنی و قواعد «الاشتغال الیقینی یستدعی برایت الیقینی»; لاضرر و عدل و انصاف حکم به محکومیت خوانده اصلی خانم ح. به پرداخت خسارت تاخیر تادیه محکوم به (مبلغ 000/650/67) ریال) پرونده کلاسه 880261 شعبه اول دادگاه حقوقی ورامین از تاریخ 10/6/88 تا 19/3/92 معادل مبلغ هشتاد و هشت میلیون و هشت صد و سیزده هزار ریال و هزینه دادرسی به مبلغ یک میلیون و هفت صد و بیست و شش هزار ریال در حق خواهان اصلی صادر و اعلام می نماید و خصوص مطالبه خسارت تاخیر تادیه فاصله 1/8/78 تا 9/6/88 با توجه به استرداد خواهان اصلی در جلسه اول دادرسی با استناد بند الف ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی قرار ابطال دادخواست در این قسمت صادر و اعلام می نماید. رای صادره ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان است. اجرای حکم منوط به تودیع بقیه هزینه دادرسی به مبلغ سیصد و هفتاد و سه هزار ریال توسط خواهان به صندوق دولت است.
معاون قضایی و دادرس شعبه اول حقوقی دادگاه عمومی ورامین ـ اسدی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم ف.ح. به طرفیت آقای ش.ی. نسبت به دادنامه شماره9200622-92/10/30 موضوع پرونده کلاسه بایگانی910988 شعبه اول محاکم عمومی ورامین که به موجب آن در خصوص دعوای تقابل تجدیدنظرخواه به خواسته ابطال رای داوری مورخ91/11/12 (موضوع صفحات 2 و3 پرونده حکم به بی حقی صادر گردیده با توجه به مبانی و اوصاف رای داوری من جمله اسقاط حق اعتراض وفق صورت جلسه مورخ 90/6/3 اعتراض موجه و موثری واقع نگردیده فلذا رای معترض عنه در این بخش عینا تایید می گردد ولی در خصوص اعتراض نامبرده به بخش دوم رای مبنی بر محکومیت تجدیدنظرخواه به پرداخت خسارت تاخیر تادیه از تاریخ 10/6/88 تجدیدنظرخواهی ازاین جهت وارد و موثر است که اگرچه تجدیدنظر خوانده از تاریخ مزبور مطالبه حق خود را مطرح نموده مع الاسف و به لحاظ وجود اختلافات مالی و مستندات فراوان طرفین که در رای داوری منعکس است بدهی مورد مطالبه تا زمان صدور رای داوری قطعیت نیافته به عبارت دیگر شرایط مذکور در ماده522 قانون آیین دادرسی را پیدا نکرده درنتیجه و با پذیرش تجدیدنظرخواهی از حیث آغاز محاسبه خسارت تاخیر تادیه از تاریخ 10/6/88 به زمان صدور رای داوری(12/11/91) تا زمان پرداخت وجه (19/3/92) دادنامه معترض عنه را اصلاح می دارد این رای وفق ماده365 قانون آیین دادرسی مدنی قطعی است.
رییس شعبه 46 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
حمیدی راد ـ عاشورخانی

قاضی:
اسدی , عاشورخانی , حمیدی راد

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 469 - دادگاه نمی تواند اشخاص زیر را به سمت داور معین نماید مگر با تراضی طرفین: 1 - کسانی که سن آنان کمتر از بیست و پنج سال تمام باشد. 2 - کسانی که در دعوا ذی نفع باشند. 3 - کسانی که با یکی از اصحاب دعوا قرابت سببی یا نسبی تا درجه دوم از طبقه سوم داشته باشند. 4 - کسانی که قیم یا کفیل یا وکیل یا مباشر امور یکی از اصحاب دعوا می باشند یا یکی از اصحاب دعوا مباشر امور آنان باشد. 5 - کسانی که خود یا همسرانشان وارث یکی از اصحاب دعوا باشند. 6 - کسانی که با یکی از اصحاب دعوا یا با اشخاصی که قرابت نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم با یکی از اصحاب دعوا دارند در گذشته یا حال دادرسی کیفری داشته باشند. 7 - کسانی که خود یا همسرانشان و یا یکی از اقربای سببی یا نسبی تا درجه دوم از طبقه سوم او با یکی از اصحاب دعوا یا زوجه و یا یکی از اقربای نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم او دادرسی مدنی دارند. 8 - کارمندان دولت در حوزه ماموریت آنان.

مشاهده ماده 469 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 365 - آرای صادره در مرحله تجدیدنظر جز در موارد مقرر در ماده (326) قطعی می باشد.

مشاهده ماده 365 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM