در تاریخ 13/7/89 خانم ف.ت. مقیم شهرستان کرج به طرفیت آقای م.ج. دادخواستی به خواسته صدور حکم
طلاق تقدیم و آدرس محل اقامت خوانده را در حوزه قضایی شهرستان هشتگرد اعلام نموده است. دادخواست مطروحه در شعبه 15 دادگاه حقوقی کرج ثبت و دادگاه در وقت فوق العاده به موجب رای شماره 1782- 5/8/89 به اعتبار محل سکونت خوانده در حوزه قضایی شهرستان هشتگرد مستندا به مواد 11 و 27 قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم صلاحیت خود را به اعتبار دادگاه عمومی شهرستان هشتگرد صادر نموده و پس از وصول پرونده به دادگستری هشتگرد و ثبت آن در شعبه دوم دادگاه خانواده با تعیین وقت از طرفین جهت رسیدگی دعوت به عمل آمد. اخطاریه خوانده حسب گزارش مامور ابلاغ به علت عدم حضور مخاطب در آدرس معینه در محل الصاق گردید. قبل از حلول وقت دادرسی خواهان طی لایحه مورخ 15/1/90 مجددا آدرس محل اقامت خوانده را به لحاظ تغییر آن در حوزه قضایی شهرستان کرج تعیین و اعلام نموده است و دادگاه در وقت فوق العاده به موجب رای شماره 23-22/1/90 با اعلام اینکه خواهان با تقدیم لایحه ای اقامتگاه خوانده را کرج اعلام نموده مستندا به مواد 11 و 26 و 27 قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم صلاحیت خود را به شایستگی دادگاه عمومی کرج صادر و سپس شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان البرز در مقام حل اختلاف بین محاکم مرقوم به موجب دادنامه شماره 217-12/3/90 با توجه به محل سکونت خوانده به شرح لایحه تقدیمی از جانب خواهان با تشخیص صلاحیت دادگاه عمومی شهرستان کرج حل اختلاف نموده است. پرونده مجددا در شعبه 15 دادگاه عمومی حقوقی کرج ثبت و با تعیین وقت از طرفین دعوت به عمل آمد. اخطاریه خوانده حسب گزارش مامور ابلاغ به لحاظ عدم شناسایی وی در محل عودت گردید و سپس جهت تعیین آدرس خوانده به خواهان اخطار رفع نقص شده و خواهان در مقام رفع نقص طی لایحه مورخ 21/7/90 خوانده را مجهول المکان معرفی نموده و سپس به دستور دادگاه از خوانده از طریق نشر آگهی در مطبوعات دعوت به رسیدگی به عمل آمد در جلسه دادرسی مورخ 18/10/90 خوانده علی رغم نشر آگهی در روزنامه حضور نیافته و لایحه ای تقدیم نکرده ولی خواهان حضور یافته و ضمن ادای توضیحات پیرامون دعوی مطروحه اضافه نموده که اطلاعی از آدرس محل سکونت وی ندارم و آخرین محلی که زندگی می کردیم حصارک بالا بوده است و سپس به دستور دادگاه به خواهان اخطار شده که آدرس محل اقامت بستگان نسبی درجه یک و دو خوانده را اعلام دارد و خواهان طی لایحه مورخ 22/10/90 آدرس پدر و مادرخوانده را در حوزه قضایی کرج اعلام نموده و سپس دادگاه جهت احراز صحت وسقم ادعای خواهان قرار تحقیق محلی و استماع شهادت شهود را صادر و با تعیین وقت از طرفین جهت رسیدگی دعوت به عمل آورده و در اخطاریه خواهان تذکر داده شده که گواهان خود را در جلسه حاضر نماید و به واحد مددکاری دستور داده در خصوص ادعای خواهان از اقارب خوانده با مراجعه به آدرس اعلام شده تحقیق و نتیجه را گزارش نماید در این اثنا خوانده دعوی طی لایحه مورخ 25/4/91 آدرس خود را استان بوشهر خورموج خیابان ط.. . . اعلام نموده و از طرف مدیر دفتر دادگاه وقت رسیدگی و نسخه ثانی دادخواست و ضمایم آن حضورا به نامبرده ابلاغ گردیده است سپس دادگاه در وقت فوق العاده با اعلام ختم دادرسی به موجب دادنامه شماره 913-05/5/91 با اعلام اینکه خوانده در لایحه تقدیمی مورخ 25/4/91 آدرس خود را استان بوشهر خورموج اعلام داشته مستندا به مواد 11 و 27 قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم صلاحیت خود را به شایستگی محاکم خانواده شهرستان بوشهر صادر نموده و پس از وصول پرونده به دادگستری بوشهر و ثبت آن در شعبه سوم دادگاه حقوقی با تعیین وقت از طرفین دعوت به رسیدگی به عمل آمد. اخطاریه خوانده در همان آدرس اعلام شده از طرف ایشان حسب گزارش مامور ابلاغ به لحاظ عدم شناسایی وی در محل عودت گردیده و تصریح شده که مسیول ش. اظهار داشت چنین شخصی را نمی شناسیم. سپس در وقت فوق العاده با اعلام ختم دادرسی به موجب رای شماره 812 -2/5/92 با اعلام اینکه خوانده در صفحه 56 پرونده نشانی خود را خورموج اعلام نموده مستندا به مواد 11 و 27 قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم صلاحیت خود را به صلاحیت دادگاه حقوقی شهرستان خورموج صادر نموده و پس از وصول پرونده به دادگستری شهرستان خورموج (دشتی) و ثبت آن در شعبه اول دادگاه حقوقی با تعیین وقت از طرفین دعوت به رسیدگی به عمل آمد. اخطاریه خوانده حسب گزارش مامور ابلاغ به لحاظ عدم شناسایی نامبرده بدون ابلاغ اعاده شده و مسیول ش. اعلام نموده که مخاطب حدودا سه سال پیش از این محل رفته است و شماره تلفن و آدرسی از وی ندارند. در جلسه دادرسی مورخ 18/9/92 طرفین حضور نیافتند و سرانجام دادگاه با اعلام ختم دادرسی به موجب دادنامه شماره 909-18/9/92 با اعلام اینکه حسب گزارش مورخ 1/8/91 و 18/7/92 مامور ابلاغ خوانده در آدرس اعلامی شناخته نشده و این آدرس مربوط به سه سال پیش بوده است و سابقه ابلاغ در آدرس اعلامی خوانده وجود ندارد و دادگاه کرج می بایست حسب مواد 73 و 80 قانون آیین دادرسی مدنی به رسیدگی ادامه می داد لذا دادگاه خود را صالح به رسیدگی ندانسته و مستندا به مواد 11 و 27 قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم صلاحیت خود را به شایستگی دادگاه عمومی کرج (شعبه 15 دادگاه خانواده) صادر و سپس به لحاظ حدوث اختلاف در صلاحیت پرونده را به دیوان عالی کشور ارسال و پس از وصول جهت حل اختلاف به این شعبه ارجاع گردیده است.
هییت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرایت گزارش آقای حسن عباسیان عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهد: