رای قضایی شماره 9309970222500439

رای قضایی شماره 9309970222500439

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970222500439


شماره دادنامه قطعی:
9309970222500439

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/04/07

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
مطالبه وجه سفته واخواست نشده

پیام رای:
هرچند عدم واخواست سفته در مهلت قانونی سبب عدم برخورداری دارنده ی آن از امتیازات اسناد لازم الاجرا می شود اما این گونه سفته ها سند عادی دین تلقی شده و دارنده بر این اساس می تواند دعوای مطالبه وجه آن را مطرح کند.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دعوی خواهان غ.م. به طرفیت خوانده ه.الف. به خواسته مطالبه مبلغ 000/000/100 ریال وجوه 2 فقره سفته مدرکیه به شماره های خزانه داری کل 193322-193323 با احتساب هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل و خسارت تاخیر تادیه به شرح متن دادخواست تقدیمی با عنایت به محتویات پرونده ادله ابرازی خواهان شامل کپی مصدق سفته های موصوف و مصون ماندن دعوی مطروحه و مستندات ابرازی از هرگونه دفاع موثر خوانده با وصف ابلاغ وقت رسیدگی به مشارالیه من حیث المجموع دادگاه با احراز مدیونیت خوانده در قبال خواهان به دلالت وجود سفته / سفته های مدرکیه درید مشارالیه و استصحاب بقاء دین بر ذمه مدیون و استحقاق خواهان به دریافت وجه/ وجوه موضوع خواسته دعوی مطروحه را وارد و ثابت دانسته مستندا به مواد 198-515-519-520-522 از قانون آیین دادرسی مدنی و مواد 271-1284-1301 از قانون مدنی حکم بر محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ 000/000/100 ریال از بابت اصل خواسته به اضافه هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل طبق تعرفه و خسارت تاخیر تادیه از زمان تقدیم دادخواست تا وصول محکوم به در حق خواهان صادر و اعلام می نماید. رای صادره حضوری و ظرف بیست روز قابل تجدیدنظر در دادگاه های محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
دادرس شعبه 178 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ اکبری

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی مطروحه از ناحیه تجدیدنظرخواه آقای ه.الف. به طرفیت تجدیدنظر خوانده آقای غ.م. و نسبت به آن بخش از دادنامه تجدیدنظر خواسته به شماره 00011 مورخ 18/1/93 شعبه 178 محترم دادگاه عمومی حقوقی تهران که به صدور حکم بر محکومیت تجدیدنظرخواه به پرداخت وجه دو فقره سفته های واخواست نشده به شماره های خزانه داری کل 193223 و 193223 هردو سری غ و هریک به مبلغ پنجاه میلیون ریال (جمعا یک صد میلیون ریال) و با احتساب هزینه دادرسی و تاخیر تادیه و کلا له و در حق تجدیدنظر خوانده اشعار داشته با هیچ یک از شقوق مقررات قانونی موضوع ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مطابقتی نداشته و مشروح لایحه تجدیدنظرخواهی نیز متضمن جهت یا جهات قانونی نقض نبوده و مفاد آنکه فاقد تقید به هرگونه ادله شرعیه یا قانونیه است موثر در مقام نقض نمی باشد همچنین بر نحوه رسیدگی مرجع محترم نخستین و استدلال و استنباط قضایی مربوطه خدشه و منقصتی وارد نیست و دادنامه مطابق موازین و مقررات قانونی و محتویات و مستندات پرونده اصدار یافته و در مجموع دلیلی شرعی با قانونی بر نقض آن تقدیم و ارایه نگردیده زیرا: اولا: تجدیدنظرخواه با تغافل از مقررات قانونی موضوع ماده 348 قانون پیش گفته دعوی مربوطه خویش را مقید به هیچ یک از جهت یا جهات قانونی نقض ننموده و نه تنها در دادخواست حاوی دعوی مارالبیان همچنین در لایحه اعتراضیه نیز مراتب دعوی مطروحه را مقید به جهات قانونی اعتراض نداشته و به صرف ابراز ادعای بلاجهت و بلادلیل و صرف انتفاع و استفاده از ظرفیت تجدیدنظرخواهی بسنده و اکتفا نموده که به ترتیب مبینه دعوی مرقوم فاقد موقعیت قانونی گردیده و صرف نظر از آن ثانیا: با ابلاغ واقعی اخطاریه مورخ 19/11/92 حاوی اعلام وقت رسیدگی مورخ 18/1/92 به خوانده بدوی آقای ه.الف. و در تاریخ 28/11/92 و به نحو واقعی (ماده 68 قانون صدرالذکر) مشارالیه در جلسه رسیدگی مقرره حضور نیافته و به ارسال لایحه تقدیمی وارده به شماره 18 مورخ 18/1/93 اکتفا و بسنده نموده و طی آن مطالبی پیرامون فروش یک دستگاه دیاموند و پرداخت مبالغی در حق تجدیدنظر خوانده (خواهان بدوی) و مقرر بودن استرداد سفته های مدرکیه دعوی ابراز که به علت فاقد تقید به هرگونه ادله شرعیه یا قانونیه بودن موردپذیرش مرجع بدوی قرار نگرفته و فاقد اثر تشخیص گردیده است. ثالثا تجدیدنظرخواه و در مرحله تجدیدنظرخواهی و طی لایحه اعتراضیه ابرازی و با تغییر و چرخش کلی در دفاعیات ابرازی و صرفا در این مرحله از رسیدگی به یک باره مدعی صدور سفته ها بابت تضمین حسن انجام معامله در خصوص دستگاه صنعتی دیاموند گردیده و علاوه از آن مدعی شده که سفته ها به رسم امانت نزد خواهان بوده و خیانت درامانت نموده و دلیلی در اثبات ادعای خویش ابراز نداشته و از طرفی مدعی گردیده بابت بدهی راجع به دو فقره سفته مبلغ 000/800/11 تومان به حساب مشارالیه واریز نموده و ضمن عدم هرگونه ارایه دلیلی در آن خصوص یک برگ پرینت ناخوانا از ظاهرا پرداخت بانکی نامعلوم و نامشخص که معلوم نمی باشد ارتباط آن به تجدیدنظرخواه چگونه بوده و هیچ مشخصه ای از وی در آن قید نگردیده را ارایه که حاوی مبالغ متعدد و گوناگونی بوده که در وضعیت تقدیمی به هیچ وجه موثر در مقام نبوده و فاقد تاثیر می باشد و خامسا: علی رغم واخواست نگردیدن سفته های مدرکیه دعوی و عدم امکان برخورداری از امتیازات اسناد لازم الاجرا سفته های مرقوم به عنوان اسناد عادی ذمه آور تلقی گردیده و متعهد آن ها دلیل قانونی یا شرعی در پرداخت وجه آن ها تقدیم و ارایه نداشته بناء علی هذا و با عنایت به مراتب معنونه مارالذکر دادگاه تجدیدنظرخواهی ابرازی بلاجهت و بلادلیل مطروحه وارد و موجه ندانسته و مستندا به ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن رد تجدیدنظرخواهی مطروحه درنتیجه دادنامه معترض عنه و صرفا در بخش تجدیدنظر خواسته را تایید و استوار می نماید. ثانیا: در خصوص بخش دیگر تجدیدنظرخواهی آقای ه.الف. و به طرفیت آقای غ.م. و نسبت به آن بخش از دادنامه معترض عنه صدرالذکر که نیز بر محکومیت آقای الف. به پرداخت حق الوکاله وکیل خواهان بدوی آقای م. اشعار داشته تجدیدنظرخواهی مطروحه و صرفا در این بخش وارد و موجه بوده و این بخش از دادنامه تجدیدنظر خواسته مطابق موازین و مقررات قانونی و محتویات و مستندات پرونده اصدار نیافته زیرا خواهان بدوی از ابتدای طرح و اقامه دعوی مرقوم دارای وکیل نبوده بنابراین صدور حکم از مشارالیه و علیه تجدیدنظرخواه به دریافت حق الوکاله وکیل فاقد موقعیت قانونی بوده بناء علی هذا و با قبول و پذیرش فقط این بخش از تجدیدنظرخواهی مطروحه و مستندا به ماده 358 و رعایت ماده 356 ناظر به مواد 2 3 و بندهای 7 8 و 10 ذیل 84 و 89 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن نقض این بخش از دادنامه تجدیدنظر خواسته (صرفا راجع به محکومیت تجدیدنظرخواه به حق الوکاله وکیل نداشته خواهان بدوی) درنتیجه و با توجه به خواسته کلی خواهان بدوی و از حیث مطالبه مطلق خسارات دادرسی که مطابق ماده 519 قانون صدرالذکر نیز شامل مطالبه حق الوکاله وکیل نیز می گردد لذا قرار (عدم استماع) دعوی بدوی آقای غ.م. و صرفا از حیث مطالبه خسارات دادرسی و فقط راجع به حق الوکاله وکیل را صادر و اعلام می دارد. رای دادگاه قطعی است.
مستشاران شعبه 25 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
طاهری ـ موحدی

قاضی:
اکبری , طاهری , حمیدرضاموحدی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 271 - دین باید به شخص داین یا به کسی که از طرف او وکالت دارد تادیه گردد یا به کسی که قانونا حق قبض دارد.

مشاهده ماده 271 قانون مدنی

ماده 1284 - سند عبارت است از هر نوشته که در مقام دعوی یا دفاع قابل استناد باشد.

مشاهده ماده 1284 قانون مدنی

ماده 1301 - امضایی که در روی نوشته یا سندی باشد بر ضرر امضاء کننده دلیل است.

مشاهده ماده 1301 قانون مدنی

ماده 198 - درصورتی که حق یا د ینی برعهده کسی ثابت شد اصل بر بقای آن است مگر این که خلاف آن ثابت شود.

مشاهده ماده 198 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 515 - خواهان حق دارد ضمن تقدیم دادخواست یا در اثنای دادرسی و یا به طور مستقل جبران خسارات ناشی از دادرسی یا تاخیر انجام تعهد یا عدم انجام آن را که به علت تقصیر خوانده نسبت به اداء حق یا امتناع از آن به وی وارد شده یا خواهد شد همچنین اجرت المثل را به لحاظ عدم تسلیم خواسته یا تاخیر تسلیم آن از باب اتلاف و تسبیب از خوانده مطالبه نماید. خوانده نیز می تواند خسارتی را که عمدا از طرف خواهان با علم به غیر محق بودن در دادرسی به او وارد شده از خواهان مطالبه نماید. دادگاه در موارد یادشده میزان خسارت را پس از رسیدگی معین کرده و ضمن حکم راجع به اصل دعوا یا به موجب حکم جداگانه محکوم علیه را به تادیه خسارت ملزم خواهد نمود. در صورتی که قرارداد خاصی راجع به خسارت بین طرفین منعقد شده باشد برابر قرارداد رفتار خواهد شد. تبصره 1 - در غیر مواردی که دعوای مطالبه خسارت مستقلا یا بعد از ختم دادرسی مطرح شود مطالبه خسارتهای موضوع این ماده مستلزم تقدیم دادخواست نیست. تبصره 2 - خسارت ناشی از عدم النفع قابل مطالبه نیست و خسارت تاخیر تادیه در موارد قانونی قابل مطالبه می باشد.

مشاهده ماده 515 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 519 - خسارات دادرسی عبارتست از هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل و هزینه های دیگری که به طور مستقیم مربوط به دادرسی و برای اثبات دعوا یا دفاع لازم بوده است از قبیل حق الزحمه کارشناسی و هزینه تحقیقات محلی.

مشاهده ماده 519 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 520 - درخصوص مطالبه خسارت وارده خواهان باید این جهت را ثابت نماید که زیان وارده بلاواسطه ناشی از عدم انجام تعهد یا تاخیر آن و یا عدم تسلیم خواسته بوده است در غیر این صورت دادگاه دعوای مطالبه خسارت را رد خواهد کرد.

مشاهده ماده 520 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 522 - در دعاویی که موضوع آن د ین و از نوع وجه رایج بوده و با مطالبه داین و تمکن مدیون مدیون امتناع از پرداخت نموده در صورت تغییر فاحش شاخص قیمت سالانه از زمان سررسید تا هنگام پرداخت و پس از مطالبه طلبکار دادگاه با رعایت تناسب تغییر شاخص سالانه که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین می گردد محاسبه و مورد حکم قرار خواهد داد مگر این که طرفین به نحو دیگری مصالحه نمایند.

مشاهده ماده 522 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 348 - جهات درخواست تجدیدنظر به قرار زیر است : الف - ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه. ب - ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود. ج - ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی. د - ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای ه- ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی و یا مقررات قانونی. تبصره - اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آمده باشد درصورت وجود جهات دیگر مرجع تجدیدنظر به آن جهت هم رسیدگی می نماید.

مشاهده ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM